Previous Next

قانون ابطال ازدواج کودکان در آلمان بازنگری می‌شود

دادگاه قانون اساسی آلمان، مستقر در شهر کارلسروهه، قانونی را که در سال ۲۰۱۷ علیه ازدواج کودکان در این کشور به تصویب رسیده بود، دارای نقص دانسته و آن را خلاف قانون اساسی تشخیص داد. به گفته دادگاه این قانون باید اصلاح شود.طبق رأی دادگاه قانون اساسی آلمان ممنوعیت همه‌جانبه ازدواج کودکان ناقض قانون اساسی این کشور است و این قانون که در سال ۲۰۱۷ به تصویب رسیده نیازمند اصلاح است.

قضات این دادگاه روز چهارشنبه (۲۹ مارس) اعلام کردند هرچند قانونگذار می‌تواند بدون بررسی پرونده، ازدواج‌ کودکان زیر ۱۶ سال را که خارج از آلمان صورت گرفته، باطل کند، اما در حال حاضر هیچ راهی برای ادامه ازدواج طبق قوانین آلمان، پس از رسیدن دو کودک به سن قانونی وجود ندارد.

قانون دادگاه اساسی در رأی صادره خود خود بر حفاظت از کودکان زیر سن قانونی و نفی کودک‌همسری تأکید کرده است. با این حال قضات استدلال کرده‌اند که طبق قانون فعلی زوج‌هایی که ازدواج‌شان ابطال شده، پس از رسیدن به سن قانونی و در بزرگسالی چنانچه مایل به ادامه زندگی مشترک باشند، باید دوباره ازدواج کنند و این امر به عنوان مداخله در اصل آزادی ازدواج ارزیابی می‌شود.

افزون بر آن به گفته قضات، در آینده پس از ابطال ازدواج‌‌های مبتنی بر کودک‌همسری باید مطالبات نفقه به مانند شرایط پس از طلاق در نظر گرفته شوند. قضات اینگونه استدلال کرده‌اند که فرد زیر سن قانونی در یک ازدواج کودک‌همسری اغلب از نظر مالی به زوج مسن‌تر وابسته است و چشم‌پوشی از پرداخت هرگونه نفقه ‌می‌تواند فشار اقتصادی سنگینی را برای فرد به همراه داشته باشد.

دادگاه قانون اساسی آلمان حداکثر تا اواسط سال ۲۰۲۴ به پارلمان برای بازنگری این قانون مهلت داده است. طبق رأی دادگاه قوانین پرداخت نفقه از هم اکنون لازم‌الاجراست.

پیش‌زمینه صدور حکم

دولت ائتلافی آلمان در سال ۲۰۱۷ همزمان با ورود پناهجویان از کشورهای مسلمان و عمدتا سوریه، قانونی را به تصویب رساند که به موجب آن ازدواجی که در خارج از آلمان به ثبت رسیده و در آن یکی از زوجین زیر ۱۶ سال دارد، به صورت خودکار باطل می‌شود.

در آن زمان شمار زیادی زوج جوان زیر سن قانونی وارد این کشور شده بودند و همین امر موجب شد تا هایکو ماس، وزیر دادگستری وقت آلمان، برای مقابله با کودک‌همسری زمینه‌ها برای تصویب چنین قانونی را فراهم آورد.

بخوانید: پاندمی کرونا منجر به افزایش ازدواج کودکان شده است

دیوان فدرال در سال ۲۰۱۸ و در جریان رسیدگی به پرونده یک زوج سوری برای اعمال این قانون دچار تردید شد و از همین رو قضات این دادگاه با ارجاع این موضوع به دادگاه قانون اساسی، خواستار بررسی این قانون شده بودند.

وظیفه اصلی دادگاه قانون اساسی در آلمان بازبینی قضایی است و این دادگاه این اختیار را دارد تا قوانین مصوبی را که بر خلاف قانون اساسی تشخیص داده می‌شوند، بی‌اثر کند.

انقلاب آقای گلدستون و خیزش «زن، زندگی، آزادی»

آصف بیات

گفتگوی آقای جک گلدستون با سایت آسو که بسیار دیده و خوانده شده حاوی نکات مهمی است. به اختصار، ایشان می‌گویند که ایران اکنون در «وضعیت انقلابی» (Revolutionary Situation) نیست. زیرا چنین وضعیتی، به تعبیر ایشان، نیاز دارد به اینکه حکومت بحرانزده باشد؛ مردم به خیابان ریخته باشند؛ در سطوح بالای ساختار دولت تفرقه افتاده باشد؛ نیروهای مسلح در سرکوب معترضان دچار تردید شوند؛ و سرانجام اینکه نیروهای خارجی، حداقل، بیطرف باشند. آقای گلدستون به‌درستی تأکید میکند که حتی اگر «وضعیت انقلابی» به وجود آید، نتیجه‌اش ضرورتاً «انقلاب» به معنای تغییر ساختار سیاسی نخواهد بود، مگر اینکه خیزش انقلابی از سازماندهی و رهبریِ مورد اعتمادِ مردم و چشماندازی روشن از نظم آینده برخوردار باشد.       

این نکات بسیار مهم‌اند و تقریباً در هر کتاب درسی درباره‌‌ی انقلابها دیده میشوند؛ و خودِ آقای گلدستون هم سهم چشمگیری در طرح این مباحث داشته است که در قالب نسل چهارم نظریه‌های انقلاب ارائه شدهاند. اما این نکات حرفهای جدیدی نیستند و از قضا تنی چند از فعالان و اندیشمندان ایرانی که مطالعاتی در زمینه‌ی انقلاب داشتهاند، پیشتر و به‌طور پراکنده آنها را در رسانههای اجتماعی مطرح کرده‌ بودند. با وجود این، ارائه‌ی این مباحث به شکلی روشن و سیستماتیک در این مصاحبه بسیار مفید است، به‌ویژه در شرایط کنونی که سوءتفاهم بسیاری درباره‌ی مفاهیم کلیدی در رسانهها جاری است. برای مثال، مفاهیم «جنبش انقلابی»، «وضعیت انقلابی» و «انقلاب» اغلب در رسانه‌ها به‌صورت مترادف یکدیگر به کار می‌روند، در حالی که معانی متفاوتی دارند. مثلاً وقتی میگوییم خیزش اعتراضی در یک کشور وارد اپیزود انقلابی شده یا خصلت انقلابی گرفته، معنایش جریان «انقلاب» یا حتی بروز «وضعیت انقلابی» در کشور نیست.                

تمرکز من در این یادداشت ناظر به برخی کاستیها در چارچوب فکریِ آقای گلدستون در این گفتگو است که مناسبتِ مستقیمی با چگونگیِ تحلیل ما از جنبش انقلابیِ کنونی در ایران دارند.

