اکتبر 07
فیلم؛ حمله مردم به جانآمده لردگان به استاندار
اکتبر 07
خبر پیدا شدن ۳۶ جسد ملوانان در بندرلنگه
به گزارش ایسنا، با توجه به شایعات منتشرشده در فضای مجازی مبنی بر وجود ۳۶ جسد ملوان غرقشده در طوفان اخیر، فرمانداری شهرستان بندرلنگه این خبر را تکذیب و بر اساس گزارشهای موجود توسط ستاد پیشگیری و هماهنگی پاسخ به بحران شهرستان بندرلنگه تعداد جانباختگان حادثه را تنها یک نفر اعلام کرد.
در همین خصوص معاون امور دریایی اداره بنادر و دریانوردی بندرلنگه، افزود: اخبار منتشرشده در فضای مجازی در خصوص کشف اجساد ملوانان به دلیل شرایط نامساعد جوی طی روزهای گذشته در شهرستان بندرلنگه بههیچوجه صحت ندارد.
خداداد پلاشی با بیان اینکه تنها یک نفر در بندر مغویه اعلام مفقودی شده بود که روز گذشته جسد وی پیدا شد، تصریح کرد: هشت قایق صیادی در پی طوفان روزهای گذشته سرگردان بودند که توسط لنج صیادی ازآبگرفته شدند.
وی با اشاره به اینکه با همکاری نیروی دریایی سپاه شهرستان بندرلنگه و سه ناجی از ابوموسی، کیش و بندر چارک منطقه مورد پایش قرار گرفت، اضافه کرد: هیچ موردی در این پایش ها پیدا نشد و اخبار منتشرشده در فضای مجازی نیز صحت ندارد.
اکتبر 07
فشار روسیه بر رژیم ملاها برای آزادی خبرنگار

وزارت امور خارجه روسیه ابراز امیدواری کرد که خبرنگار بازداشتی این کشور در ایران بزودی آزاد شود.
به گزارش اسپوتنیک، وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که امیدوار است یولیا یوزیک، خبرنگار روس که در ایران بازداشت شده اشت هرچه زودتر آزاد شود.
ضمیر کابولوف، رئیس دپارتمان دوم آسیا وزارت امور خارجه روسیه امروز دوشنبه گفت: مسکو امیدوار است که یولیا یوزیک خبرنگار روس بازداشت شده در ایران هرچه سریعتر آزاد شود.
وی افزود: سفیر روسیه در تهران روز شنبه در وزارت امور خارجه حکومت ایران حضور داشته است. رسیدگی به پرونده یوزیک در حال اتمام است و ما انتظار داریم به زودی او را آزاد کنند.
وی در پاسخ به این سؤال كه، آیا ممکن است طی هفته جاری آزاد شود، گفت: “به احتمال زیاد، بله.”
پیش تر سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه خبر داده بود که سفیر جمهوری اسلامی در مسکو برای توضیح در خصوص دلایل بازداشت یک خبرنگار روس در تهران، به وزارت خارجه روسیه احضار شده است.
ساعاتی پیش شبکه دوم تلویزیون دولتی روسیه به نقل از سخنگوی سفارت روسیه در تهران از بازداشت یک خبرنگار روس در ایران خبر داد و اعلام کرد که سخنگوی سفارت روسیه در تهران خبر بازداشت این خبرنگار را تایید کرده است.
در این گزارش گفته شد: خبرنگار روس در تهران کار میکرده و روز سوم ماه اکتبر پس از فرود در فرودگاه گذرنامهاش را گرفتند و وعده دادند که زمانی که ایران را ترک کند به وی بازپس خواهند داد.
رسانه روسی با بیان اینکه خبرنگار روس توسط سپاه پاسداران بازداشت شده، گفت: وی در ایران به جاسوسی برای اسراییل متهم شده و ممکن است به ۱۰ سال زندان محکوم شود. محاکمه وی روز ۵ اکتبر (فردا شنبه) برگزار خواهد شد.
در این گزارش به نقل از یک خبرنگار روس که خبر بازداشت همکارش در تهران را اعلام کرد، گفته شده که به او اجازه دادند فقط یک دقیقه با مسکو تماس بگیرد.
سفیر جمهوری اسلامی در مسکو گفته که خبرنگار روس بزودی آزاد می شود، اما سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلانی می گوید که هنوز مراحل قضایی در انتظار فرد متهم است و او پس از گذراندن آن می تواند ایران را ترک کند..
