Previous Next

عراق؛ رژیم تهران مسیری بسیار خطرناک را پیش گرفته



وزرای خارجه آمریکا و چهار کشور بزرگ اروپایی حمله به نیروهای آمریکايی در پایگاهی در اربیل عراق را محکوم کرده و هشدار دادند که چنین اقداماتی از این پس تحمل نخواهد شد.

روزنامه وال استریت ژورنال در این باره نوشته: حمله دوشنبه شب که ائتلاف به رهبری آمریکا را هدف قرار داد، آزمایش دولت بایدن است.

به گزارش رویترز، ائتلاف به رهبری آمریکا در عراق می‌گوید، در حمله شامگاه دوشنبه به نیروهای ائتلاف در اربیل یک پیمانکار غیر نظامی کشته و یک نظامی آمریکا نیز مجروح شده است.

در بیانیه وزیران خارجه پنج کشور بزرگ غربی، حمله اخیر به اطراف فرودگاه بین‌المللی اربیل به شدیدترین لحن محکوم شده است.

وزرای خارجه آمریکا و چهار کشور اروپایی تاکید کردند: ما اتفاق نظر داریم که حملات به پرسنل نظامی آمریکا، ائتلاف و تاسیسات آن تحمل نخواهد شد.

نشریه «دیفنس وان» در این باره نوشت: یک گروه شبه‌نظامی ناشناخته که گفته می‌شود وابسته به شبه‌نظامیان تحت امر رژیم ایران در عراق است، مسئولیت این حمله را برعهده گرفت.

اندریا استریکر کارشناس بنیاد دفاع از دمکراسی‌ها در واشنگتن می گوید: رژیم تهران مسیری بسیار خطرناک را در پیش گرفته است تا فشارها برای کاهش تحریم‌ها را بالا ببرد.

وال استریت ژورنال در ادامه نوشت: این تحول نشان‌دهنده آزمایش اولیه بایدن در نقش فرمانده کل قواست.

منبع داخلی: آمار بسیار تکان دهنده، خطرناک و ترسناک



سایت اقتصاد 24 در گزارشی نوشت: بر اساس آماری که معاونت نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش تهیه کرده است، در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ در حدود سیصد هزار دانش آموز (۲۹۹۸۶۳ نفر) در کشور در مقاطع مختلف تحصیلی اعم از پسر و دختر ترک تحصیل کرده اند و از دنیای درس و مدرسه جدا شده اند.

همچنین بر اساس همین آمار در سال ۹۸-۹۹ در حدود یک میلیون (۹۳۸۶۱۲ نفر) نیز بازمانده از تحصیل در کشور داشته‌ایم. اصطلاح «بازمانده از تحصیل» به کودکان و نوجوانانی اطلاق می‌شود که در سن تحصیل قرار دارند، اما به هر دلیلی در مدرسه ثبت نام نکرده اند، اما ترک تحصیل کرده‌ها دانش آموزانی هستند که ثبت نام کرده و به مدرسه رفته اند، اما در نهایت مدرسه را رها کرده اند.

این آمار بسیار تکان دهنده و خطرناک خبر از زلزله‌های مهیبی می‌دهد که در لایه‌های زیرین اجتماع و اقتصاد کشور به وقوع پیوسته و تکانه‌های آن تازه به سطح زمین رسیده است و اتفاقا اگر از زوایای دیگری این آمار را مورد بررسی قرار دهیم، ماجرا بسیار ترسناک‌تر هم می‌شود. به عنوان مثال می‌شود گفت در سال ۹۸ تقریبا از هر ۱۴ نفر که در سن تحصیل و مدرسه قرار دارند، یک نفر از تحصیل بازمانده است و در واقع یک چهاردهم دانش آموزان ما عطای مدرسه را به لقایش بخشیده و به دنبال سرنوشتی متفاوت و نامعلوم رفته‌اند.

اما علت اصلی چیست؟ شواهد متقن نشان می‌دهد که فقر اقتصادی در کنار فقدان چشم انداز روشنی از تاثیر تحصیل بر کیفیت زندگی، هم دانش آموزان و هم اولیای آنان را به این باور رسانده است که مدرسه و تحصیل را وانهاده و به دنبال کسب و کاری هر چند کم بازده و مبهم بروند تا سرکه نقد را به کف آورده و از تصویرسازی ذهنی درباره حلوای آینده راحت شوند. برای اثبات تاثیر فقر بر ترک تحصیل کافی است تا آمار‌های استان‌ها و مناطق کشور در این زمینه را مد نظر قرار دهیم. در بین بازماندگان از تحصیل سال ۹۸-۹۹ که در حدود یک میلیون نفر بودند، استان سیستان و بلوچستان با ۱۴۱۸۶۹ رتبه اول را دارد که خود به اندازه کافی گویای واقعیت تلخِ تاثیر فقر بر ترک تحصیل است. همچنین استان خراسان رضوی که دارای جمعیت زیاد حاشیه نشین و شهر‌های کم برخوردار است، رتبه دوم را داراست و ۱۰۶۵۳۱ دانش آموز بازمانده از تحصیل در این سال را ثبت کرده است. در بین ترک تحصیلی‌ها نیز این دو استان در صدر هستند و البته خراسان با ۳۵۷۶۴ و سیستان با ۳۳۵۵۹ جای خود را عوض کرده اند. اگر بخواهیم عامل اقتصادی را به شکل گسترده‌تر مد نظر قرار دهیم، علاوه بر فقر مالی خانواده ها، کمبود امکانات آموزشی نیز دلیل عمده دیگر ترک تحصیل و بازماندن از تحصیل است.

کرونا؛ مرگ دو پرستار بر اثر ایست قلبی ناشی از فشار

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، دو تن از پرستاران مراکز بیمارستانی امام خمینی در تهران و رازی رشت بر اثر ایست قلبی ناشی از فشار کار جان خود را از دست دادند.

بر اساس این گزارش، هویت آنها سعید سلیمانی پرستار بیمارستان امام خمینی در تهران و مریم سادات رشیدی نیا پرستار واحد فیزیوتراپی بیمارستان رازی رشت در گیلان، احراز شده است.