اول، به نظر میرسد که عنصر زمان (temporality) در دیدگاه تحلیلیِ آقای گلدستون غایب است. وقتی ما درباره‌ی «وضعیت انقلابی» صحبت میکنیم باید بدانیم که چنین وضعیتی بالقوه یا ناگهانی پدیدار نمیشود، بلکه طی جریانی در طول زمان به وجود میآید. به این صورت که مثلاً بحرانهای حاکمیت به‌تدریج انباشته میشوند؛ فشارها از پایین در شکل اعتصابات یا حضور خیابانی به تشدید بحران کارآیی می‌انجامند؛ بخشهایی از نخبگان در دستگاه دولت یا نیروهای خارجی با مشاهده‌ی این وضعیت اعتمادشان را به حاکمیت از دست میدهند، و غیره. به هرحال، چنین فرایندی در طول زمان به وقوع میپیوندد، مانند آنچه در انقلاب ۵۷ در ایران دیدیم. البته باید تأکید کرد که به لحاظ نظری، وقوع چنین وضعیتی هرگز حتمی نیست، زیرا باید فرض کنیم که حاکمیت هم ساکت نمینشیند، بلکه دست به اقداماتی میزند تا در بروز وضعیت انقلابی اختلال ایجاد کند؛ مثلاً مخالفان را سرکوب کند، یا دست به اصلاحات و مانورهای تسکینی بزند یا تلاش کند که مقداری از بحرانها را حل کند و غیره. اینکه اقدامات حاکمیت موفق خواهد بود یا خیر موضوع دیگری است. اما نکته این است که اگر قرار است وضعیتی انقلابی پیش بیاید، معمولاً طی جریانی و در طول زمانی کوتاه یا بلند به وجود میآید. به عبارت دیگر، فقدان وضعیت انقلابی در لحظه‌ی کنونی به معنای فقدان آن در مثلاً شش ماه یا دو سال دیگر نیست.

دوم، چارچوب نظریِ آقای گلدستون فاقد مفهوم «رخداد» (event)، یعنی گسست و تغییر ناگهانی در هنجارها و الگوی ذهنی افراد است. توجه به این مفهوم پیامدهای مهمی برای چگونگیِ بررسیِ ما از وضعیت انقلابی و زمانمند بودنِ (temporality) آن دارد. رویدادهای بزرگ سیاسی و اجتماعی نظیر خیزشهای انقلابی معمولاً سبب بروز ناگهانیِ ذهنیت جدید و هنجارهای بدیل و ماندگاری میشوند که خود میتواند بستری ذهنی برای تداوم چرخشهای تعارضات فراهم آورد. آنچه در ۱۸ روز در میدان تحریر قاهره طی بهار عربی رخ نمود، نوعی «رخداد» بود به گونهای که بسیاری از مردم مصر در آن چند روز برای خود و کشورشان تولدی نو را تجربه کردند. به همین سیاق، صدها هزار زن و مردی که با مرگ نابهنگام مهسا امینی به صحنه‌ی اعتراضات وارد شدند در زندگیِ چندماهه با این خیزش، هنجارها، ذهنیت، و تصورات جدیدی از جامعه، قدرت و آینده به نمایش گذاشتند، به‌طوری که بعضی از متفکران ایرانی از آن با عنوان «انقلاب فرهنگی» یاد کردهاند. چنین گسستی در ذهنیت و تصورات میتواند پیامدهای عمیقی در تحولات سیاسیِ آتیِ کشور داشته باشد. یکی از وجوه آن امکان بروز «مسیر انقلابی» (Revolutionary Course) است. مسیر انقلابی بدین معناست که بخش بزرگی از جامعه همواره با فکر کردن، صحبت کردن، خیال‌پردازی، و انجام کارها بر اساس آینده‌ای متفاوت زندگی میکند. در این حالت، قضاوت مردم دربارهی امور کشور اغلب با تصور «اینا رفتنیاند» در اعماق ذهن‌شان شکل میگیرد، به ‌طوری که هر گونه نارساییِ روزمره (مانند کمبود آب) به حساب حاکمیت گذاشته می‌شود و هر عمل اعتراضی (مثلاً مطالبهی دستمزدهای پرداختنشده) به حساب «انقلاب». این ذهنیت و روانشناسیِ سیاسی، وضع موجود را موقتی می‌انگارد و تغییر را گریزناپذیر. از این ‌رو، در چنین جامعه‌ای دوره‌های متناوب آرامش و ناآرامی می‌تواند آن‌ چنان ادامه یابد تا در فرصتی مناسب به «وضعیت انقلابی» بینجامد. لهستان طی شش سال ( ۱۹۸۲-۱۹۸۸) و سودان در هشت ماه (فوریه تا اوت ۲۰۱۹) چنین مسیری را پیمودند. دیدگاه نظریِ آقای گلدستون این روندِ احتمالی را بر نمیتابد. زیرا به نظر میرسد که رویکرد تحلیلیِ ایشان حاوی نوعی دوگانه‌ی «یا همه چیز، یا هیچ چیز» است که نمیتواند چنین امکاناتی را بین این دوگانه متصور شود.

آقای گلدستون به‌درستی می‌گوید انقلاب نادر است اما همان‌طور که دیدیم، ورود جوامع به مسیر انقلابی و وضعیت انقلابی نادر نیست. دستاوردهای ورود جامعه به این مسیر را، حتی اگر به انقلاب نینجامد، نباید دست‌کم گرفت. جامعه از وضعیت بن‌بست و تعطیلیِ سیاست خارج می‌شود.

سوم، آقای گلدستون و دیگران «وضعیت انقلابی» را بیش از هر چیز مربوط به بحرانزدگی و ناتوانیِ دولت در اداره‌ی سیاسی و اقتصادی کشور میدانند. در اهمیت این عوامل تردیدی نیست. اما واقعیت این است که فارغ از بحرانهای سیاسی، اقتصادی، طبیعی و غیره، اوجگیریِ خیزش انقلابی به خودیِ خود میتواند حاکمیت را به چنان بحران ناکارآمدی برساند که سرانجام به‌ نوعی «وضعیت انقلابی» منتهی شود. برای مثال، در مصر و تونس قبل از بروز ناگهانیِ خیزشهای انقلابی در سال ۲۰۱۱، تقریباً هیچ نشانی از بحران یا ناتوانیِ دولت در اداره‌ی امور دیده نمیشد. وضعیت این حکومتها کم و بیش عادی بود. افزون بر این، حتی یک روز قبل از آغاز اعتراضات تودهای در این کشورها، کسی در انتظار تغییر رژیم یا انقلاب نبود. اما شعلهور شدن ناگهانی و گسترش بیسابقه‌ی قیامهای انقلابی در زمانی کوتاه موجبات وضعیت انقلابی و، سرانجام، سقوط دیکتاتورها (حسنی مبارک، زینالعابدین بن علی) را فراهم آورد. در این کشورها، خیزشهای انقلابیِ قدرتمند چنان فشار سیاسی و روانی‌ای به حکومتهای موجود وارد کردند که آنها را به عقبنشینی و پذیرش برکناریِ دیکتاتورها واداشتند.