این سخنگو زمان مشخصی را برای رهایی این خبرنگار روسی مشخص نساخت.
در جمهوری اسلامی، بازداشت ایرانیان دو تابعیتی به اتهام جاسوسی، آنهم برای کلاشی کردن از کشور دوم، عمل رایجی است. ولی این نخستین بار است که یک شهروند روسیه، کشوری که رژیم ایران نیاز بسیار به آن دارد، به اتهام جاسوسی، آنهم برای اسرائیل، بازداشت می شود.
اکتبر 07
کارگران هفتتپه در میانه راه بازداشت شدند

بازداشت ۱۴کارگر دیگر شرکت نیشكر هفتتپه
کارگران شرکت نیشکر هفت تپه که در چهارده روز گذشته دست به اعتراض صنفی زدهاند، از بازداشت تعدادی از کارگران معترض این شرکت خبر دادند.
به گزارش ایلنا، شب گذشته، تعدادی از کارگران نیشکر هفتتپه برای دیدار با اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس قصد آمدن به تهران را داشتند که در میانه راه، بازداشت شدهاند.
در بین این کارگران اعضای شورای اسلامی کار این واحد صنعتی بودند که قصد داشتند در ارتباط با مشکلات این واحد تولیدی با نمایندگان مجلس دیدار و رایزنی نمایند. کارگران هفتتپه در مورد این کارگران ابراز نگرانی کردند.
به گفته سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، ۱۴ کارگر این شرکت در بازداشتهای جداگانه توسط نهادهای امنیتی و پلیس امنیت بازداشت شدهاند. این سندیکا، بازداشت کارگران را “عملی بغایت ناپسند و ضد کارگری” دانسته و آن را محکوم کرده و خواهان آزادی “بی قید و شرط” تمامی بازداشت شدگان شده است.
به نوشته کانال تلگرامی این سندیکا، ۳ کارگر (یوسف بهمنی، محمود خدایی و ایمان اخضری) توسط پلیس بازداشت شده و نامهای آنان را اعلام کرده است. همچنین ۱۱ کارگر دیگر این شرکت که به قصد دیدار با نمایندگان کمیسیون اجتماعی مجلس در راه تهران بودهاند، نیز روز گذشته توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدهاند.
اسامی پنج نفر از بازداشت شدگان در مسیر تهران محمد خنیفر، ابراهیم عباسی منجزی، امید آزادی، حسن جوادی کهنگی و مهدی داوودی اعلام شده و نام ۶ نفر دیگر هنوز مشخص نشده است.
هفته گذشته نیز ۴۰ کارگر این شرکت به صورت تلفنی احضار شده بودند.
امروز نیز اعتراضات کارگران هفتتپه با خواسته بازگشت به کار همکاران تعدیلیشان ادامه دارد؛ بیش از ده روز است که این کارگران خواستار بازگشت به کار بیش از بیست نفر از همکاران اخراجی خود هستند.
گزارش روز یکشنبه: گزارشهای منابع کارگری حاکی است که یک کارگر نیشکر هفتتپه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
کانال تلگرامی کمپین دفاع از بازداشتشدگان هفتتپه، گزارش داد که یوسف بهمنی، یکی از کارگران هفتتپه، که طی روزهای اخیر در جمع کارگران سخنرانی میکرده دستگیر شده است.
جزئیات بیشتری از بازداشت این کارگر منتشر نشده است اما به نوشته این کانال تلگرامی بهمنی در سومین روز اعتصابات نیشکر هفتتپه به همراه چند کارگر دیگر به پلیس امنیت شوش احضار شده بود.
پیش از این سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، گزارش داده بود که حدود ۴۰ کارگر هفت تپه احضار شدهاند تا روز دوشنبه ۸ مهرماه خود را به پلیس شوش معرفی کنند.
احضار ۴۰ کارگر هفت تپه به نهادهای امنیتی
به گزارش سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه۴۰ تن از کارگران این شرکت “به صورت تلفنی” به پلیس امنیت شوش احضار شدهاند. بر اساس این گزارش کارگران احضارشده میبایست ساعت ۱۱ صبح دوشنبه ۸ مهرماه در این محل حضور یابند.
سندیکای کارگران شرکت هفتتپه علت این احضارها را رد درخواست مذاکره یکی از کارفرمایان با کارگران اخراجی خوانده است.
کارگران در پاسخ به این درخواست خواهان “بازگشت بیقید و شرط تمامی همکاران اخراجی خود” شدهاند.
