Previous Next

دوبلور پیشکسوت ایرانی درگذشت + عکس

به گزارش باشگاه خبرنگاران، پرویز بهرام دوبلور پیشکسوت درگذشت. وی دوبلور شناخته شده سینما و تلویزیون بود که پس از یک دوره بیماری امروز صبح دار فانی را وداع گفت.

گفتنی است پرویز بهرام، زاده ۴ مرداد ۱۳۱۲ بود و از اواخر دهه ۲۰ خورشیدی وارد کار دوبله شد. چند سالی هم به عنوان بازیگر، صحنه تئاتر را تجربه کرده بود.

از کارهای شاخص این دوبلور می‌توان به گویندگی در مجموعه مستند «جاده ابریشم» و دوبله بازیگرانی چون اورسون ولز، کرک داگلاس، آنتونی هاپکینز و همچنین ناصر ملک‌مطیعی (در سریال «سلطان صاحبقران») اشاره کرد.

بازداشت مدرس باستان‌ شناسی و میراث فرهنگی


خبرگزاری هرانا – محسن اسدی، مدرس دانشگاه یزد و برادر مجید اسدی زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، روز گذشته توسط نیروهای امنیتی، در محل کار خود در شهر یزد بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

نیروهای امنیتی پس از بازداشت به منزل وی رفته و ضمن تفتیش محل، تعدادی از لوازم شخصی از جمله لپ تاپ و کامپیوتر وی را نیز ضبط کردند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طهر روز یکشنبه ۵ خردادماه ۹۸، محسن اسدی، برادر زندانی سیاسی مجید اسدی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

بازداشت محسن اسدی، مدرس باستان‌شناسی و میراث فرهنگی در دانشگاه یزد روز گذشته در محل کار صورت گرفته است. نیروهای امنیتی پس از بازداشت، منزل وی را نیز مورد تفتیش قرار داده و تعدادی از لوازم شخصی از جمله لپ تاپ و کامپیوتر شخصی آقای اسدی را نیز ضبط کرده و با خود بردند.
تا لحظه تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و محل نگهداری این استاد دانشگاه اطلاعی به دست نیامده است.

لازم به ذکر است محسن اسدی برادر مجید اسدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج است که از تاریخ ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۵ به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی” و “تبلیغ علیه نظام” در حال تحمل ۶ سال حبس تعزیری خود در این زندان است.

ایران؛ ترامپ: نمی‌خواهم اتفاق‌های بدی رخ دهد


رئیس جمهوری آمریکا روز دوشنبه در جریان سفر خود به ژاپن از تلاش نخست‌وزیر این کشور در استفاده از روابط خود با رژیم ایران برای کمک به ایجاد یک گفت‌وگوی احتمالی استقبال کرد.

به گزارش یورونیوز، ترامپ در گفت‌وگو با شینزو آبه در این‌باره گفت: می‌دانم که نخست وزیر و ژاپن روابط بسیار خوبی با رژیم ایران دارد، بنابراین ببنیم چه اتفاقی می‌افتد.

وی در ادامه افزود: نخست وزیر پیش از این، با من در این مورد صحبت کرد و معتقدم که رژیم ایران می‌خواهد مذاکره کند. و اگر آن‌ها علاقمند باشند که مذاکره کنند، ما هم دوست داریم مذاکره کنیم. هیچ فردی مخصوصا من، نمی‌خواهد که اتفاق‌های بدی رخ دهد.

این درحالی است که رهبر جمهوری اسلامی با رد امکان با مذاکره با دولت دونالد ترامپ گفته: بعضی در داخل می‌گویند مذاکره چه عیبی دارد؟ مذاکره سم است، تا وقتی آمریکا این است که الان هست و مذاکره با دولت کنونی آمریکا یک سم مضاعف است.

پرونده رژیم ملاها در واشنگتن در دست کیست؟

گزارش قبلی: این روزها برخی رسانه‌های آمریکايی مخالف ترامپ بیش از هر زمان دیگری بر جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید و احتمال جنگ‌افروزی او تمرکز کرده‌اند، اما واقعیت این است که مغز متفکر استراتژی فعلی آمریکا در برابر رژیم ملاها، مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا است. دولتمردی که با بهره گیری از پیشینه اطلاعاتی خود در سازمان سیا، راهبردی بر مبنای فروپاشی از درون و تکرار سناریوی شوروی در ایران طراحی کرد که امروز مو به مو در حال اجرا است.