آقای گلدستون یکی از شرایط انقلابی را این میداند که معترضان متحدانی درون قدرت داشته باشند. او به نکته‌ی مهمی درباره‌ی روحیه‌ی انتظار در بخشی از طبقه‌ی حاکم در ایران اشاره می‌کند، اینکه آنها کاری نمی‌کنند چون منتظرند که نیروی خود را بعد از درگذشت رهبر کنونی و بروز بحران جانشینی به کار اندازند. این گزاره درست به‌نظر میرسد و از قضا یکی از تفاوت‌های مهم جنبش سبز و جنبش کنونی در همین است که در آن زمان خانواده‌های ناراضی در میان طبقه‌ی حاکمه دچار دوپارگی شدند، اما در شرایط کنونی منفعل‌اند و نمی‌خواهند پذیرای ریسک باشند. اما گلدستون به پیامد این وضع اشاره نمی‌کند، امری که باعث شده جنبش کنونی رادیکال‌تر شود، و جوانان بر خلاف سیاستِ انتظارِ آنها بر تبدیل خواسته‌هایشان به کردار روزمره اصرار ورزند (مانند حذف حصارهای جداکننده‌ی زنان و مردان در فضاهای عمومی، حذف عناصر مذهبی از مراسم عزاداری جوانان، وارد کردن شعارهای جنبش به مراسم نوروزی، مسابقات ورزشی و تماشای تئاتر و گردهمایی‌های صنفی و غیره). این پیشرویِ جنبش در زندگی روزمره با مفهوم انقلاب در شکل گسست ناگهانی و یکپارچه تفاوت دارد، اما این پیروزی‌ها که بدون یاریِ آن بخش از طبقهی حاکم که منتظر بحران جانشینی است به دست آمده، احتمال سازش مردم با این بخش را در آینده به میزان چشمگیری کاهش خواهد داد.

تردیدی نیست که سرکوب معترضان خیابانی یا اعتصابکنندگان میتواند از گسترش جنبش و بروز وضعیت خطیر سیاسی پیشگیری کند. اما باید پرسید که حکومتها چقدر میتوانند از سرکوب استفاده کنند؟ آیا میتوان محدودیتها و محظوراتی برایشان قائل شد؟ آیا سرکوب لزوماً به موفقیت حکومتها در حفظ وضع موجود خواهد انجامید؟ اطلاعات ما از میزان نافرمانی در میان نیروهای میدانیِ بسیج و سپاه در سرکوب اعتراضات اخیر ناچیز است، اما گزارشهایی از گستردگیِ نارضایتی‌ها، درآوردن لباس، ترک خدمت، و همدلی و همدردی با معترضان در میان سپاه و بسیج وجود دارد. استفاده از لباس‌شخصی‌ها در سرکوب معنایی جز این ندارد که از نظر حکومت، نیروی انتظامی و نظامی‌اش همه ‌جا مؤثر و مفید عمل نکرده است. اگر سرکوب اعتراضات سال ۱۳۹۸ سبب تردید و ریزش در درون جناحها و طبقه‌ی حاکمه شد، سرکوب شش ماه اخیر بدنه‌ی نیروهای سرکوب را دچار تردید کرده است. این نارضایتی‌ها و اعتراضات که به سطح فرماندهان هم رسیده به احتمال زیاد در عقب‌نشینیِ کنونی ــ آزادیِ اکثر دستگیرشدگان و تغییر رویه در سیاست خارجی و مذاکرات با همسایگان ــ مؤثر بوده است.

چهارم، آقای گلدستون در این مصاحبه و در کتاب آخرِ خود، تمام انقلابها را در یک الگوی تحلیلیِ واحد بررسی می‌کند. اما به نظر من، تغییرات مهمی در سازوکار انقلابهای قرن بیست‌ویکم به وجود آمده و آنها را از همتایان قرن بیستمی‌شان متمایز کرده است. انقلاب‌های قرن بیست‌ویکم، مانند بهار عربی، در بستر سیاسی و ایدئولوژیک خاص پس از جنگ سرد (در دوره‌ی افول جنبشهای ضد استعماری، سوسیالیستی، و اسلامگرایی رادیکال) و در متن اقتصاد سیاسیِ نئولیبرالیستی و ارتباطات دیجیتال رخ داده‌اند. این انقلابها، بر خلاف همتایان قرن بیستمیِ خود، عموماً فاقد رهبریِ سنتیِ کاریزماتیک، سازماندهی منسجم، بارِ روشنفکری، و ایدئولوژی یا آرمانشهر بودهاند. نکته اینجا است که ملاحظات آقای گلدستون درباره‌ی فقدان رهبری، سازماندهیِ واحد و چشمانداز روشن از آینده محدود به خیزش «زن، زندگی، آزادی» در ایران نیست، بلکه در اغلب خیزشهای انقلابی، مانند بهار عربی، و همینطور جنبشهای اجتماعی نظیر جنبشهای «اشغال» هم مصداق دارد. اما واقعیت این است که همین خیزشها (بدون رهبر، فاقد سازماندهیِ منسجم و چشمانداز روشن) توانستند حاکمان دیکتاتوری مثل مبارک در مصر، بن علی در تونس، علی صالح در یمن، و عبدالعزیز بوتفلیقه در الجزایر را از قدرت برکنار کنند. موفقیت این خیزشها در ساقط کردن دیکتاتورها حاصل سرعت و گستردگیِ قیامها، غافلگیر شدن حکومتها، و فشار فوقالعادهی قیام تودهای به رژیمها برای پذیرش برکناریِ دیکتاتورها بود. اما این پایان ماجرا نیست. واقعیتِ دیگر این است که گرچه «وضعیت انقلابی» به وجود آمد و دیکتاتورها ساقط شدند، اما تغییرات عمیق در ساختار رژیمها رخ نداد، و حکومتهای جدید همچنان ضعیف و آسیبپذیر باقی ماندند تا جایی که یا به حوزه‌ی مداخله‌ی نیروهای رژیمهای سابق تبدیل شدند یا قربانیِ کودتا شدند. چنین فرجامی تا حد زیادی معلول همان ویژگی‌های خیزشهای انقلابیِ قرن جدید است ــ یعنی فقدان سازماندهی منسجم، رهبری و نمایندگی، و چشمانداز سیاسی و اقتصادیِ جایگزین. بنابراین، تأکید آقای گلدستون و دیگران بر ایجاد شکلی از رهبری، سازماندهی، و دیدگاه روشنی از نظم آینده برای جنبش‌های انقلابی اهمیتی حیاتی دارد. این شاید مهمترین چالش خیزشهای سیاسیِ کنونی در جهان، از جمله ایران، باشد، اما مانع ورود جامعه به مسیر انقلابی نیست.