این پرستاران از کارکنان با سابقه مراکز بیمارستانی بودند که از قرار معلوم سابقه هیچ نوع بیماری خاصی نداشته‌اند.

بلبشو در نیروهای مسلح و دستگاه‌های اطلاعاتی خامنه‌ای



ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی می‌گوید فردی که به گفته محمود علوی وزیر اطلاعات در ترور فخری زاده نقش داشته، قبل از استخدام و عضویت در نهادهای نظامی به دلیل “اعتیاد و فساد اخلاقی” و “در حین آموزش اخراج شده بود” و چون فردی نظامی محسوب نمی‌شده، باید زیر نظر وزارت اطلاعات می‌بو‌ده و نه ستاد کل نیروهای مسلح.

وزیر اطلاعات به تازگی در توضیح جزئیاتی از ترور فخری زاده گفته بود که عامل اصلی تدارک عملیات ترور، از کارکنان اخراج شده نیروهای مسلح بوده است و وزارت اطلاعات مطابق قوانین بر افراد نیروهای مسلح نمی‌تواند نظارت داشته باشد.

در واکنش به این اظهارات، ستاد کل نیروهای مسلح با انتشار بیانیه‌ای گفته است “فرد مورد ادعای وزیر اطلاعات در سال ۹۳ در حال آموزش بوده است و در همان سال به دلیل مشکلات اخلاقی و اعتیاد اخراج شده است”.

ستاد کل نیروهای مسلح با این بیانیه مسئولیت در زمینه فردی که گفته می شود عامل ترور بوده را متوجه خود ندانسته و وزارت اطلاعات را مسئول خوانده است.

به گزارش بی بی سی، بیانیه با لحنی انتقادی از علوی می گوید “انتظار می‌رفت وزیر محترم اطلاعات در اظهارات رسانه‌ای خود آن هم در پخش زنده، دقت بیشتری می‌کرد که بهانه‌ای به دست دشمنان جنایتکار نظام همچون آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی نمی‌داد و از جایگاه خطیر وزارت اطلاعات و سربازان گمنام امام زمان و شأن نیروهای مسلح مراقبت می‌کرد”.

وزیر اطلاعات پیش تر با اشاره به کشته شدن فخری زاده گفته بود: دو ساعت پس از کشته شدن او شروع کردن علیه وزارت اطلاعات شعار دادن، بدون این‌که بدانند وزارت در این قضیه چه نقشی ایفاء کرده است.

وی افزود: فخری‌زاده جزو نیروهای مسلح (سپاه پاسداران) بود و آن فردی هم که اولین تدارکات را برای ترور انجام داد جزو نیروهای مسلح بود. ما چون نمی‌توانستیم در حوزه نیروهای مسلح کار اطلاعاتی انجام دهیم از مسئولین مربوطه نفر خواستیم بیایند بنشینند و روی قضیه کار کنیم ولی قبل از اینکه نماینده‌ای معرفی شود این اتفاق [ترور] افتاد

به گزارش رادیو فردا، مقام‌های حکومت ایران در روزهای نخست اعلام کردند که سوءقصد به محسن فخری‌زاده با سلاح خودکار و با کنترل از راه دور انجام شد و هیچ شخصی در صحنه «ترور» حضور نداشت ولی در روزهای بعد از «شناسایی» و حتی «بازداشت عوامل ترور» خبر دادند. با این حال هنوز هیچ گزارشی در این زمینه منتشر نشده است.

۵۰ نفر در قلب تهران این عملیات را پشتیبانی کردند!

به گزارش سایت خبری رکنا، جواد موگویی مستندساز با انتشار پستی نسبت به ترور شهید محسن فخری زاده واکنش داد و با نام بردن از محافظان او و رشادتی که آن‌ها کردند نوشت:

” دستگاه اطلاعاتی پاسخ دهد!.
«حامد اصغری» خودش را روی دکتر محسن فخری‌زاده می‌اندازد و ۴گلوله می‌خورد. حالش وخیم است.
ایضا «فیروزمند» که دو گلوله خورده است.
هردو اتاق عمل هستند.
اصغری برند محافظان است و چهره شناخته‌شده بین‌المللی.
اما مهاجمان ۱۲نفر بودند! با یک ماشین انفجار؛ و محافظان تنها ۴نفر!
نام محسن فخری‌زاده در تمام گزارش‌ها و اسناد بین‌المللی بود. این آخری‌ها نامش را در مصاحبه‌ها و کنفرانس‌ها هم می‌بردند.
سیستم اطلاعاتی چه می‌کند؟
مگر محافظ سر صحنه چه می‌تواند بکند؟
وقتی بر ساعت و مکان دقیق عبور و مرور روزانه رصد داشته و با ۱۲نفر مهاجم آمده‌اند. آن هم بدون ماشین ضدگلوله!
محافظ راهی جز «تن» دادن به گلوله ندارد.
۱۲نفر تیم عملیاتی، یعنی ۵۰ نفر در قلب تهران این عملیات را پشتیبانی کردند!
ترور در روز تعطیل بود. یعنی تیم ترور حتی برنامه دقیق غیرروتین سوژه را هم داشته است. جاگذاری خودروی انفجار و انتظار ۱۲نفر مهاجم یعنی تسلط کامل بر سوژه.
پاسخ را باید از دستگاه اطلاعاتی گرفت نه از محافظان جان برکف..

عراق؛ لوموند: با رفتن ترامپ، ماجراجويی سپاه آغاز شد



روزنامه فرانسوی لوموند نوشت: حملۀ راکتی شب گذشته به مواضع آمریکا در عراق، نخستین پیام حکومت ایران به جو بایدن است

رادیو فرانسه در گزارشی گفت: در یک سال اخیر، گروه‌های متعددی با اسامی ناشناخته مسئولیت برخی حملات به نیروهای آمریکايی در عراق را به عهده گرفته‌اند، اما همۀ این گروه‌ها به شبه‌نظامیان نزدیک به تهران وابسته بوده‌اند. روزنامۀ فرانسوی لوموند بدون هیچ تردید حملۀ دیشب به فرودگاه اربیل را پیام همین گروه‌ها – البته به نیابت از حکومت ایران – به دولت جدید آمریکا می‌داند.