کارگران نیشکر هفتتپه روز یکشنبه ۷مهر با وجود تهدیدهای امنیتی برای هفتمین روز متوالی تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواهان بازگشت تمامی کارگران اخراجی به کار شدند.
تصویر یک چشم انداز هولناک در حُکم زندان اسماعیل بخشی
منصور امان: در احکام جُنون آمیز دستگاه قهر قضایی حاکمیت علیه هفت کارگر و فعال کارگری آنچه که به سُخن درآمده، حاصل جمع تدبیرها و راه حلهای رژیمی درمانده و در تنگنا برای رویارویی با بُحران اقتصادی و برخورد با وخامت روزافزون شرایط معیشتی اکثریت جامعه است.
با غُل و زنجیر ۱۴ سال زندان برای اسماعیل بخشی، سُخنگوی کارگران دلیر هفت تپه، ۱۹ سال برای سپیده قلیان و ۷۸ سال برای پنج کارگر و کوشنده کارگری، رژیم ولایت فقیه کمر به حذف مُطالبات و اعتراضات همه گیری بسته که نه می تواند و نه منافعش اجازه برآوردن و پاسُخ دادن به آنها را می دهد.
آنچه که از چشم حاکمان ج.ا، کارگران هفت تپه و کوشندگان را سزاوار کوفتن چُماق سنگین دستگاه قضایی – امنیتی بر جان و تن شان ساخته، فقط به چالش کشیدن شرایط تحمُل ناپذیر و غیر انسانی حاضر نیست؛ جُرم نابخشودنی و عُذرناپذیر اسماعیل بخشی و همرنجان او در هفت تپه، پا گذاشتن به میدان به گونه مُتحد و یکصدا است. آنها شکایتها، اعتراضها و چاره چوییهایشان را در یک ظرف ریخته اند و در برابر بیداد سازمان یافته، به طور مُتشکل سینه سپر کرده اند. آنان در برابر ستمکاری بی وقفه، ایستادگی پیوسته ای را به میدان آورده اند که از دل وحدت مُبارزاتی در رای و عمل می جوشد.
“نظام” با لشکر کارفرمای فاسد و عواملش، دستگاه های اطلاعاتی، نیروهای پیاده نظام سرکوب، دادگاه ها و شلاق و دوربین شکنجه، در هفته تپه کارگران گرسنه ای را در برابر خود می یابد که پراکنده نیستند، پایان یک حرکت اعتراضی یا نیروی ضد شورش و چُماق بدستان حُکومتی مُتفرق شان نمی کند، طرحها و نقشه های حاکمیت را می خوانند و خود طرح و نقشه “نان، کار و اداره شورایی” را در آستین دارند.
این ویژگی، اسماعیل بخشی، کارگران شرکت کشت و صنعت هفت تپه و پُشتیبانان آنها را نه فقط به یک تهدید موضعی در هفت تپه و شوش، بلکه به خطری سراسری تبدیل می کند که می تواند چونان جرقه به خرمن اعتراضات بیافتد و به حرکتهای اعتراضی قشرهای گوناگون که پهنه گسترده ای از کشور را از شهر تا روستا پوشانده، کیفیت و توان تازه ای ببخشد.
تشکُل یابی صنفی و سازمان یافتگی مُبارزاتی و اعتراضی بخشهای کوچک یا بُزُرگ جامعه، معنای دیگری جز فراهم آمدن پتانسیل حرکتهای همه گیر و سراسری ندارد؛ امری که ارتباطات اینترنتی و شبکه های اجتماعی آن را به گونه چشمگیری ساده و همگانی کرده است. در همان حال که ماشین فربه سرکوبی می تواند صدای اعتراض جُداگانه و مقطعی در یک کارخانه، مدرسه، دانشگاه، بیمارستان و بازار را خاموش کند، اما در برابر حرکتهای سراسری که رهبری می شوند و انرژی خرد مُتمرکز جمعی گامهاشان را به جُنبش درمی آورد، سلاح “نظام” ناکارا و ظرفیت رویارویی آن محدود و به شدت فرسایش یابنده است. خیزشهای دی ماه ۹۶ اگرچه سازمان یافته نبود، اما ویژگی سراسری بودن آن به تنهایی برای آشکار ساختن و نمایش این واقعیت کافی بود.