آقای گلدستون بهدرستی می‌گوید انقلاب نادر است اما همانطور که دیدیم، ورود جوامع به مسیر انقلابی و وضعیت انقلابی نادر نیست. دستاوردهای ورود جامعه به این مسیر را، حتی اگر به انقلاب نینجامد، نباید دست‌کم گرفت. جامعه از وضعیت بن‌بست و تعطیلیِ سیاست خارج می‌شود. رخداد، جامعه‌ی سیاسی را به شکل‌های مختلف دگرگون می‌کند. جنبش‌ها از یکدیگر می‌آموزند که چگونه با چالش‌هایی نظیر پیچیده‌تر شدن شیوه‌های مهار و سرکوب و تبدیل پراکندگی به تکثر سازمان‌یافته مواجه شوند. حتی شاید بیاموزند که چگونه این دستاوردها را با کمترین هزینه به تغییرات معنادار و مستمر بدل کنند. بنابراین، اگر بگوییم که اعتراضاتِ خودجوش و بیرهبر در بلندمدت به جایی نمیرسد این تعاملاتِ پیچیده را نادیده گرفته‌ایم.

 

**مایل‌ام از دوست و همکار جامعهشناس، خانم دکتر اعظم خاتم برای قرائت و کمک فکری در نگارش این یادداشت تشکر کنم. اما تنها من مسئول خطاهای احتمالیِ این متن هستم.

 

مسی برای بازگشت به بارسلونا دستمزدش را کاهش می‌دهد

مذاکرات بر سر تمدید قرارداد لیونل مسی و باشگاه پاری‌سن‌ژرمن به کندی پیش می‌رود. به نظر می‌رسد کاپیتان تیم ملی آرژانتین ممکن است در راه جدایی از این تیم در فصل نقل و انتقالات تابستانی ۲۰۲۳ باشد.سایت خبری Onefootball، از ابراز تمایل لیونل مسی برای بازگشت به بارسلونا خبر داده است. گفته شده مسی حتی حاضر به کاهش دستمزدش برای تحقق این اتفاق است.

بر اساس این گزارش، از مدت زمان قرارداد لیونل مسی، ستاره آرژانتینی پاری‌سن‌ژرمن با این تیم فرانسوی تنها چند ماه زمان باقی مانده است و اگرچه که مذاکرات برای تمدید قرارداد او با این تیم در حال انجام است اما پیشرفت آن بسیار اندک بوده و همین مهم باعث شده تا این گمانه‌زنی قوت بگیرد که کاپیتان تیم ملی آرژانتین ممکن است در راه جدایی از این تیم در فصل نقل و انتقالات تابستانی ۲۰۲۳ باشد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

از سوی دیگر کاتالان‌ها نیز پس از جدایی کاپیتان محبوب‌شان از این تیم در تابستان ۲۰۲۱، علاقه زیادی به جذب دوباره او دارند. این در شرایطی است که بارسلونا با مشکلات مالی عدیده‌ای روبروست اما حالا به نظر می‌رسد که مسی حتی حاضر به کاهش دستمزدش برای تحقق این جابجایی است.

برخی مسئولان باشگاه اسپانیایی نیز که پیش از این موافق جذب مجدد لیونل مسی نبودند، اکنون معتقدند بازگشت او به این باشگاه می‌تواند از نظر اقتصادی نیز برای کاتالان‌ها مفید باشد.

از سوی دیگر، بازگشت به بارسلونا پس از دو فصل دوری از این تیم و در شرایطی که این باشگاه، مسی را به دلیل مشکلات اقتصادی و مالی از دست داد، می‌تواند مسیر بهتری برای پایان دوران حرفه‌ای بازیگری این فوق ستاره فوتبال جهان در رده باشگاهی باشد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

مسی با هت‌تریک مقابل کوراسائو در دیدار دوستانه شب گذشته تیم ملی آرژانتین، ثابت کرد که می‌تواند در ترکیب هر تیمی تعیین کننده باشد. او با گلزنی در این دیدار تعداد گل‌های خود در تیم ملی را به عدد ۱۰۲ رساند تا به سومین بازیکنی بدل شود که بیش از ۱۰۰ گل در عرصه ملی به ثبت رسانده و تنها هفت گل تا رسیدن به رکورد علی دایی فاصله داشته باشد.

نخستین گام عملی ریاض برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای

در پی گسترش روابط پکن و ریاض، دولت عربستان سعودی پیوستن به سازمان همکاری شانگهای را تصویب کرد. ریاض با وجود نگرانی‌های امنیتی آمریکا وارد همکاری‌ بلندمدت با چین می‌شود. این گام در سفر شی به عربستان مورد بحث قرار گرفت.رویترز به نقل از خبرگزاری دولتی عربستان سعودی (SPA) نوشت که کابینه این کشور موافقت‌نامه‌ای را برای پیوستن عربستان به سازمان همکاری شانگهای (SCO) به عنوان “شریک گفت‌وگو” تصویب کرد. وضعیت “شریک گفت‌وگو” نخستین گام در جهت اعطای عضویت کامل در سازمان شانگهای به عربستان خواهد بود.

منابع عربی به رویترز گفتند که پیوستن به سازمان همکاری شانگهای در جریان سفر شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به عربستان سعودی در دسامبر گذشته مورد بحث قرار گرفت.

بیشتر بخوانید:چین و عربستان: ایران در امور داخلی کشورها دخالت نکند

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

این تصمیم به دنبال امضای قرارداد شرکت نفت عربستان، آرامکو، با شرکای چینی خود برای ساخت یک پالایشگاه نفت و مجتمع پتروشیمی در شمال شرق چین گرفته شد. روابط رو به رشد ریاض با پکن نگرانی‌های امنیتی را در واشنگتن، متحد سنتی این کشور افزایش داده است. با این حال واشنگتن می‌گوید تلاش‌های چین برای اعمال نفوذ در سراسر جهان، سیاست ایالات متحده در قبال خاورمیانه را تغییر نخواهد داد.