این منبع افزود: شبه‌نظامیان شیعۀ عراق از پاییز ۲٠۱٩ به بعد، حملات زیادی را علیه آمریکایی‌ها به اجرا گذاشتند، اما سرانجام آمریکا به این حملات واکنش نشان داد و در ژانویۀ ۲٠۲٠ قاسم سلیمانی را به قتل رساند. پس از این واقعه، شمار حملات پراکنده علیه آمریکایی‌ها برای مدتی شدت گرفت، اما طی چند ماه‌ اخیر، شبه‌نظامیان عراقی کم و بیش آتش‌بس را رعایت کردند. نزدیک به سه ماه قبل، یکی از رهبران این گروه‌ها به خبرنگار لوموند گفته بود که “آتش‌بس تا رفتن دونالد ترامپ ادامه خواهد داشت”.

اینک نزدیک به یک ماه از آغاز کار جو بایدن گذشته ولی دولت او هنوز تصمیم روشنی در مورد عراق و ماندن یا رفتن نیروهای آمریکایی نگرفته است. سیاست دولت بایدن در قبال تهران نیز همچنان مبهم است. در هر صورت، انتظارات تهران در مورد سبک شدن تحریم‌ها مطلقاً برآورده نشده است. حتی در روزهای اخیر، فرض ادامه یافتن فشارها و تحریم‌ها علیه تهران، بیشتر از گذشته قوت گرفته است.

در همین حال نچیروان بارزانی، رئیس دولت کردستان عراق امروز در بیانیه ای گفت: شورای امنیت سازمان ملل باید خطر حمله راکتی شب گذشته به اربیل را جدی بگیرند

این در حالیست که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که ایالات متحده از حملهٔ راکتی شامگاه دوشنبه به مناطقی در نزدیکی فرودگاه اربیل «خشمگین» است. او گفت که با نخست‌وزیر دولت کردستان عراق تماس گرفته‌ و وعده داده است که از هر تلاشی برای «بررسی موضوع و پاسخگو کردن مسئولان» پشتیبانی خواهد کرد.

به گزارش یورونیوز، مایکل نایت، تحلیگر «مؤسسهٔ سیاست خاور نزدیک واشنگتن» معتقد است ابعاد این حمله به‌شکل نامعمولی وسیع بوده و به‌احتمال بسیار برای کشتن مستشاران و کارکنان آمریکایی و همتایان کُرد ‌آنها طراحی شده است. وی در گفتگو با نیویورک تایمز می‌افزاید: «این حمله آزمونی است برای دولت تازهٔ بایدن تا ببینند چطور از پس آن بر می‌آیند.»

بنا بر گزارش‌ها، مسئولیت حمله دوشنبه شب را یک گروه کمتر شناخته شده شیعه که خود را «اولیاء دم» می‌نامد، بر عهده گرفته است. این در حالیست که طی سال گذشته بیش از ۱۰ گروه کوچک مشابه شیعه‌مذهب در عراق اعلام موجودیت کرده و حملات راکتی مختلف را به خود نسبت داده‌اند.

به گزارش رادیو فردا، اما مقام‌های امنیتی آمریکایی و عراقی می‌گویند که این گروه‌ها، جنبه پوششی و صوری برای گروه‌های بزرگ‌تر مورد حمایت رژیم ایران نظیر کتائب حزب‌الله و عصائب اهل حق را دارند.

گروه «اولیاء دم» روز سه‌شنبه گفت: «اشغالگران آمریکایی در وجب به وجب خاک ما، حتی در کردستان، از حملات ما مصون نخواهند بود و قول می‌دهیم که عملیات‌های باکیفیت دیگری را علیه آنها انجام دهیم.

حملات راکتی شب گذشته به نیروهای آمریکایی در اربیل در کردستان عراق یک کشته و پنج زخمی به جا گذاشت. بنا به اعلام پنتاگون یکی از زخمی شدگان سرباز آمریکایی و چهار نفر دیگر شهروند آمریکا هستند. فرد کشته شده نیز یک نیروی پیمانکاری ائتلاف بین المللی بوده اما آمریکایی نیست.

شبکه «فاکس‌نیوز» گزارش داده است که شب گذشته ۱۴ فروند راکت به سمت پایگاه آمریکا در اربیل شلیک شده که از این تعداد، ۴ فروند راکت به پایگاه آمریکا اصابت کرده و ۱۰ فروند نیز در محوطه بیرون آن فرود آمده است.

دو منبع امنیتی آمریکایی گفتند که عملیات اربیل با استفاده از راکت‌های ۱۰۷ میلی‌متری – که نوع معمول در دیگر حملات علیه پایگاه‌های آمریکایی در عراق هستند – انجام گرفته و از فاصله حدود ۸ کیلومتری غرب اربیل شلیک شدند.

همزمان گزارش‌هایی از حملات راکتی به چند منطقه دیپلماتیک از جمله کنسولگری‌ آمریکا در اربیل گزارش شده و مناطقی در اطراف فرودگاه این شهر که مرکز دولت کردستان در عراق است هم هدف قرار گرفته است.

مسرور بارزانی نخست‌وزیر کردستان عراق در توییتر ضمن محکوم کردن این حملات و دعوت به آرامش مردم این اقلیم گفته با آنتونی بلیکن، وزیرخارجه آمریکا در این باره گفتگو کرده و همچنین دستور آغاز تحقیقات درباره نحوه این حمله و عوامل آن را صادر کرده است.

گفته می‌شود حملات شب گذشته خسارت زیادی به تجهیزات و خودروها و هواپیماهای نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا وارد کرده است.

در همین حال آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا نیز ضمن محکوم کردن این حملات خواستار تحقیق در این باره شد. بلینکن در این بیانیه گفته است ما از حملات راکتی تازه در عراق خشمگین هستیم.

به گزارش خبرگزاری رویترز، این مرگبارترین حمله به‌نیروهای تحت فرماندهی آمریکا در حدود یک سال گذشته در عراق است که در آن تنش ها بین نیروهای آمریکایی و متحدان عراقی و کرد آنها از یک‌طرف و شبه‌نظامیان وابسته به رژیم ایران از طرف دیگر اوج گرفته است.