البته این به بدان معنا نیست که بولتون نقشی ندارد. بلکه به عکس، بولتون و پومپئو، در دولت ترامپ، مکمل یکدیگر هستند. کاخ سفید می‌داند که جمهوری اسلامی به فشار‌های فزاینده اقتصادی واکنش نشان خواهد داد. به عقیده محافل نزدیک به دولت ترامپ، چنین واکنشی با توجه به حضور بولتون در دولت به عنوان فردی که مشتاق جنگ با رژیم ملاها است، ملایم خواهد بود.

این محافل معتقدند که وجود بولتون در دولت ترامپ، به حکومت ایران پیام شدیدی ارسال می‌کند که هرگونه اقدام علیه منافع آمریکا، می‌تواند با تحریکات بولتون به جنگ تمام عیار با آنها منجر شود. مارک دوبوویتز، رئیس اندیشکده بنیاد دفاع از دمکراسی‌ها، و سایر همفکران او، دقیقا به همین نکته اشاره می‌کنند.

در چند روز گذشته، در حالی که اغلب رسانه‌های جریان اصلی در غرب از نقش بولتون در جنگ قریب الوقوع آمریکا علیه جمهوری اسلامی سخن می‌گفتند، دوبوویتز، به روزنامه «یواس‌ای تودی» گفت: بولتون صرفا نقش خود را در یک رقص ژئوپولتیک بازی می‌کند. رقصی که برای ارسال یک پیام شدیداللحن به رژیم ایران طراحی شده است.

محافل نزدیک به دولت ترامپ می گویند: نه او در آستانه انتخابات ریاست‌ جمهوری خواهان جنگ با رژیم ایران است و نه هیئت حاکمه آمریکا، که چین و روسیه را رقیب اصلی خود می‌داند، به جنگ با حکومت تهران فکر می‌کند. آمریکا، خصوصا پس از روی کار آمدن ترامپ، درگیر «رقابت با ابرقدرت‌ها» چین و روسیه شده است. از این رو، مایل است مسئله حکومت ملاها را به شکل کم‌هزینه، و به نحوی که توجهش را از سایر ابرقدرت‌ها منحرف نکند، حل و فصل کند. به همین دلیل، راهبردی را طراحی کرده است که بر مبنای آن، جمهوری اسلامی زیر فشار‌های خردکننده له شود،

باند خامنه ای: روحانی می‌خواهد کناره‌گیری کند


دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی گفت: باید دید روحانی واقعاً دنبال اختیارات است یا هدف دیگری را دنبال می‌کند.

اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در گفت‌وگو با فارس، با اشاره به اظهارات اخیر روحانی پیرامون لزوم اعطای اختیارات ویژه به رئس جمهور با بیان اینکه باید دید اساساً هدف ایشان از این صحبت‌ها واقعاً اختیارات است یا موضوع دیگری است، اظهار داشت: اگر این مسأله روشن شود، مشخص می‌شود که به نظر برخی تحلیل‌گران هدف گرفتن اختیارات نیست؛ چون ایشان اختیارات‌ دارند.

وی افزود: اگر رئیس جمهور اختیارات می‌خواهد باید مشخص کند در چه چیزی دنبال اختیارات است و کلی گفتن اینکه من اختیارات ویژه می‌خواهم کافی نیست. ایشان دنبال هدف دیگری هستند.

بادامچیان اظهار داشت: اینگونه بازتاب شده که ایشان اختیارات ویژه می‌خواهد تا کناره‌گیری کند و به همین علت می‌گوید به من اختیارات بدهید و اگر ندهید کناره‌گیری می‌کنم.

… و ناگهان روحانی و ظریف بی اختیار شدند

منصور امان: در حالی که حاکمیت ج.ا با تمامی باندها و دسته بندیهایش روز به روز جامعه و کشور را کمی بیشتر در گرداب بُحران فلاکت زا و خطرناک کنونی فرو می برد، بخشی از قُدرت حاکم که تصادُفا قُوه مُجریه را نیز در چنگ دارد، از خود در این رابطه سلب مسوولیت کرده و مُدعی است که “اختیاری” ندارد.

رییس جمهور مُلاها، حُجت الاسلام روحانی، در جریان نشستی با شماری از وابستگان باند سوخته و مُنفعل “اصلاح طلب”، دست به شکوه برداشته که دولتش در “سیاست خارجی اختیاری ندارد” و مثال زده: “اوباما ۱۹ بار از من تقاضای مُلاقات کرد، ولی دولت اختیار پاسُخگویی نداشت.”