به نوشته رویترز عربستان سعودی و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس نگرانی خود را در مورد خروج آمریکا از منطقه، که “به عنوان ضامن اصلی امنیت” برای خود تلقی می‌کردند، نشان داده‌ و به سمت تنوع بخشیدن به متحدان خود حرکت کرده‌اند. اما آمریکا می‌گوید به عنوان یک متحد فعال در منطقه باقی خواهد ماند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

سازمان همکاری شانگهای به منظور همکاری‌های چندجانبهٔ امنیتی، اقتصادی و سیاسی و امنیتی متشکل از کشورهای اوراسیا از جمله چین، هند و روسیه بنیان نهاده شد. این سازمان در سال ۲۰۰۱ توسط روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی تشکیل شد و هند و پاکستان نیز به آن اضافه شدند. ایران نیز سال گذشته اسنادی را برای عضویت در این سازمان امضا کرد.

کشورهای متعلق به این سازمان قصد دارند در ماه اوت سال جاری یک مانور مشترک “ضد تروریسم” را در منطقه چلیابینسک روسیه برگزار کنند.

مکزیک؛ دەها کشتە در آتش‌سوزی در مرکز دیپورت مهاجران

به گفتە مقامات مکزیک، در آتش‌سوزی کمپ مهاجران در سیوداد‌خوارز دستکم ٣٩ نفر جان خود را از دست دادند. آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، رئیس‌جمهوری مکزیک، گفتە کە مهاجران در اعتراض بە احتمال انتقال خود، کمپ را آتش زدەاند.مقامات دولتی مکزیک اعلام کردەاند بە دلیل رخ‌دادن آتش‌سوزی در مرکز دیپورت مهاجران در مکزیک در شهر سیوداد خوارز، دست‌کم ٣٩ نفر کشتە و ٢٩ نفر زخمی شدەاند. بیشتر قربانیان پناهجویانی از کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی بودەاند.

بر ا‌ساس گزارش رسانه‌ها ۶۸ پناهجوی مرد، در زمان آتش‌سوزی در روز سەشنبه در ساختمانی که برای دیپورت مهاجرت در نظر گرفته شده بود حضور داشتەاند.

رسانه‌های محلی می‌گویند کە این افراد در روزهای قبل، از گذرگاه‌های مرزی مختلف جمع‌آوری شدە و بە ساختمان مهاجرت در سیوداد خوارز انتقال یافتە بودند تا به کشورهای مبدا برگرداندە شوند.

گفتە می‌شود کە این پناهجویان از روز قبل اطلاع داشتەاند کە قرار است بە کشورهای خود، یا بە کمپ‌های دیگر انتقال بیابند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، رئیس‌جمهوری مکزیک در بارە جزئیات این حادثە به رسانه‌ها گفتە است: »پناهجویان در اعتراض بە مسئلە بازگرداندە شدن خود، تشک‌هایشان را جلوی درب پناهگاه گذاشتند و آنها را به آتش کشیدند.«

سیوداد خوارز در شمال مکزیک با شهر ال‌پاسو در ایالت تگزاس آمریکا هم مرز است. پناهگاه‌های پناهجویان در این منطقه بە طور معمول مملو از جمعیت هستند. زیرا بسیاری از مردم منتظر فرصتی مناسب برای عبور از مرز هستند یا اینکە درخواست پناهندگی خود را تقدیم ایالات متحده کردە و منتظر پاسخ هستند. بسیاری از آنها ماه‌ها یا حتی سال‌ها در مراکز مهاجرت می‌مانند.

از زمان روی کار آمدن جو بایدن و دموکرات‌ها تعداد مهاجران از آمریکای مرکزی به ایالات متحده به طور قابل توجهی افزایش یافته است. در ماه فوریه ، حدود صدهزار نفر در مرز مکزیک و آمریکا بازداشت شدند. این بدان معنی است که شمار مهاجران برای دهمین ماه متوالی افزایش می‌یابد و به زمان اوج مهاجرت از این مناطق در بهار ۲۰۱۹ نزدیک می‌شود. پس از شیوع کرونا، مهاجرت از مرز مکزیک تقریبا به صفر رسیده بود و در آوریل ۲۰۲۰ فقط کمی بیش از ۱۶ هزار نفر از طریق این مرز راهی ایالات متحده شده بودند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

با وجود تلاش ماموران مرزی و هشدار وزیر امنیت داخلی، الخاندرو مایورکاس که خود یک آمریکایی مهاجر‌تبار است، در باره بسته بودن مرزها هنوز هم تعداد افرادی که در چند هفته گذشته سعی کرده‌اند از مرزها عبور کنند به طرز چشمگیری افزایش یافته است. گفته می‌شود یکی از دلایل این امر این است که قاچاقچیان مشتری‌های بالقوه خود را فریب می‌دهند و می‌گویند که مرزها برای بزرگسالان بازگشایی شده است.

اغلب این مهاجران کسانی هستند که به دلیل بلایای طبیعی، وضعیت اقتصادی سخت محل زندگی خود، فقر و بیکاری و وضعیت بد امنیتی از کشورهای مبدا مانند هندوراس، السالوادور و یا گواتمالا راهی مرزهای آمریکا با مکزیک می‌شوند.

عضویت فنلاند و سوئد در ناتو؛ سفیر روسیه دو کشور را تهدید کرد

عضویت فنلاند و سوئد در ناتو هنوز مبهم است. ترکیه گفته با عضویت فنلاند مشکلی ندارد اما از موافقت با درخواست سوئد تا کنون خودداری کرده است. سفیر روسیه در سوئد تهدید کرد عضویت این دو کشور در ناتو بدون پیامد نخواهد بود.سفیر روسیه در سوئد تهدید کرد در صورت پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو، این دو کشور به “اهدافی قانونی” برای “اقدامات تلافی‌جویانه” روسیه از جمله اقدام نظامی تبدیل خواهند شد. ویکتور تاتارینستف در متنی که در وبسایت سفارت روسیه در سوئد منتشر شده، خاطرنشان ساخت که عضویت سوئد و فنلاند در ناتو، مرز روسیه با ناتو را “تقریبا دو برابر” خواهد کرد. او هشدار داد سوئد با درخواست عضویت در ناتو گامی به سوی “پرتگاه” برمی‌دارد.

بخوانید: پوتین: با عضویت سوئد و فنلاند در ناتو مشکلی نداریم، ولی مقابله می‌کنیم

در پی حمله نظامی روسیه به اوکراین سوئد و فنلاند مشترکا برای عضویت در ناتو درخواست دادند. این تقاضا باید مورد موافقت تمامی ۳۰ کشور عضو ناتو قرار بگیرد.

ترکیه و مجارستان، دو عضو ناتو، تا کنون با درخواست سوئد موافقت نکرده‌اند. مجارستان با درخواست فنلاند موافقت کرده و این کشور تنها به کسب تأیید از سوی ترکیه نیاز دارد که آنکارا وعده داده این اتفاق در آینده‌ای نزدیک رخ می‌دهد. سخنگوی رجب طیب اردوغان اخیرا گفت ترکیه مشکلی با روند عضویت فنلاند در ائتلاف نظامی ناتو ندارد. کمیسیون روابط خارجی مجلس ترکیه نیز ۲۳ مارس لایحه قانونی درباره تصویب پروتکل الحاق فنلاند به ناتو را تأیید کرد.