جیسون برادسکی از بنیاد دفاع از دموکراسی ها در پیامی توئیتری نوشت: در حمله به فرودگاه اربیل یک پیمانکار غیرنظامی کشته و ۵پیمانکار غیرنظامی دیگر مجروح شده‌اند. یک سرباز آمریکایی هم مجروح شده است. شبه ‌نظامیان تحت حمایت رژیم ایران دولت بایدن را در عراق تست می‌کنند.

ریچارد گلدبرگ مقام سابق شورای امنیت ملی کاخ‌سفید و کارشناس بنیاد دفاع از دموکراسی ها هم در پیامی توئیتری درباره حمله به پایگاه نیروهای آمریکایی در اربیل عراق نوشت: پرزیدنت بایدن باید به حملات تحت حمایت رژیم ایران که باعث کشته شدن آمریکایی‌ها می‌شود پاسخ قاطع بدهد. این خط قرمز اعلام شده دولت قبلی آمریکا بوده است. کوتاهی در پاسخ به حملات بیشتر و کشته‌های بیشتری از نیروهای آمریکا منجر خواهد شد.

درویش گنابادی، زندانی بیمار را با شکنجه به قتل رساندند



خبرگزاری هرانا – بهنام محجوبی، درویش گنابادی زندانی امروز سه‌شنبه ۲۸ بهمن‌ماه چهار روز پس از انتقال به بیمارستان لقمان، درگذشت. پیشتر پزشک معالج به بستگان آقای محجوبی گفته بود‌، سطح هوشیاری او ۳ بوده و تنها با دستگاه قادر به تنفس است. به گفته او “کادر بیمارستان همه تلاش خود را انجام داده و برگشتن بهنام فقط با معجزه امکان‌پذبر است”.

بهنام محجوبی روز شنبه ۲۵ بهمن‌ماه در پی مسمومیت دارویی از زندان اوین به بیمارستان منتقل شده بود. آقای محجوبی در حالی از خردادماه امسال دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می‌کرد که او تحت نظر روانپزشک قرار داشت و پزشکی قانونی تشخیص به عدم تحمل کیفر برای وی داده بود.

به‌ گفته نزدیکان وی بهنام از سه روز پیش زیر شکنجه دژخیمان خامنه‌ای به ‌شهادت رسیده است، اما رژیم از ترس واکنش اعتراضی مردم تا سه روز اعلام نکرده است.

گفته می‌شود به مادرش اجازه دیدار با فرزندش را برای آخرین بار ندادند.

ابراهیم الله‌بخشی، درویش و از دوستان بهنام محجوبی، روز سه‌شنبه در یک پیام توییتری نوشت: «منابع موثقی از مسئولان بیمارستان لقمان اطلاع دادند که بهنام فوت کرده، اما دستور داده‌اند تا سه روز دستگاه‌ها به صورت نمایشی به او وصل باشد.»

رفتار ظالمانه با یک درویش زندانی بیمار و همسرش
دوشنبه، 12 آبان ماه 1399 = 02-11 2020

بهنام محجوبی، درویش گنابادی زندانی که از اواخر خردادماه ۱۳۹۹، در زندان اوین دوران محکومیت خود را می‌گذراند، دوباره به بیمارستان روانپزشکی امین آباد منتقل شده است.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، صالحه حسینی، همسر بهنام محجوبی درویش گنابادی محبوس در زندان اوین با انتشار یادداشتی در اعتراض به نحوه رفتار با این زندانی سیاسی از اعتصاب غذای خانواده وی خبر داد.

صالحه حسینی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشته بود:«من صالحه حسینی همسر بهنام محجوبی به همراه مادر و خواهر بهنام (بتول حسینی و بهناز محجوبی) از امروز در حمایت به ظلمی که به همسرم شده است، اعلام اعتصاب غذا می‌کنیم.»

پیشتر صالحه حسینی با انتشار رشته توییتی در صفحه شخصی خود نامه اعتراضی را نوشته و از مقامات قضایی درخواست کرده بود تا هرچه سریع‌تر همسرش را از «امین آباد» خارج کنند.

بهنام محجوبی که از اواخر خردادماه امسال در زندان اوین دوران محکومیت خود را می‌گذراند در شرایط نامناسبی به سر می‌برد و تاکنون طی چند ماه گذشته حتی یکبار نیز موفق به دیدار با همسر و خانواده اش نشده است.

صاله حسینی، همسر بهنام محجوبی که در استان کرمان زندگی می‌کند با انتشار نامه ای سرگشاده نسبت به وضعیت این زندانی ابراز نگرانی کرده بود.

خانم حسینی در این نامه نوشته بود: «بهنام ۳۱ خرداد برای گذراندن محکومیت خود به زندان رفت… او پس از واقعه گلستان هفتم، بارها بازداشت و مورد شکنجه قرار گرفته بود. این‌بار او را در شرایطی به زندان بردند که بنا به توصیه پزشک معالجش و به همراه داشتن شهادت‌نامه پزشک، شرایط تحمل حبس را ندارد. بهنام به بیماری عصبی دچار است و دست و پاهایش از حس می‌روند.»

حسینی در ادامه این نامه نوشته است: «از آنجا که مقیم کرمان است به علت محدودیت های کرونا امکان ملاقات با آقای محجوبی را ندارد.»

صاله حسینی از بیماری همسرش در شرایط زندان ابراز نگرانی کرده و گفته است که مسئولیت جان همسرش بر عهده جمهوری اسلامی است.

پروژه جدید نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی

گزارش بی بی سی: چند زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران در روزهای اخیر از سوی ماموران امنیتی و قضایی به صورت “اجباری در بیمارستان‌های روانی‌” بستری شده‌اند. نام برخی از این افراد به دلیل نگرانی از واکنش ماموران منتشر نشده است.