با نگاه به این چشم انداز هولناک است که احکام رُسوا علیه اسماعیل بخشی و شش کارگر و کوشنده کارگری نوشته و صادر می شود. پروسه تشکُل یابی افشار مُعترض جامعه آغاز شده و خُرده فرمایشات “نظام” در مانده هیچ تغییری در آن نمی دهد. مُعلمان، کامیون داران و بازاریان پیشتر این واقعیت را به رُخ حاکمیت کشیده اند. آقای خامنه ای و همدستانش همانگونه که نتوانسته اند صدای اعتراضات موجود را خاموش و مانع شکل گیری اعتراضات جدید شوند، به همین گونه هم نخواهند توانست سدی در برابر جوشش و برآمدن ضرورت مزبور در این آتشفشان شوند.
****************************
اگر آنها هماناند، دنیا دیگر شده است
صدور احکام سنگین برای فعالان کارگری و اعضای سندیکای نیشکر هفت تپه با واکنش های بسیار زیادی در شبکه مجازی روبرو شده است. از جمله کانون نویسندگان ایران در بیانیه ای به شدت به این احکام اعتراض کرده است.
به گزارش رادیو فرانسه، کانون نویسندگان در این بیانیه می گوید که حکمهای سنگین متهمان اعتراضات هفتتپه از سه منبع تغذیه شده و این سه منبع: یورش به جنبشهای کارگری، زنان و آزادی بیان در کشور است.
در بیانیه کانون نویسندگان آمده است:« بیش از یک قرن حبس برای اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، محمد خنیفر، امیرحسین محمدیفرد، ساناز اللهیاری، عسل محمدی و امیر امیرقلی. دو تن از این هفت تن کارگر شرکت نیشکر هفتتپه و دیگران مدافعان کارگران معترض بودهاند و اخبار اعتراضات را در فضای مجازی پوشش میدادند. اکنون در پی ماهها بازداشت و انواع فشارها، قاضی مقیسه به هر یک از چهار نویسنده و تهیهکنندهی نشریه اینترنتی گام حکم ۱۸ سال و به یکی از آنها (سپیده قلیان) حکم ۱۹ سالونیم زندان داده است.
در توضیح صدور این حکمهای بسیار سنگین اشاره به شرایط موجود، انباشتگی خواستها و اعتراضها و نیاز حاکمیت به ایجاد رعب و وحشت گرچه لازم است، کفایت نمیکند. بهتر است از نزدیک نگاهی به این رویه بیندازیم و منابع تغذیهی سنگینی حکمها را بشناسیم.
یکی از ویژگیهای دوراننمای این پرونده و این احکام، زن بودن سه تن از هفت متهم پرونده است که پنجاه و پنج سال از یکصد و شش سال حکم زندان متوجه آنهاست. گر چه تشدید سرکوب و ایجاد رعب و وحشت در دل مردم معترض انگیزهی صدور اینگونه حکمهاست، از منابعی نیز تغذیه میشوند که یکی از آنها ستم و نفرت جنسیتی است؛ زن بودن است. در همین روزها عاطفه رنگریز و مرضیه امیری از بازداشتشدگان روز جهانی کارگر، یکی پژوهشگر و دیگری خبرنگار، هر یک به بیش از ده سال زندان و دهها ضربه شلاق محکوم شدهاند. در همین روزها برای اسرین درکاله و مریم محمدی دو فعال حقوق زنان کیفرخواستی سنگین شامل انواع اتهامها ساختهاند که مقدمهی صدور حکمهای سنگین است. فهرست زنان فعال در بند یا دارای پرونده بسیار طولانی است.
منبع دیگر این حکمها ستم و تنفر طبقاتی است. پروندهی هفتتپه نوعی شرح اعتراض کارگری – طبقاتی است و برای حافظان نظم موجود چیزی سهمگینتر و غیرقابل تحملتر از آن نیست که چنین اعتراضهایی سویهی طبقاتی پیدا کند. اسماعیل بخشی و محمد خنیفر دو کارگر هفت تپه مجموعا به بیست سال زندان محکوم شدهاند و پنج تن دیگر به سبب دفاع از اعتراضات کارگران هفتتپه حکمهای سنگین گرفته و دهها تن از کارگران معترض هفت تپه به زندان و شلاق محکوم شدهاند و نیز فعالان کارگری که در زندان بهسر میبرند بسیارند و پروندههای در نوبت رسیدگی فراوان.