آنکارا در مقابل موافقت با عضویت سوئد در ناتو را مشروط به تحویل ده‌ها تن از فعالان کرد دانسته که در سوئد زندگی می‌کنند. سوئد این شرط را غیرقابل قبول دانسته و تا کنون حاضر به پذیرش آن نشده است. آنکارا همچنین استکهلم را متهم به تسامح در قبال “گروه‌های تروریستی”، به ویژه حزب “کارگران کردستان” (پ‌ک‌ک) می‌کند و مدعی است این کشور اقدامات لازم را برای جلوگیری از فعالیت‌این گروه‌ها به عمل نیاورده است. سوئد این اتهامات را رد کرده است. ترکیه و سوئد اخیرا مذاکرات در این مورد را از سر گرفتند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

نخست‌وزیر فنلاند پس از موافقت پارلمان مجارستان با درخواست عضویت این کشور در ناتو، با ابراز خرسندی و سپاس، در توییتر نوشت: «عضویت فنلاند و سوئد در ناتو امنیت کل ائتلاف را تقویت می‌کند. این به نفع همه خواهد بود که سوئد پیش از نشست ویلنیوس به عضویت ناتو درآمده باشد.»

سران کشورهای ناتو قرار است ماه ژوئیه در شهر ویلنیوس، پایتخت لیتوانی دیدار کنند.

روسیه از مدت‌ها پیش ناتو را به گسترش مرزهای شرقی خود متهم می‌کند. نیکولای پاتروشف، دبیر شورای امنیت ملی روسیه، به تازگی در سخنانی کشورهای ناتو را “بخشی از درگیری در اوکراین” معرفی کرد.

علی بابا، غول تجارت آنلاین چین به شش شرکت مستقل تقسیم می‌شود

بزرگ‌ترین موسسه تجارت الکترونیکی چین و رقیب آمازون، در حال برنامه‌ریزی برای یک بازسازی بنیادی است. گروه علی بابا قصد دارد به شش شرکت مستقل تقسیم شود که هرکدام از آنها می‌توانند به طور جداگانه به بازار بورس عرضه شوند.دانیل ژانگ، مدیرعامل شرکت علی‌بابا، روز سه‌شنبه ۲۸ مارس در اطلاعیه‌ای به کارکنان خود خبر داد که این غول تجاری و خدماتی چینی در آینده به صورت یک شرکت هلدینگ فعالیت خواهد کرد که متشکل از شش گروه‌ متمایز خواهد بود: گروه رایانش ابری، گروه تجاری تائوبائو تی‌مال (Taobao Tmall)، گروه خدمات محلی، گروه لجستیک هوشمند سیانیائو (Cainiao)، گروه تجارت دیجیتال جهانی و رسانه دیجیتال و سرگرمی.

بیشتر بخوانید:رکورد جدید شرکت چینی علی‌بابا؛ هر ثانیه ۵۸۳ هزار سفارش

هر شرکتی مدیر عامل و هیئت مدیره خود را خواهد داشت. گروه علی بابا که توسط ژانگ مدیریت می شود به عنوان یک شرکت هلدینگ در راس این مجموعه قرار دارد. او همچنین ریاست گروه اطلاعات ابری را بر عهده خواهد داشت. ژانگ گفت: «هدف اساسی این اصلاحات این است که سازمان ما را انعطاف‌پذیرتر، مسیرهای تصمیم‌گیری را کوتاه‌تر واکنش‌ها را سریع‌تر کند.»

او همچنین اعلام کرد که بخش اداری این شرکت کوچک‌تر خواهد شد، اما جزئیاتی در مورد کاهش مشاغل ارائه نکرد. با اعلام این خبر سهام علی بابا در بازار بورس نیویورک کمی قبل از آغاز به کار بازار بیش از شش درصد افزایش یافت.

استوارت کول، اقتصاددان ارشد شرکت کارگزاری اکوئيتی کاپیتال (Equiti Capital) گفت که این اصلاحات “انعطاف‌پذیری بیشتری را برای شرکتی به ارمغان می‌آورد که در حال حاضر چیزی شبیه یک غول است.” او افزود که با این حال مدت زیادی طول خواهد کشید تا یک شرکت به شش شرکت تبدیل شود.

بیشتر بخوانید:

اطلاعیه مدیرعامل شرکت علی‌بابا تنها یک روز پس آن منتشر شد که جک ما، بنیانگذار این شرکت، برای اولین بار پس از سال‌ها در صحنه ظاهر شد. استوارت کول این را تصادفی نمی‌داند و می‌گوید: «از نظر من این نشان می‌دهد که علی‌بابا مدتی است که این طرح را پرورش داده است و منتظر یک فرصت خوب بوده.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

جک ما، میلیاردر چینی در سال ۲۰۲۰ از مقررات کشور خود و تشدید فشار دولت بر بخش خصوصی انتقاد کرده بود. فشارهایی که در نتیجه آن ورود شرکت خدمات مالی آنت فایننشال (Ant Financial) به بازار سهام شکست خورد. شرکتی‌ که سرویس پرداخت Alipay را اجرا می‌کند و متعلق به علی بابا است. پس از این شکست جک ما موقعیت خود را به عنوان ثروتمندترین مرد چین و کنترل خود بر شرکت آنت را از دست داد. جک ما یک معلم ساده زبان انگلیسی بود که در سال ۱۹۹۹ این شرکت را در شرق چین راه‌اندازی کرد.

انتقاد به بازگشت ورزشکاران روس و بلاروس به مسابقات ورزشی

با وجود انتقادات شدید، کمیته بین‌المللی المپیک (IOC) تصمیم به بازگرداندن ورزشکاران روسیه‌ای و بلاروسی به دنیای ورزش دارد. البته هنوز مشخص نیست این شرایط در مسابقات المپیک نیز انجام‌پذیر خواهد بود یا خیر.با وجود انتقادات شدید، کمیته بین‌المللی المپیک (IOC) تصمیم به بازگرداندن ورزشکاران روسیه‌ و بلاروسی به دنیای ورزش دارد. البته هنوز مشخص نیست این شرایط در مسابقات المپیک نیز انجام‌پذیر خواهد بود یا خیر.

در نشستی که در لوزان سوئیس برگزار شد، کمیته اجرایی المپیک تصمیم گرفت به فدراسیون‌های جهانی اجازه داده شود تا ورزشکارانی که پیش از این حضورشان در مسابقات ممنوع بوده، تحت “شرایط خاص” قادر به شرکت در مسابقات باشند.