سعید دهقان، از وکلای دادگستری خبر داده که یکی از موکلانش را با اجبار در بیمارستان روانی بستری کرده‌اند و هشدار داده که “به تیمارستان کشاندن زندانیان سیاسی و فعالان مدنی به عنوان پروژه جدید از سوی نهادهای امنیتی طراحی شده است”.

چنین اقداماتی مطابق قوانین بین‌المللی می‌تواند مصداق شکنجه زندانی و خلاف اصول انسانی و حقوق بشر باشد.

آقای دهقان در توییتر خود گفته است که بستری کردن موکلش در بیمارستان روانی “تکرار فجایع مشابه بهنام محجوبی و کیانوش سنجری است”.

آقای سنجری که در آمریکا زندگی می‌کرد و برای دیدار اقوام خود به ایران رفته بود از سوی ماموران دستگیر شد. وی اخیرا گفته است که در مدت بازداشتش پس از مدتی به اجبار در بیمارستان روانی امین‌آباد بستری شد. وی گفته است که ماموران با “تزریق آمپول‌هایی” که موجب اختلال در تکلم و تحرک می شود دست و پای او را در بیمارستان روانی به طور مداوم به تخت می بستند.

ایران؛ خطر گسترش سریع ویروس جهش‌یافته جدی است



رئیس روابط عمومی وزارت بهداشت در ایران از شناسایی «۱۷ بیمار» قطعی مبتلا به ویروس جهش‌یافته در ایران خبر داد.

کیانوش جهانپور روز سه‌شنبه، ۲۸ بهمن، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری ایرنا، خطر گسترش سریع این ویروس جهش‌یافته در کشور را «جدی» اعلام کرد.

به گفته وی، از آنجا که هفت نفر از این بیماران در استان قزوین به سر می‌برند، «مقررات ویژه‌ای برای شناسایی و کنترل شیوع این بیماری در استان قزوین اجرا می‌شود.»

از آنجا که مسئولان وزارت بهداشت به طور معمول از ارائه آمارهای تفکیکی شیوع کرونا در ایران خودداری می‌کنند، مشخص نیست ۱۰ نفر دیگر در کدام استان‌ها زندگی می‌کنند.

ویروس جهش‌یافته سرعت انتقال بیشتری نسبت به ویروس قبلی کرونا دارد.

برخی پزشکان در ایران از نیمه‌های بهمن‌ماه نسبت به آغاز موج چهارم همه‌گیری هشدار داده بودند اکنون این نگرانی کم‌کم رنگ واقعیت به خود گرفته و نگرانی‌ها را دو چندان کرده است.

تغییر معنادار رنگ‌بندی شیوع کرونا در سراسر کشور نشان‌دهنده این موضوع است که تعداد مراجعه‌ها به مراکز درمانی و احتمالاً بستری آنها به‌دلیل ابتلای قطعی به ویروس کووید19 افزایش قابل توجهی داشته است.

بررسی آمارهای موجود از میزان مراجعه بیماران سرپایی به مراکز درمانی نشان می‌دهد در برخی مناطق یکباره تعداد مراجعه سرپایی بیماران افزایش 30درصدی را تجربه کرده است و این روند می‌تواند در واقع زنگ خطری نگران‌کننده برای شیوع مجدد همه‌گیری کرونا در کشور باشد،

تقریباً یک هفته است که اخباری مربوط به احتمال ورود ویروس جهش‌یافته انگلیسی کرونا در رسانه‌ها مطرح شده است و نهایتاً دیروز با تأیید رسمی مسئولان بهداشت و درمان ظاهراً چند تن از هموطنان به این ویروس آلوده شده‌اند، به این ترتیب با درنظر گرفتن قدرت بالای سرایت ویروس جهش‌یافته انگلیسی احتمال اینکه کرونای انگلیسی اکنون در نقاط بسیاری از کشورمان پخش شده باشد وجود دارد و شاهد مثال این روند هم می‌توان تأیید مورد ابتلا در استان‌های قزوین، تهران، خوزستان و کاشان دانست.

نکته نگران‌کننده درباره ویروس کرونای انگلیسی این است که برخی کارشناسان بهداشت و درمان و البته متخصصان ستاد ملی کرونا معتقدند در صورت گسترش این ویروس با آغاز موج چهارم کرونا مراکز درمانی با مشکل جدی روبه‌رو خواهند شد و کمبود تخت برای بستری از بیماران بدحال می‌تواند اثرگذاری بالایی در افزایش تعداد متوفیان ناشی از کرونا داشته باشد.

این اظهار نظرها درست زمانی مطرح می‌شود که انتشار تغییر میزان آلودگی افراد به ویروس کرونای جهش‌یافته انگلیسی و مرگ‌ومیر آنها در این کشور نشان از واقعیتی نگران‌کننده می‌‌دهد به‌صورتی که آمارهای رسمی منتشرشده از آلمان نشان می‌دهد با ورود ویروس جهش‌یافته از کشور انگلستان به سرزمین ژرمن‌ها یکباره میزان فوت بیماران که 40 نفر ثبت شده بود جهشی معنادار و 30برابری را ثبت کرد و به روزانه 1200 نفر رسید.

بررسی کارشناسی این آمار و جهش معنادار میزان فوتی‌های کشور آلمان با رسیدن ویروس جدید انگلیسی می‌تواند مدلی نگران‌کننده برای ایران باشد که احتمالاً اسفندی نگران‌کننده را پیشِ‌رو داریم.

استولتنبرگ: ناتو آماده احتمال رویارویی با روسیه است

دبیرکل ناتو ضمن تاکید بر این که این سازمان برای احتمال رویارویی با روسیه و همچنین همکاری با آن آماده است، خاطر نشان ساخت که همه مسائل به موضع این کشور بستگی دارد.

جزئیات بیشتر از رفتار تحقیر آمیز روسیه با تیم قالیباف



رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی ضمن تکذیب شایعات منتشر شده در فضای مجازی تاکید کرد: ادعای بازداشت من در فرودگاه مسکو کذب محض است و فقط برای تخریب سفر هیئت پارلمانی مجلس به مسکو، صورت می گیرد.