سومین منبع تغذیهی حکمهای سنگینِ متهمان پروندهی هفت تپه، استبداد و تنفر از آزادی بیان است. پنج تن از متهمان جرمی ندارند جز پوشش دادن به اخبار اعتراضات کارگران در قالب یک نشریهی اینترنتی. اعتراض خود نوعی بیان است. آزادی بیان مخل ستم جنسی و ستم طبقاتی است و موجب ناکارآمد کردن یکی از ابزارهای مهم اعمال آن یعنی جهل و خرافه میشود.بیسبب نیست که حاکمان بهشدت از آن بیزارند. بسیارند کسانی که به دلیل ابراز نظر یا عقیدهاشان اکنون در زندان بهسر میبرند یا برایشان پروندهسازی شده است.
حکمهای سنگین متهمان اعتراضات هفتتپه از هر سه منبع تغذیه شده است و برآمد و برآیند آنهاست. به همین معنا به سه جنبش تاختهاند: جنبشهای کارگری، زنان و آزادی بیان. همینها را نیز در مقابل خود خواهند داشت.
درست است که بیشتر آمران و عاملان صدور اینگونه احکام از دههی ۶۰ آمدهاند و لابد نتایج “طلایی” سرکوب آن دوره را بهیاد دارند؛ اما نباید از یاد ببرند که اگر آنها هماناند، دنیا دیگر شده است. با صدور احکام سنگین وحشتناک حتما فشارها و رنجهایی به فعالان عرصههای گوناگون و خانوادههایشان تحمیل و موانعی در راه اعتراضهای مردم ایجاد خواهند کرد؛ اما سکوت و سکون را نمیتوانند بر آنها غالب کنند.»
فیلم زیر؛ اسماعیل بخشی: من تنها یه چیزی به ذهنم میرسه تمام مسئولین این کشور را که باعث بدبختی کارگران شدن، همه را جمع کنیم یه جا، همهشون را، و بهشون بگیم خاک بر سرتون بیلیاقتها …
اکتبر 07
“هلال شیعی” زیر پای معترضان عراقی

منصور امان
با ادامه اعتراضات توده ای در عراق، رژیم ولایت فقیه در تهران پس از یک ژست کوتاه خویشتنداری و بی اهمیت شماری خیزشهای عراق، احتیاط سیاسی اولیه اش را کنار گذاشته و برآشُفته و خشم آلود به مُعترضان حمله ور شده است. “نظام” یک پایه اصلی “عُمق استراتژیک” خود را لرزان می بیند و در هراس از ریزش آوار آن بر سر، بی تاب گردیده و شمشیرکشان از پرده بیرون زده است.
مُعاون ستاد عملیات نظامی سپاه پاسداران موسوم به “قرارگاه خاتم الانبیا”، رویدادهای عراق را “فتنه” نامیده و یک سرکرده سپاه قدس اعتراضات مردُم عراق را به “عوامل تروریستهای تکفیری” نسبت داده است. همزمان، حاکمان ایران دستگاه تبلیغاتی خود را به گونه همه جانبه علیه مُعترضان عراقی وارد میدان کرده اند و با توپخانه دُروغ، افترا، داستان سرایی، دسیسه پردازی و تحریف، آنها را زیر آتش گرفته اند. میزان نگرانی و آشُفته حالی آقای علی خامنه ای و ابواب جمعی اش را از اینجا می توان تخمین زد که آنها اعتراضات عراق را با خیزشهای مردُم ایران در سال ۸۸ مُقایسه می کنند و زمین زیر پایشان را به همان اندازه داغ حس می کنند.
برای رژیم ولایت فقیه که سودای ایجاد “هلال شیعی” را در سر می پروراند، حفظ امکان مُداخله گری و نُفوذ سیاسی و فرقه ای در عراق هدفی کلیدی است. اهمیت عراق برای این سیاست به وِیژه پس از بُحران سوریه و ویران شدن شیرازه های مدنی این کشور به دست اسدها، رژیم ج.ا، روسیه و بُنیادگرایان سُنی، دوچندان گردیده است. این کشور همسایه در استراتژی توسعه طلبانه مُلاها، نقش حلقه اصلی زنجیره “هلال شیعی” را تشکیل می دهد که بدون آن نه فقط نقشه ایجاد کُریدور زمینی تهران – لاذقیه که می بایست پایگاه های سیاسی و نظامی مُلاها در سوریه و لُبنان را تغذیه کند عقیم خواهد ماند، بلکه رژیم ولایت فقیه از یک ابزار نیرومند در کسب هژمونی فرقه ای شیعه در سطح منطقه محروم می گردد.