با این بخش از سُخنان آقای روحانی که او تعیین کننده سیاست خارجی رژیم مُلاها نیست و اختیاراتش در این پهنه محدود است، به خوبی می توان مُوافق بود و حتی آن را فراگیرتر دانست و به پهنه های دیگر نیز گُسترش داد. این واقعیت که قُدرت حقیقی در کف آقای خامنه ای است، نه واقعیت تازه ای و نه کشف آقای روحانی است. مفهوم عملی قُدرت استبدادی نیز چیز دیگر جز این نیست؛ قُدرتی که هیچ قانون و تفکیک وظایف صوری آن را محدود نمی کند و تکیه گاهی جز زور و تصرُف جبری ندارد.

این واقعیت اما به مفهوم آن نیست که آقایان روحانی و ظریف هیچ نقشی در سیاست خارجی بازی نکرده اند یا نمی کنند. آنها مُجریان و “تدارُکچیهای” بسیار مُفیدی برای دستگاه قُدرت بوده اند و برای تضمین فضای حیاتی تنفُس و نشو نمای سیاستهایش سخت کوشیده اند. آنان در نقش “میانه رو”، در صحنه بین المللی برای تجاوز نظامی به سوریه و مُداخله گری منطقه ای توجیه می تراشند یا به گُمراه سازی در باره سطح و اهداف آن می پردازند. دولت آقای روحانی میلیتاریسم افسارگسیخته حاکمیت را “سیاست دفاعی” مُعرفی می کند و راه اندازی جنگ فرقه ای را “مُبارزه با تروریسم” جلوه می دهد.

در پهنه سخت افزاری نیز “میانه روها” به گونه همه جانبه و فعال از سیاست خارجی تنش زای “نظام” و ابزارهای اجرایی آن با اختصاص منابع رسمی کشور پُشتیبانی می کنند. بودجه سپاه پاسداران در دولت آقای روحانی به گونه سرسام آوری افزایش یافته و فراتر از آن او خود پُز می دهد که “موشکهای سپاه را دولت و وزارت دفاع ساخته اند” یا “سلاحهای راهبُردی که در این دولت ساخته شده، هشتاد درصد کُل سلاحهایی است که در دولتهای قبل ساخته شده”. رییس دولت در جای دیگری پیرامون هزینه های مُداخله گری خارجی سینه جلو می دهد: “در بی پولی هزینه حضور نظامی در عراق و سوریه را تامین کردیم.”

لازم به گفتن نیست که حاشیه امنی که دولت آقایان روحانی و ظریف در پهنه خارجی برای باند حاکم ایجاد کردند و تدارُکات و امکاناتی که در خدمت پیشبُرد سیاستهای منطقه ای شرارت بار “نظام” قرار دادند، تا چه اندازه در شکست توافُق هسته ای، بازگشت دوباره تحریمها و تنش کنونی تاثیر گذار بوده.

اگرچه جناح میانه حُکومت و زائده های “اصلاح طلب” آن اختیار تعیین مُستقل سیاست خارجی را ندارند، اما در پُشتیبانی و تامین سیاسی، دیپلُماتیک و مالی نقشه ها و پندارهای “نظام” یک نیروی اصلی و تعیین کننده به شمار می آیند. این امر در دور دُوُم ریاست جمهوری آقای روحانی شدت بیشتری یافته، زیرا با شکست “برجام”، نقشی که آنها می توانستند ایفا کنند دیگر در صحنه بازی وجود ندارد و تنها رُل باقی مانده، نقش اُردک چُلاقی است که برای ماندن بر سر آب و دانه تقلا می کند و به همان میزان نیز پر می ریزد.

شکوه آقای روحانی از “بی اختیاری” از یکسو بیانگر آن است که زیر “خیمه نظام” چینه زیادی برای تغذیه جناح میانه حُکومت و زائده های سیاسی اش باقی نمانده و از سوی دیگر، نشان می دهد این بخش از قُدرت حاکم با فاصله گرفتن از تحوُلات روز، در تلاش ذخیره سازی خود برای تحوُلات آینده است.

کافی نیست ما فقط با جنگ مخالفت کنیم،…..


شکوه میرزادگی

جایگاه خود را اکنون روشن کنیم

این روزها دوست و دشمنِ مردمانِ ایران، مخالف و موافق رژیمِ حاکم بر ایران، در نوشته ها و گفته های خود از احتمال جنگ می گویند و مخالفت خود را با آن اعلام می کنند.