امروز در شبکه های اجتماعی این ادعا مطرح شده بود که فریدون عباسی که همراه با محمد باقر قالیباف عازم سفر روسیه شده بود در فرودگاه مسکو به مدت یک ساعت بازداشت شده است. دلیل بازداشت هم قرار داشتن نام عباسی در لیست تحریم‌های آمریکا بوده است.

اما فریدون عباسی در گفت‌وگو با خبرگزاری خانه ملت درباره این خبر توضیحاتی ارائه کرد و گفت: «به جهت اینکه نام من سال ها قبل در میان دانشمندان هسته ای از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی به سازمان ملل ارسال شده بود، تنها برای دقایقی روند چک و تایید گذرنامه با تاخیر همراه شد.»

او افزود: “وقتی این مسئله ایجاد شد، آقای قالیباف کل هئیت پارلمانی را متوقف کرد تا این مسئله حل شود و این موضوع نیز در فرصت کوتاهی حل شد.”

از زمان صفویه تا امروز با ما چنین برخوردی نشده بود

سایت اعتمادآنلاین نوشت: حکایت پرحرف و حدیث سفر قالیباف در قالب رئیس مجلس جمهوری اسلامی به مسکو بار دیگر نشان داد مناسبات منطقه‌ای‌مان به واسطه برخی از نقص‌ها و کاستی‌ها تحت تاثیر قرار گرفته است.

یك کارشناس مسائل خاورمیانه، در این‌ باره اظهار کرد: همه اینها ریشه در این دارد که به دلیل رابطه خاص ایران با نظام بین‌الملل، روسیه هر طور که دلش می‌خواهد رفتار می‌کند.

قاسم محبعلی، درباره روسیه و رفتار این کشور با جمهوری اسلامی گفت: روس‌ها کلاً عادت دارند همه را ضعیف‌تر از خود ببیند به همین دلیل پوتین با بشار اسد در یکی از پایگاه‌های نظامی روسیه در سوریه و در کنار دریای مدیترانه دیدار کرد و حاضر نشد برای دیدار با رئیس‌جمهوری سوریه به دمشق سفر کند. یا همین رفتاری که ایشان در سفر به تهران از خود نشان داد و اینکه تا به حال در کرملین یک بار به آقای ظریف وقت ملاقات نداده است. از زمان صفویه تا به امروز با ایرانی‌ها چنین برخوردی نشده بود.

“چنین ذلت و خفتی در دوره قاجار هم نبوده” – ع . م

سایت اخبار روز: عنوان این نوشته از من نیست. این جمله را محمد مهاجر روزنامه نگار اصول گرا، خطاب به محمدباقر قالیباف رئیس مجلس جمهوری اسلامی به خاطر بلبشویی که در جریان تدارک سفر وی به مسکو پیش آمده طرح کرده است.

این که ولادیمیر پوتین به رئیس مجلس جمهوری اسلامی وقت ملاقات نداده آن هم در حالی که قالیباف حامل پیام کتبی رهبر حکومت به پوتین رئیس جمهور می باشد یک جنبه از ذلت و خفتی است که قالیباف رئیس مجلس برای جمهوری اسلامی و رهبر به اصطلاح “عظیم الاشان” آن به بار آورده است.

ماجرا از آنجا آغاز می شود که سردار قالیباف فیلش هوای مسکو و گرفتن عکس یادگاری با ولادیمیر پوتین می کند و به مشاوران جوان و جویای نام خود دستور می دهد اسباب سفر ایشان را تدارک ببینند.

طبق پروتکل‌های بین‌المللی، دعوت‌های دیپلماتیک یا از سوی میزبان انجام می‌شود یا به درخواست میهمان. اگر به درخواست میزبان باشد، باید نامه دعوت از سوی یک مقام هم‌طراز به سفارت کشور شخص مدعو داده ‌شود. این دعوت به وزارت خارجه آن کشور‌ ارسال و از آن طریق به دفتر فرد مدعو داده می‌شود. شخص مدعو با وزارت خارجه و مشاورانش درباره محور مذاکرات و تراز سیاسی میزبان مشورت می‌کند. وزارت خارجه به شخص مدعو نظر مشورتی می‌دهد با این عنوان که این سفر توصیه می‌شود یا نمی‌شود اما تصمیم نهایی با فرد مدعو است.

آن‌طور‌که از اقوال برمی‌آید، سفر قالیباف به روسیه که حامل پیامی برای پوتین بوده، به درخواست خود رئیس مجلس بوده است. در این صورت، روند هم به این شکل است که درخواست از طریق وزارت خارجه و بعد سفارت ایران به همراه بیان دلایل، محورهای دیدار و فهرست درخواستی ملاقات‌شوندگان اعلام می‌شود. در کنار درخواست ملاقات با رئیس دومای روسیه، درخواست ملاقات با پوتین هم از سوی قالیباف ارائه می‌شود. اینجاست که گزارشگر “شرق” می پرسد:

«ایراد کجا بود که پوتین به قالیباف وقت ملاقات نداد، درحالی‌که قبلا اعلام شده بود رئیس مجلس حاضر شده هم در فرودگاه ایران تست کرونا بدهد هم در مسکو؟ به نظر می‌رسد تیم رسانه‌ای و مشاوران جوان قالیباف هول شدند و صرف یک درخواست را قطعی پنداشته و آن را رسانه‌ای کردند. شاید هم تصور می‌کردند پوتین قطعا به قالیباف وقت ملاقات می‌دهد! دم خروس آنجا بیرون می‌زند که یک فعال رسانه‌ای اصولگرا توییت می‌کند که: «اصرارِ به «دیدار با پوتین» از اول هم‌ اشتباه بود!».

ولی از اول مقامات جمهوری اسلامی و رسانه های آن نگفتند که پوتین رئیس جمهور روسیه، رئیس مجلس جمهوری اسلامی را در حد و اندازه ای ندیده که فرصت گرفتن عکس یادگاری و تبلیغاتی به او بدهد. آنها در تریبون های خود گفتند:

«آقای قالیباف در سفر به روسیه حامل پیام مکتوب مهم، تاریخی و‌ دوران‌ساز رهبر انقلاب برای رئیس‌جمهور روسیه است. این نخستین بار در تاریخ روابط دوجانبه است که رهبر معظم انقلاب متنی مکتوب و رسمی حاوی نکات راهبردی تقریبا بی‌سابقه برای آقای پوتین ارسال می‌کنند». و افزودند: «تأکید بر اینکه پیام باید دقیقا در همین زمان، بدون تأخیر و توسط آقای قالیباف به روس‌ها منتقل شود، در عالی‌ترین سطح انجام شده و همه موضوعات دیگر را به حاشیه تبدیل کرده است…».