در همین حال نباید نقش بازدارنده ای که عراق در کشمکش با آمریکا برای حاکمان ج.ا بازی می کند را از یاد برد. آنها از یکطرف وانمود می کنند که نقشی “سازنده” در این کشور دارند و مانع بی ثباتی سیاسی و نیز جولان تروریسم داعشی و القاعده ای می شوند و از طرف دیگر، با تهدید پایگاه ها و مراکز آمریکایی و حملات هُشدار دهنده بدانها، به فشارهای آمریکا در نُقاط دیگر واکُنش نشان داده و آسیب پذیری آن را اخطار می دهند.
آمریکا به نوبه خود با جایگذاری مُدل فرقه ای توزیع قُدرت در عراق و به رسمیت شناختن منافع رژیم فرقه گرای ولایت فقیه در این کشور، سهم مُهمی در پیامدهای مُخرب و تنش زای آن دارد. سیاست کوته نظرانه کاخ سفید به ویژه در به خدمت گرفتن ج.ا در جنگ با داعش در عراق خود را به نمایش گذاشت؛ ابتکاری که به شکل گیری حشد الشعبی و گُسترش نُفوذ نظامی رژیم مُلاها ختم شد.
این واقعیت که آنها چگونه بازی روی حساسیتهای آمریکا را فرا گرفته اند را می توان در پرتاب چند موشک به منطقه سبز بغداد همزمان با شدت گرفتن اعتراضهای خیابانی و نیز فراخوان جریده نویس بیت خامنه ای، بازجو حسین شریعتمداری، خطاب به “جوانان مومن و انقلابی عراق” برای “تسخیر سفارت آمریکا” دریافت. ج.ا به این وسیله هُشدار می دهد که اعتراضات توده ای، بی ثباتی و از پایش خارج شدن اوضاع را به دُنبال خواهد داشت. از این رو انتظار می رود حاکمان ج.ا همراه با گُسترش خیزش، برگهای آشوبگرانه دیگری با قُدرت تخریبی بیشتر از آستین بیرون بکشند.
همچون هر نُقطه دیگری که رژیم ج.ا آن را به وجود خویش آلوده، دستگاه حاکم عراق نیز در باتلاق فساد، ناکارآمدی، تبعیض و ستمکاری فرو رفته است. و همچون ایران، جبهه مُقابل این مُناسبات مُنحط در عراق نیز – همانگونه که خیزشهای اخیر نشان می دهد -، سکولار، آزادی طلب و عدالت خواه است. این تضادی پوپا و در حال رُشد است که اسلام سیاسی و نظم فرقه ای آن را در هر کُجا که نشت کرده باشد، برخواهد چید.
********************************************
پیام همبستگی ملت ایران به ملت برادر, دوست و بپا خاسته عراق
ما امضاء کنندگان این بیانیه مختصر و معنادار بعنوان نمایندگان نمادین بخش های وسیعی از مردم ایران همبستگی کامل خود را با قیام خونین ملت عراق و بخصوص نسل جوان بر علیه حاکمیت ظلم و فساد و سرکوب اعلام می داریم. ما خود را با آرمانهای آزادیخواهانه و دمکراتیک شما در نفی دزدسالاری, سرکوب و کشتار مردم مظلوم و معترض عراق همپیوند و همراه می دانیم. ملت ایران نیز گرفتار رژیم مشابه و فاسد و سرکوبگری است که همزمان با قیام شما, اعتراضات بر حق مردم ایران در شهرهای مختلف از جمله لردگان را با قساوت و بیرحمی سرکوب می کند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران در کشتار مردم مظلوم و بپاخاسته سوریه کارنامه بسیار سیاه و ننگینی دارد و دخالت های آن در کشورهای مختلف منطقه بر کسی پوشیده نیست. ما به رژیم ایران در مورد شراکت احتمالی در سرکوب ملت بپاخاسته عراق شدیدا هشدار می دهیم. و در صورت ارتکاب چنین جنایتی در حق مردم عراق آن را پیشاپیش محکوم می کنیم و بعنوان ملت ایران از آن برائت می جوئیم.
ما کشتار وحشیانه جمع زیادی از معترضین عراقی توسط ارکان های سرکوب و نهادهای امنیتی نظامی دولت عراق را شدیدا محکوم می کنیم. ما خود را همدرد و هم آوا با ملت عراق می دانیم و خواهان رهایی دو ملت بزرگ ایران و عراق از چنگال فاسدان و مستبدان حاکم می باشیم.