۱۳ ماه قبل و درست با شروع حمله نظامی روسیه به اوکراین، اغلب اتحادیه‌های حرفه‌ای ورزشی بر مبنای توصیه کمیته بین‌المللی المپیک تصمیم به اخراج ورزشکاران روسیه‌ای و بلاروسی از مسابقات گرفتند.

ورزشکاران نظامی همچنان در تحریم

علاوه بر رعایت قوانین ضد دوپینگ، شرایط جدید کمیته بین‌المللی المپیک برای حضور ورزشکاران در عرصه مسابقات جهانی، اعلام بی‌طرفی و همچنین اثبات فعال نبودن در حمایت از جنگ را ارائه کرده است.

جدا از این، اگر ورزشکاری از روسیه یا بلاروس عضو نیروهای ارتش این کشورها باشد از قاعده بازگشت به عرصه جهانی ورزش بهره‌مند نخواهد بود. تصمیم‌گیری در خصوص شرکت در بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۲۴ پاریس و همچنین بازی‌های زمستانی ۲۰۲۶ نیز در زمان لازم انجام خواهد گرفت.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

توماس باخ رئیس کمیته بین‌المللی المپیک در آغاز نشست برگزار شده در لوزان گفت: «ما نمی‌توانیم راهکاری ارائه دهیم که همه را راضی کند.»

او گفت که شرکت کردن ورزشکاران روس و بلاروسی در رشته‌های تنیس، هاکی روی یخ یا دوچرخه سواری انجام‌پذیر خواهد بود: «تاکنون هیچ حادثه امنیتی در هیچ یک از این مسابقات رخ نداده است.» اخیرا اما در مسابقات تنیس بانوان درگیری‌ بین ورزشکاران بی‌طرف روسیه و بلاروس با حریفان‌شان از اوکراین افزایش یافته است.

نانسی فزر؛ “سیلی به صورت ورزشکاران اوکراینی”

تصمیم IOC اما خیلی زود با واکنش اهالی ورزش و سیاستمداران همراه شد. نانسی فزر وزیر کشور آلمان در این خصوص گفت: «تصمیم جدید کمیته بین‌المللی المپیک همانند سیلی به صورت ورزشکاران اوکراینی است. آنها لایق همدردی از سوی جامعه جهانی ورزش هستند و موضع‌گیری روشن در این زمینه کمترین چیزی است که آنها می‌توانند انتظار داشته باشند.»

کنفدراسیون ورزش‌های المپیک آلمان نیز به این تصمیم واکنش نشان داده و گفت: «ما مخالف صدور مجوز حضور بوده و هستیم اما این را می‌پذیریم که با این رویکرد، ما به یک اقلیت در جامعه بین‌المللی ورزش تعلق داریم.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

ولادیمیر کلیچکو قهرمان اوکراینی سابق بوکس جهان و المپیک، توماس باخ رئیس کمیته بین‌المللی المپیک را به خدمت به “منافع روسیه” متهم کرد. کلیچکو در تویئیتر نوشت: «تصمیم IOC برای باز کردن درها به روی ورزشکاران روس و بلاروس، روح المپیک را آلوده می‌کند و این درست شبیه معنای این جنگ است: بی‌معنی.»

وزیر ورزش اوکراین اما در سوی دیگر نتیجه این جلسه را یک موفقیت نسبی دانست و گفت: «ما موفق شدیم دست کم تصمیم‌گیری برای پذیرش ورزشکاران روس و بلاروس در مسابقات المپیک ۲۰۲۴ پاریس را به تعویق بیندازیم.»

شمشیربازان مخالف بازگشت ورزشکاران روسیه و بلاروس

در آستانه نشست IOC اما بیش از ۳۰۰ شمشیرباز فعلی و سابق، در نامه‌ای سرگشاده خطاب به فدراسیون جهانی و همچنین کمیته بین‌المللی المپیک، مخالفت خود از پذیرش مجدد ورزشکاران دو کشور را ابراز کردند. اولگا للیکو سرمربی تیم ملی شمشیربازی زنان اوکراین درباره این تصمیم گفت: «ما می‌دانیم که جهان به طور کلی عادلانه نیست اما از این تصمیم بسیار خشمگین هستیم. بسیاری از کشورهای اروپایی با این تصمیم موافق نیستند اما می‌دانیم آمریکا و برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی از ما حمایت می‌کنند.»

آلینا پولوزیوک شمشیرباز اوکراینی نیز گفت: «از یک طرف ورزش و موفقیت‌های ما وجود دارند و از طرف دیگر سربازان ما در حال کشته شدن هستند.»

فدراسیون جهانی شمشیربازی (FIE) در گردهمایی فوق‌العاده اعضای کنگره خود در روز ۱۰ مارس (۱۹ اسفند)، اجازه حضور مجدد شمشیربازان روسیه و بلاروس را در مسابقات انتخابی المپیک ۲۰۲۴ پاریس صادر کرد.

سه‌شنبه اعتراضی فرانسه؛ زخمی شدن ۱۷۵ پلیس و بازداشت ۲۰۰ تن

فرانسه بار دیگر شاهد تظاهرات و اعتصابات گسترده در اعتراض به اصلاحات در قانون بازنشستگی بود. به گفته وزارت کشور روز سه‌شنبه ۷۴۰ هزار نفر تظاهرات کردند. اتحادیه‌های کارگری تعداد معترضان را دو میلیون نفر برآورد کرده‌اند.بنا بر آمار وزارت کشور فرانسه در تظاهرات گسترده معترضان در روز سه‌شنبه (۲۸ مارس) در پاریس و چندین شهر دیگر این کشور، ۱۷۵ مأمور پلیس زخمی و حدود ۲۰۰ نفر بازداشت شدند. در پاریس نیز دستکم دو معترض زخمی شدند.

بنا بر گزارش‌ها گروهی از تظاهرات‌کنندگان در پاریس که لباس‌های سیاه‌رنگ به تن کرده و ماسک به صورت داشتند، به یک سوپرمارکت حمله و آن را غارت کردند. پلیس برای مقابله با این گروه از گاز اشک‌آور استفاده کرد. با این حال گفته می‌‌شود اعتراضات روز سه‌شنبه در فرانسه در مقایسه با هفته پیش از آن از با خشونت کمتری همراه بوده و شمار تظاهر‌کنندگان نیز کاهش داشته است.

وزارت کشور فرانسه تعداد شرکت‌کنندگان در تظاهرات اعتراضی در سراسر کشور را ۷۴۰ هزار نفر تخمین زده است اما اتحادیه کارگری CGT از دو میلیون تظاهرکننده سخن گفته است. این در حالی است که پنج‌شنبه هفته گذشته سه میلیون و پانصد هزار نفر در تظاهرات شرکت کرده بودند.