طبیعی ست، هر انسانی که روانی سالم داشته باشد، با جنگ و کشتار و ویرانی مخالف است؛ اما متاسفانه برخی از افراد با این که ژست مخالفت با جنگ را می گیرند، حاضر نیستند اعلام کنند که خواستار فروپاشی رژیم اسلامی حاکم بر ایران نیز هستند.

وقتی مردمان زیادی در ایران با به خطر انداختن زندگی خود به مقابله با رژیمِ حاکم برخاسته اند، حق بر این است که نویسندگان، هنرمندان، دانشگاهیان، و همه ی افراد شناخته شده، درست در همین دوران از تاریخ سرزمین مان، جایگاه خود را در ارتباط با جمهوری اسلامی با صراحت روشن کنند، تا فردای آزادی ایران شرمنده ی بی تفاوتی امروزشان نباشند.

کافی نیست ما فقط با جنگ مخالفت کنیم، این واقعیت ساده را نیز باید پذیرفت که جمهوری اسلامی خود یکی از چهره های کریه جنگ است.

نه به جنگ، نه به جمهوری اسلامی، آری به سکولار دموکراسی برای ایران

تلاش برای تبدیل عراق به میدان جنگ نیابتی


منصور امان

عراق میانجی یا طرف دعوا؟

همزمان با تلاش حاکمان ج.ا برای تبدیل عراق به میدان جنگ نیابتی با آمریکا، وزیر خارجه مُلاها نیز به این کشور گُسیل شده است تا بغداد را در کورس فعلی نگه دارد.

عراق گذشته از آنکه در کوشش رژیم مُلاها برای دور زدن تحریمهای اقتصادی آمریکا نقش مُهمی بازی می کند، یکی از استدلالهایی است که حاکمان ایران در تهدید علیه آمریکا و مُتحدانش بدان استناد می کنند. در همین حال چنین می نماید که رژیم مُلاها در بُحران اخیر، از دولت عراق برای تبادُل پیام با آمریکا نیز استفاده می کند.

این مطلوب ترین نقشی است که ج.ا می تواند برای عراق تصور کند؛ بدینگونه که در حالی که با دخالتهای مُستقیم و غیر مُستقیم سیاسی، نظامی و فرقه ای خود همچون موریانه سیستم دولتی این کشور را از درون پوک و فاسد کرده، همزمان آن را در نقش میانجی و بی طرف وارد بازی می کند. این امر می تواند فشار از روی دولت عراق را به سبب رابطه مُناقشه برانگیزش با حاکمان ج.ا کاهش دهد و به تداوُم مُوازنه کنونی قُدرت و آرایش شکل گرفته سیاسی ناشی از آن کُمک کند. سود مُلاها از این سناریو، حفظ موقعیت دست باز در عراق با وجود تشدید تنش با آمریکا در این میدان نیابتی است.

عراق در طرح “عقبه استراتژیک” مُلاها جایگاهی مرکزی دارد. هزاران کیلومتر مرز خاکی و امکان مُداخله گری مُستقیم از طریق استخدام مُزدور، ارسال پول، اسلحه و استقرار نیرو و در نهایت همسایگی با سوریه، به این کشور جایگاهی استثنایی در اُفق سیاست مُداخله گری مُلاها، یعنی “هلال شیعی” بخشیده است.

از آنجا که به گونه مُشخص همین سیاست و آثار آن در کانون درگیری آمریکا با رژیم مُلاها قرار دارد و سرچشمه بیشتر بُحرانهای منطقه ای شناخته می شود، بنابراین می توان مُناسبات سیاسی حاکم در عراق و دستگاه هایی که آنرا نمایندگی می کنند را بخشی از مُشکل و نه ابزاری برای حل آن به حساب آورد. اگر هنوز گفته های تهدید آمیز حاکمان ج.ا خطاب به آمریکا در باره “نُفود منطقه ای ما” و “آسیب پذیری آنها” برای خط تاکید کشیدن زیر این فاکت کافی نبود، شلیک موشک به منطقه سبز بغداد دُرُست بعد از هُشدارهای مُکرر آمریکا در این باره، به خوبی موقعیت عراق در کشاکش جاری را یادآور شد.