امضاء کنندگان:
هموطنانی که مایل به امضای این بیانیه هستند لطف اسم خود را به آدرس ایمیل زیر بفرستند
doshoki@gmail.com
اکتبر 07
اینهم از مرغهای تریاکی در مزرعه خامنه ای!

آیا در برخی مرغداریها در ایران به مرغها تریاک میدهند؟ آیا مردم مرغ معتاد میخورند؟ مرغ تریاکی چه عوارضی دارد؟ آیا مرغها هم نشئه میشوند؟ این نمونههایی از سوالات شوخی و جدی در رسانهها و شبکههای اجتماعی است.
موضوع به تایید تلویحی این خبر برمیگردد که برخی کارخانههای تولید مرغ گوشتی برای درمان یا پروارسازی مرغها، چند روز قبل از سر بریدن، در آب آنها تریاک میریزند تا یبوست بگیرند و وزنشان زیاد شود.
در شبکههای اجتماعی عنوان شده که با این شگرد، افزایش وزن گاه به نیم کیلو میرسد و برخی از مصرفکنندگان مرغ در تهران و شهرستانها پس از خوردن مرغ، احساس رخوت میکنند.
رئیس سازمان دامپزشکی در ایران، موضوع را رد نکرده و گفته است: اگر کسی این کار را بکند اشتباه مدیریتی انجام داده چراکه استفاده از تریاک جز اینکه بیماری را مزمن میکند نتیجه دیگری ندارد.
وی این موضوع را به درمان طیور ربط داده و در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا ابراز امیدواری کرده که افراد از این کار دست بردارند: چون این ماده فقط به مزمن شدن بیماری و مرگ پرنده و دام را به دنبال دارد.
این تایید تلویحی آن هم از سوی یک مقام مسئول صنعت مرغداری، موجب نگرانی مصرفکنندگان شد.
سایت “خبرآنلاین” کاریکاتوری منتتشر کرده که مرغهای تریاکی را کت بسته و در حال انتقال به ون ناجا نشان میدهد. دو مامور باتوم به دست نیز مراقب هستند که مرغها به صف وارد خودرو شوند و در نروند.
اکتبر 07
چندین گردشگر اصفهانی در ایران ناپدید شده اند
بنا بر گزارش خبرگزاری های داخلی چندین گردشگر اصفهانی که قصد بازدید از منطقه «ویژدرون ملکشاهی» در استان ایلام را داشتند، در مسیر رسیدن به این منطقه ناپدید شده اند. خبرگزاری های متفاوت تعداد این افراد را بین 10 تا 15 نفر گزارش کرده اند. به گفته سازمان هلال احمر، با این که سه روز از غیبت این افراد می گذرد هنوز هیچ اطلاعی از آن ها در دست نیست.
ويژدرون، دره ای ست در بیست کیلومتری شهر ایلام، و در کنار سد «چم گردلان». برخی نگرانی ها به خاطر سرریز شدن آب سد و بالا رفتن آب رودخانه و احتمال غرق شدن گردشگران در رودخانه است.
گم شدن پانزده گردشگر ایرانی و بی تفاوتی مسئولین دولتی و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری نشانه ی روشن دیگری ست بر ناکارآمدی این حکومت در جذب گردشگران خارجی. به راستی چگونه می شود به کشوری که قادر به حفظ جان گردشگران خودی نیست بتواند محل امنی برای گردشگران خارجی باشد.
سال هاست که مسئولین دولتی در ایران مدعی اند که می توانند وضعیت گردشگری ایران را سر و سامانی دهند و تعداد گردشگران را بالا ببرند. اما ایران همچنان از نظر تعداد ورود گردشگر به ويژه گردشگران غربی در آخر فهرست گردشگری قرار دارد.
اکتبر 07
فیلم؛ عراق: گوشه ای از جنایات سپاه سلیمانی
اکتبر 07
عراق؛ پیام الإمام الخامنئی به زبان عربی+فیلم

ترس و وحشت خامنه ای از تحولات عراق
خبرگزاری حکومتی مهر یکشنبه شب به نقل از حساب کاربری توئیتر عربی خامنه ای (توئیت زیر) گزارش داد: رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: ایران و عراق دو ملتی هستند که تنها و دلها و جانهایشان به وسیله ایمان بِالله و محبّت به اهلبیت و حسینبنعلی متصل به یک دیگرند؛ روزبهروز هم این اتصال زیاد خواهد شد. دشمنان سعی بر تفرقه دارند، امّا نتوانسته اند و توطئه آنان اثری نخواهد کرد.