بخوانید: ادامه اعتراضات در فرانسه؛ تعویق سفر پادشاه بریتانیا به پاریس

بنابر آمار وزارت کشور فرانسه روز سه‌شنبه ۱۳ هزار مأمور پلیس در سراسر این کشور به خدمت گماشته شده بودند. تنها در شهر پاریس ۵۵۰۰ مأمور حضور داشتند که به گفته وزیر کشور این تعداد در تظاهرات‌های اعتراضی سه هفته اخیر بی‌سابقه بوده است.

اعتراضات اخیر در وجه عمده متوجه افزایش سن بازنشستگی از ۶۲ به ۶۴ سال است. دولت مکرون قصد دارد با این اصلاحات هم مقادیر بیشتری از حق بازنشستگی به صندوق‌های بازنشستگی سرازیر شود و هم افراد کمتری در سال مشمول دریافت حق بازنشستگی شوند. انتظار این است که از این رهگذر خطر کاهش بحران‌زای اندوخته مالی صندوق‌های بازنشستگی منتفی شود.

اعتصاب در پایشگاه‌ها

روز سه‌شنبه همچنین تعداد زیادی از وسایل حمل‌ونقل شهری در پی اعتصاب از کار افتاده و برج ایفل و کاخ ورسای نیز به روی بازدید‌کنندگان بسته ماندند. معترضان در شهر لریان در جنوب ایالت بریتانی، ریل‌های قطار را مسدود کردند.

همچنین در این روز به دلیل اعتصاب در پالایشگاه‌ها و انبارهای سوخت، ۱۵ درصد از پمپ‌ بنزین‌ها در فرانسه قادر به ارائه همه انواع سوخت نبودند و هفت درصد دیگر نیز هیچ‌گونه سوختی برای تحویل به مشتریان نداشتند. بنا به گفته وزارت علوم هشت درصد از معلمان روز سه‌شنبه اعتصاب کردند و در ۶۲ دانشگاه و مرکز آموزش عالی نیز تجمعات اعتراضی برگزار شد.

بخوانید: تظاهرات “یک میلیون” معترض به افزایش سن بازنشستگی در فرانسه

اتحادیه‌های کارگری در فرانسه برای یک تظاهرات و اعتصاب گسترده دیگر در روز پنج‌شنبه ۶ آوریل (۱۷ فرودین) فراخوان داده‌اند. گزارش شده نخست‌وزیر فرانسه از رهبران اتحادیه‌ها دعوت کرده تا هفته آینده با او دیدار کنند. لورن برگر، رئیس بزرگترین اتحادیه کارگری فرانسه CFDT خواستار تعیین یک میانجی بی‌طرف و تعلیق اصلاحات در قانون بازنشستگی شده است. دولت این تقاضا را رد کرده است.

امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، پیشتر برای دیدار با رؤسای اتحادیه‌های کارگری اعلام آمادگی کرده اما گفته بود که حاضر به مذاکره در مورد نکات اصلی طرح اصلاحات نیست. این طرح در حال حاضر توسط شورای قانون اساسی فرانسه در دست بررسی است و انتظار می‌رود این شورا حدود سه هفته دیگر رأی خود را صادر کند.

نتانیاهو: موساد در خنثی کردن عملیات تروریستی در آتن نقش داشت

نتانیاهو با انتشار بیانیه‌ای تأیید کرد موساد به پلیس یونان برای خنثی کردن حمله علیه یک رستوران اسرائیلی در آتن کمک کرده است. به گفته موساد این عملیات بخشی از یک “شبکه گسترده ایرانی” بوده که از داخل ایران هدایت می‌‌شود.مقام‌های یونان روز سه‌شنبه (۲۸ مارس/هشتم فروردین) از دستگیری دو مرد پاکستانی به اتهام برنامه‌ریزی برای حمله‌به یک رستوران اسرائیلی در آتن خبر دادند. طبق گفته پلیس یونان این حمله قریب‌الوقوع تلقی می‌شد و هدف آن ایجاد خسارات و تلفات جانی گسترده بوده است.

این دو مظنون پاکستانی که ۲۷ و ۲۹ سال دارند و هویت آنها افشا نشده، متهم به جرایم تروریستی شده‌اند و مظنون سومی نیز که گمان می‌رود خارج از یونان است، به طور غیابی به جرایم مشابه متهم شده است.

خبرگزاری “آتن” به نقل از مقامات پلیس گزارش داده این افراد از اتباع پاکستانی ساکن در ایران دستور می‌گرفته‌اند. پلیس یونان در بیانیه‌ای گفت دستگیری این افراد به “برچیدن شبکه‌ای تروریستی” کمک کرد که از خارج از کشور هدایت می‌شد. در این بیانیه به طور مشخص نامی از ایران برده نشده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

همزمان سازمان اطلاعاتی خارجی اسرائیل “موساد” در اقدامی نادر با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد این سازمان با پلیس یونان در این تحقیقات همکاری داشته است. در این بیانیه گفته شده: «تحقیقات نشان داد که این عملیات در یونان بخشی از یک شبکه گسترده ایرانی بود که از داخل ایران هدایت شده و در بسیاری از کشورها فعالیت می‌‌کند.»

به گزارش رویترز سفارت ایران در آتن برای پاسخگویی در دسترس نبوده است.

در همین حال شامگاه سه‌شنبه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، نیز نقش موساد در تحقیقات برای شناسایی و دستگیری مظنونان حمله به رستوران اسرائیلی در آتن را تأیید کرده و با انتشار بیانیه‌ای گفت، پس از شروع تحقیقات از مظنونان در یونان، موساد در “کشف زیرساخت‌‌ها، روش‌های کاری و ارتباط با ایران” به پلیس یونان کمک اطلاعاتی کرد.

خبرگزاری فرانسه گزارش داده مقامات یونانی اشاره‌ای به نام سازمان اطلاعات خارجی که در تحقیقات با آنها همکاری داشته‌، نکرده‌اند. پلیس یونان با این حال گفته آنها در حال بررسی احتمال برنامه‌ریزی برای انجام حملاتی دیگر در یونان توسط مظنونان هستند.

بخوانید: دیدار نتانیاهو و رئیس موساد با تمرکز بر جمهوری اسلامی

این خبرگزاری به نقل از دو مقام رسمی یونانی نوشته دو مظنون پاکستانی به طور غیرقانونی از ترکیه وارد یونان شده بودند و تا پیش از دستگیری، دستکم چهار ماه در این کشور اقامت داشته‌اند. نیروهای پلیس یونان علاوه بر تفتیش چندین ساختمان در آتن، چندین عملیات‌ جستجو در جنوب یونان و همچنین جزیره زاکینتوس انجام داده‌اند.