بعد که باخبر شدند در مسکو دیداری با پوتین در کار نخواهد بود، این بار گفتند: دیدار قالیباف با پوتین به دلیل آن که طرف ایرانی، پروتکل‌های ویژه و احتیاطی کرملین را نپذیرفته، ملغی شده است و پیام کتبی خامنه‌ای با واسطه تحویل پوتین خواهد شد. به آن واسطه هم اشاره نکردند که قرار است کدام آبدارچی پاکت متبرک “حضرت آقا” را از دست قالیباف بگیرد و به پوتین برساند.

اینجاست که بغض حزب اللهی مثل محمد مهاجری روزنامه‌نگار اصولگرا از شدت خشم ترکیده و خطاب به رئیس مجلس نوشته است: «خاک بر سر من که بادمجان دورقاب‌چین‌های رئیس مجلس مملکتم برای عکس او با پوتین، برای مصرف در انتخابات۱۴۰۰ تاریخ دیدار را به دروغ جعل می‌کنند. بعد بارها به سفیر روسیه التماس می‌کنند و وقتی «نه» می‌شنوند به دروغ می‌گویند پروتکل روسیه را نپذیرفتیم. چنین ذلت و خفتی در دوره قاجار هم نبوده.»

رسانه‌های حکومتی این‌گونه می‌نمایند که اگر مهره‌های دیگری غیر از قالیباف برای این مأموریت می‌رفتند، قادر به انجام آن بودند. برخی شکست این سفر را به ندانستن آداب و ظرافت‌های دیپلماتیک ربط می‌دهند. البته در این میان دولت روحانی نیز این موضوع را مطرح می‌کند که به وزارت ‌خارجه بی‌اعتنایی شده و آن را دور زده‌اند.

آنچه در رسانه‌های حکومتی لاپوشانی شده و در جنگ قدرت به عمد نادیده گرفته می‌شود، افول موقعیت خامنه‌ای است. قالیباف حامل پیام خامنه‌ای بوده است. صرف‌نظر از اهداف تبلیغاتی برای لانسه‌ کردن قالیباف، نباید فراموش کرد که این کل حاکمیت و در رأس آن خامنه‌ای است که از دستیابی به هدف خود ناکام شده است. خامنه‌ای در موقعیتی نیست که برای برجام شرط بگذارد. موقعیت شکنندهٔ او اکنون نه تنها در درون حکومت،، بلکه در بیرون از شاکلهٔ حاکمیت نیز قابل رویت است.

مرگ دلخراش پناهجوی سردشتی در مرز فرانسه و بلژیک



پناهجوی اهل سردشت در حین تلاش برای رسیدن به بریتانیا طی یک سانحه دلخراش جانش را از دست داد.

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، طی روزهای گذشته یک پناهجوی اهل شهرستان سردشت با هویت “لقمان مره‌سنی” ٢٥ ساله که چندی پیش از طریق ترکیه وارد اروپا شده بود، در یک سانحه جانش را از دست داده است.

به گفته یک منبع مطلع، این پناهجو همراه با دو پناهجوی دیگر به قصد رفتن به بریتانیا از فرانسه سوار کامیونی شده‌اند، اما زمانی که متوجه مقصد کامیون که وارد خاک بلژیک شده بود به نوبت خود را پایین انداخته‌اند که لقمان در حین پریدن به دلیل برخورد با یک تابلو در دم جانش را از دست داده است.

جسد این پناهجوی کُرد که اهل روستای “بیوران” سردشت می‌باشد، هم‌اکنون در دست پلیس بلژیک است.

بازگشت به وطن در تابوت؛ ..در وطن خویش غریب
یکشنبه، 25 آبان ماه 1399 = 15-11 2020

روزنامه شرق در باره انتقال اجساد چهار عضو خانواده پناهجوی ایرانی غرق‌شده در کانال مانش به ایران نوشت: در هفته‌های گذشته تراژدی مرگ خانواده‌ای ایرانی در کانال مانش که به امید رسیدن به انگلیس و زندگی بهتر مهاجرت کرده بودند، تیتر رسانه‌های خارجی شد؛ خانواده‌ای پنج‌نفره که هرگز به مقصد نهایی نرسیدند و زودتر از آنچه فکرش را می‌کردند، به ایران بازگشتند.

پیکر تعدادی از اعضای خانواده رسول ایران‌نژاد، در میان استقبال نزدیکان سیاه‌پوشش‌شان جمعه‌شب ساعت 22:40 دقیقه به ایران رسید. هرچند پیکر شیوا، رسول، آنیتا و آرمین، به ایران رسید‌ اما دریای مانش، آرتین 15‌ماهه را پس نداد تا تعداد مفقودان سردشتی این حادثه به سه نفر برسد. حالا سردشت همیشه چشم‌به‌راه کودکی است که خانواده‌اش در آرزوی زندگی بهتر او را از میان جنگل‌ها و کوه‌ها گذراند و به فرانسه رساند.

در وطن خویش غریب
پرواز رأس ساعت به زمین می‌نشیند، اما خانواده ایران‌نژاد تا تحویل‌گرفتن اجساد راه زیادی در پیش دارند. آنهایی که بیرون ایستاده‌اند، بنرها را روی آمبولانس‌ها نصب می‌کنند. عکس خوشحال و بی‌خیال خانواده پنج‌نفره روی آمبولانس نقش می‌بندد. حالا همه‌چیز برای‌ آمدنشان آماده است.روی‌ آمبولانس‌ها به زبان کردی نوشته شده به وطن خوش آمدید. دور تا دور عکس‌ها ابیاتی کردی نوشته است. از یکی از اقوام می‌خواهیم نوشته‌ها را برایمان معنا کنند. ترجمه شعر روی بنر این است: پنج نفر بودیم، رو به سوی غربت، دل به سوی کردستان/ چهار جنازه بی‌روح آمدیم سمت شما/ یکی از ما در غربت بی‌نام‌و‌نشان ماند/ راه غربت سخت و گران بود/ دلمان همیشه سوی یاران بود/ سفر ناتمام ماند و پایان زندگی و بازگشتمان.