فیلم زیر: پارە کردن عکس خامنەای در کربلا! …نفرت روزافزون شیعیان عراق از جمھوری اسلامی…خامنەای منفورترین چھرە در عراق است و تمام پلاکارد و بیلبوردھای رهبر جمهوری اسلامی کە توسط حشدالشعبی نصب شدە بود، سوختە یا پارە شدند.
اکتبر 07
“دزد بزرگ” می خواست همه اموال مرا بگیرد

یکی از بزرگترین دزدان بیت المال در تاریخ حکومت ایران به نام عباس ایروانی، متهم پرونده فساد خودروسازی در حکومت ایران فاش ساخت که اطلاعات سپاه او را تهدید به مرگ کرد وتحت فشار قرار داد تا اموال خود را به جمهوری اسلامی ببخشد. او از جمله متهم است که بزرگترین مبلغ دزدی را در تاریخ حکومت ایران انجام داده و به مقامات رژیم رشوه های کلان پرداخته است.
گزارش رادیو پیام اسرائیل: عباس ایروانی، متهم ردیف اول و مدیر گروه عظام که به اخلال در نظام اقتصادی کشور، تشکیل باند قاچاق قطعات خودرو و پرداخت رشوه به کارمندان گمرک مرتکب افساد فیالارض» متهم شده است در دومین جلسه رسیدگی به پرونده به ریاست قاضی صلواتی “تخلف مالی و “تحصیل مال نامشروع” این شرکت به مبلغ چهار هزار میلیارد تومان اتهامها علیه خود را رد کرد و گفت شاکی او “در واقع اطلاعات سپاه است”.
ایروانی گفت: “در حال حاضر تنها شاکی ما معاونت اقتصادی اطلاعات سپاه است که حدود ۱۰ سال پیش وارد دفتر ما شد و تمام اسناد را ضبط کرد”.
وی افزود: اطلاعات سپاه بارها او را تهدید کرده است و گفت “من بارها درخواست استرداد اموال را به این نهاد دادم اما نه تنها اموال بنده برنگشت بلکه هر بار اتهام جدیدی را به من وارد کردند”
ایروانی گفت: “سرانجام طی یک نامه که از پیش اماده کرده بودند عنوان شد که عباس ایروانی حاضر است کلیه اموال منقول و غیر منقول خود را به جمهوری اسلامی ایران بدهد”.
ایروانی همچنین در ابتدای این جلسه خطاب به قاضی صلواتی گفت “ای کاش در جلسه قبل من از خودم دفاع میکردم”.
ایروانی همچنین بدون اشاره به جزئیات اعلام کرد که نهادهای امنیتی او را متهم کردهاند در کامپیوتر خودروی مسئولان ابزار جاسوسی قرار میداده است.
ایروانی گفت: یکی از موضوعاتی که به من منتسب کردند آن است که در قطعات EUC (یکی از قطعات خودرو برای مسئولان ابزار جاسوسی قرار دادیم، اما هزار قطعه وارد کشور میشود و از کجا معلوم قطعه EUC که ابزار جاسوسی دارد در خودروی مسئولان قرار میگیرد.
عباس ایروانی درباره پرونده خود گفت “موارد اتهامی را قبول ندارم و از قاضی میخواهم اعلام کند شاکیان چه کسانی هستند، ظاهرا گمرک یکی از شاکیان است که یک مورد اتهامی ما را اعلام کرده و در بقیه موارد ما مرتکب خلافی نشدهایم. شاکی ما در واقع معاونت اقتصادی اطلاعاتی سپاه است”.
فیلم زیر: پاسخ شنیدنی خامنه ای به یک بسیجی
بسیجی: آقا این همه اختلاس میشه یک چیزی بگید آروم بشیم
خامنه ای: اینها یک چیز طبیعیه اگر نبود باید تعجب میکردید…
اما عجیبه که در دنیا فقط زیر عبای این رهبر چنین اختلاس های عجیب و غریب اتفاق می افته و همه هم یا از اطرافیان خود او و یا خودی ها و اطلاعاتی ها یا نکبت زاده هایشان هستند و همه هم می گویند وقتی رهبر ثروت ۲۰۰ میلیارد دلاری مملکت را بالا کشیده، چرا ما اینکار را نکنیم