بردن یا آوردن پیغام از سوی آقای عادل عبدالمهدی، نخُست وزیر عراق، نمی تواند این حقیقت را کنار بزند که کشور او از چشم رژیم ج.ا تریبون تهدید و باجگیری از آمریکا و – یک گام جلوتر – میدان جنگ نیابتی علیه آن به شمار می آید. بنابراین عُمر راهکار “میانجیگری” نیز که در حقیقت ادامه وضعیت موجود در عراق را هدف دارد، مشروط و گذار خواهد بود، به این معنا که به میزانی که سطح تنش موجود بین رژیم مُلاها و آمریکا و مُتحدانش شدت می باید، فشار بر عراق برای بی طرفی عملی و خُنثی کردن تهدیدات ج.ا علیه طرفهای دیگر هم افزایش خواهد یافت و آقای عبدالمهدی را ناچار خواهد کرد به این یا آن صورت، نقش دیگری برای خود بیاید.

نتایج انتخابات پارلمان اروپا در آلمان و فرانسه

بر اساس نتایج اولیه شمارش آرا، حزب سبزهای آلمان با کسب نزدیک به ۲۱،۸ درصد آرا به یک پیروزی چشمگیر دست یافته‌اند. سوسیال دمکرات‌ها با ۱۵،۶ درصد شکست سختی متحمل شده است.

دو حزب دموکرات و سوسیال مسیحی با کسب حدود ۲۷،۹ درصد، با اینکه از آرای آنها کاسته شده، اما همچنان قوی‌ترین فراکسیون را تشکیل می‌دهند.

بر اساس ارزیابی‌ها، بسیاری از آرای سوسیال دموکرات‌های و دو حزب دموکرات‌ و سوسیال مسیحی به سوی حزب سبزها سرازیر شده است.

حزب دموکرات‌های آزاد (لیبرال‌ها) و حزب چپ‌ها هر یک به ۵،۵ درصد و راستگرایان حزب آلترناتیو برای آلمان به ۱۰،۵ درصد دست یافته‌اند.

پیشتازی پوپولیست‌های راستگرای فرانسه

پوپولیست‌های راستگرا با حزب “جبهه ملی” به رهبری مارین لوپن با کسب ۲۴ درصد آرا در میان احزاب رقیب پیشتاز این انتخابات در فرانسه بوده‌اند. حزب حاکم رئیس‌جمهور فرانسه با کسب ۲۲،۵ درصد آرا در جایگاه دوم قرار گرفته است.

در چندین کشور اروپایی بر آرای پوپولیست‌های راستگرا افزوده شده است.

جمهوریخواهان فرانسه با ۸،۵ درصد (با از دست دادن ۱۲،۳ درصد نسبت به انتخابات پیشین) و چپ‌های اروپایی با ۶،۵ درصد (با از دست دادن ۱۰،۴ درصد) متحمل شکست سنگین شده‌اند.

علت کاهش آرای این دو حزب، حضور حزب امانوئل مکرون است که در دوره انتخابات پیشین وجود نداشت.

فیلم؛ چرا مردم کتاب نمیخرند؟ حتما ببینید

فیلم؛ چون دیگر کسی به مسجد نمی رود،….

چون دیگر کسی به مسجد نمی رود، مداحان را در ماه رمضان به پارکها می برند

اتهام آزار جنسی به مهاجم تیم تراکتورسازی

آنتونی استوکس مهاجم پرحاشیه تراکتورسازی تحت پیگرد قانونی دولت اسکاتلند قرار گرفته است.

به گزارش خبر آنلاین، در لیگ هجدهم تراکتورسازی یکی از متفاوت‌ترین بازیکنان خارجی فوتبال ایران را به تبریز منتقل کرد. آنتونی استوکس اسکاتلندی درخشش قابل قبولی در پیراهن تراکتوری‌ها داشت، اما ناگهان همه چیز به هم ریخت و او از روز‌های ایده‌آلش فاصله گرفت. حالا نشریه سان انگلیس مدعی شده اگر استوکس به اسکاتلند بازگردد، بازداشت خواهد شد!

مهاجم تراکتورسازی تبریز در دادگاهی در اسکاتلند حاضر نشد. در این دادگاه به وی اتهام سوءاستفاده جنسی و آزار و اذیت یک زن نسبت داده شده بود. حالا پلیس اسکاتلند حکم بازداشت این فوتبالیست ایرلندی را صادر کرده است. به این ترتیب به محض اینکه استوکس پایش را به اسکاتلند بگذارد، بازداشت خواهد شد. استوکس ۳۰ ساله پیش از این توسط پلیس اسکاتلند فراخوانده شده بود.