آن چه که در دریای مانش غرق شد، “ایران‌نژاد” بود

قایق که غرق می‌شود پدری ۳۵‌ساله زیر آب می‌رود و بر اثر خفگی جان می‌دهد، در همین حین همسر و دو فرزند بزرگ‌ترش دچار ایست قلبی می‌شوند و طفل خردسال آنان هم در تنهایی و بی‌پناهی گم می‌شود؛ این تازه‌ترین خبر از سرگذشت پناه‌جویان بی‌پناه در آبراه مانش است و این‌بار قرعه به نام خانواده سردشتی ایران‌نژاد خورده است.

به گزارش شرق، خبر بهت‌آور مرگ پنج عضو یک خانواده؛ رسول ایران‌نژاد ۳۵‌ساله، همسرش، شیوا محمدپناهی ۳۵‌ساله، آنیتا ایران‌نژاد ۹‌ساله و آرمین ایران‌نژاد شش‌ساله و آرتین ۱۵ماهه، بار دیگر وجدان عمومی را به درد آورده و مقامات کشورهای درگیر این ماجرا کرده و همچنین رسانه‌های مهم دنیا را به واکنش واداشته ‌است.

اخبار می‌گوید که این خانواده از سردشت در ایران به امید روزگاری بهتر در انگلیس و در کنار خانواده فامیل خود تن به آوارگی دادند که پس از تحمل و طی راهی دشوار سرآخر به خاک انگلیس نرسیدند و در آب‌های کانال مانش با زندگی وداعی تلخ کردند.

کانال مانش، بین فرانسه و بریتانیا یکی از پررفت‌وآمدترین آبراه‌های جهان است و عبور از آن با شناورهای کوچک به‌خصوص در فصل زمستان و روزهایی که دریا توفانی است، بسیار خطرناک است اما پناه‌جویان و مهاجران گاهی از سر استیصال تن به این مسیر سخت و کانال آبی می‌دهند.

مرگ بهت‌آورر خانواد‌ه ایران‌نژاد بار دیگر تراژدی مرگ‌های خانوادگی مهاجران و بدتر از آن، بازماندگان تک‌و‌تنها را زنده کرده‌ است؛ اخباری که هر چند ماه یک‌ بار رسانه‌های دنیا را در بر می‌گیرد، هرچند تغییری اساسی در شرایط حاکم بر دنیا و قوانین مهاجرت ایجاد نمی‌کند.

خانواده رسول ایران‌نژاد، روز سه‌شنبه، از طریق دوستی در کمپ فرانسه از مرگ رسول ایران‌نژاد و همسرش شیوا محمدپناهی به همراه سه فرزند خردسالشان در کانال مانش باخبر شدند. آنها سوار بر قایقی بادی شدند، تا رؤیای نهایی‌شان یعنی رسیدن به انگلستان، برای داشتن زندگی بهتر را عملی کنند. اما این‌بار هم رؤیای‌شان نیمه‌کاره ماند.

آنها که پیش‌تر بیش از سه بار تلاش کرده بودند سوار قطار شوند و خودشان را از دانکرک به بریتانیا برسانند، این‌بار دلشان را به دریا زدند و از دریا بازنگشتند. تا لحظه نگارش این گزارش، جسد آرتین 15‌ماهه، فرزند آخر خانواده ایران‌نژاد همچنان مفقود است. تماس برای گفت‌وگو با برادر رسول ایران‌نژاد، به جایی نرسید. اما سلام ابراهیمی، دوست نزدیک رسول ایران‌نژاد که تلفن برادر او در دستش بود، با اعلام اینکه خانواده ایران‌نژاد از رسانه‌های داخلی به‌ خاطر پوشش‌ندادن این فاجعه دلخور هستند، به نمایندگی برادر به سؤالات ما پاسخ داد.

او با بیان اینکه خانواده ایران‌نژاد روز سه‌شنبه متوجه این حادثه شده‌اند به شرق گفت: «جنازه آرتین، فرزند 15‌ماهه خانواده هنوز پیدا نشده. ما در حال تلاشیم که اجساد را برای خاک‌سپاری به کشور بازگردانیم. با نماینده سردشت در منزل هم صحبت کردیم و قول‌هایی داده‌اند، اما نماینده گفته، حدود 300 میلیون برای انتقال اجساد لازم است و این هزینه برای این خانواده که تمام دارایی‌شان را برای انتقال بچه‌ها به خارج از کشور خرج کرده بودند، غیرممکن است».

ابراهیمی درباره وضعیت مالی خانواده ایران‌نژاد و دلیل مهاجرتشان می‌گوید: «رسول کارگر بود. کارگر ساختمانی و هر کار دیگری که می‌توانست بکند. همان‌طور که می‌دانید این روزها زندگی سخت شده، خصوصا برای یک خانواده کارگر که یک روز کار دارند و یک روز ندارند. خانم رسول خانه‌دار بود. رسول 35 سال داشت و سه ماه پیش کارهایشان را کردند و از کشور خارج شدند، می‌خواستند از کمپ فرانسه خودشان را به انگلستان برسانند،‌ هدف نهایی‌شان پناهندگی در انگلیس بود».

او در پاسخ به این پرسش که چرا فرانسه نماندند، گفت: «خب هدف نهایی‌شان انگلستان بود. شرایط پناهندگی و دادن اقامت در فرانسه سخت است. قانون فرانسه پیچیدگی‌های زیادی دارد. آنها چند سال پول جمع کردند و از فامیل و خانواده قرض كردند و یک خانه و زمینی داشتند که فروختند و از کشور خارج شدند. قرار بود کار که گرفتند پول مردم را بدهند که حالا جنازه‌شان پیدا شده»