بازداشت سه ایرانی؛ ایران کاردار بریتانیا را احضار کرد
به گزارش خبرگزاری ایسنا، شهرام قاضیزاده رئیس اداره سوم غرب اروپا در پی احضار کاردار سفارت بریتانیا مدعی شد که این کشور “بدون ارائه هرگونه ادله و شواهد و نیز خودداری عامدانه از اطلاعرسانی بههنگام به سفارت جمهوری اسلامی ایران و ممانعت از دسترسی و حمایت کنسولی” از افراد بازداشتشده، قوانین بینالمللی را نقض کرده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این اتهام در حالی از سوی ایران علیه بریتانیا مطرح شده که جمهوری اسلامی در موارد مشابه و پس از دستگیری اتباع خارجی حتی اجازه تماس با وکیل را هم به آنها نمیدهد. ارتباط کنسولی با این افراد نیز مدتها پس از بازداشت و زمانی که موضوع علنی شده و اعتراضات بالا گرفته است، میسر میشود.
رییس اداره سوم وزارت خارجه تاکید کرد: «مسئولیت آثار و پیامدهای نامناسب چنین اقداماتی که به نظر میرسد ناشی از انگیزههای سیاسی برای اعمال فشار بر ایران باشد، بر عهده دولت انگلیس خواهد بود.»
پلیس ضد تروریسم بریتانیا روز شنبه ۱۷ مه (۲۷ اردیبهشت) در بیانیهای اعلام کرد سه تبعه ایرانی به نامهای مصطفی سپهوند (۳۹ ساله)، فرهاد جوادیمنش (۴۴ ساله) و شاپور قلهعلیخانی نوری (۵۵ ساله) به “همکاری با نهادهای امنیتی ایران” و “نقض قوانین بریتانیا” متهم شده و در بازداشت به سر میبرند.
بر اساس اطلاعات منتشرشده از سوی فرماندهی ضد تروریسم پلیس متروپولیتن لندن، این افراد متهم هستند که در فاصله زمانی ۱۴ اوت ۲۰۲۴ تا ۱۶ فوریه ۲۰۲۵ اقداماتی انجام دادهاند که احتمالا “در راستای کمک به سرویس اطلاعاتی جمهوری اسلامی” بوده است.
مصطفی سپهوند به انجام “شناسایی، رصد و تحقیق” با هدف “برنامهریزی برای انجام اعمال خشونتآمیز جدی در خاک بریتانیا” متهم شده است.
فرهاد جوادیمنش و شاپور قلهعلی خانی نوری نیز به “نظارت بر انجام اقدامات خشونتآمیز از سوی دیگران” متهم شدند. این اتهامات بر اساس “ماده ۱۸ قانون امنیت ملی بریتانیا” طرح شدهاند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در سالهای اخیر حمله و برنامهریزی برای حمله به ایرانیان خارج از کشور به کرات گزارش شده است. چهرههایی چون مسیح علینژاد، فعال سیاسی و زنان تا کنون چندین بار در معرض این حملات قرار گرفته و پلیس در برخی از این موارد اعلام کرده که این حملات از سوی عوامل جمهوری اسلامی انجام شده است.
در آخرین مورد یکی از افراد بازداشتشده در آمریکا به نام خالد مهدیاف ۲۷ ساله که خود را عضو یک “گروه سازمانیافته مافیای روسی” معرفی کرده است، روز سهشنبه، ۱۲ مارس (۲۲ اسفند) در دادگاه فدرال منهتن در آمریکا به “تلاش برای قتل مسیح علینژاد، روزنامه نگار ایرانی که در نیویورک زندگی میکند اعتراف کرد.
طرحی برای برخورد شدید با “همکاران سپاه پاسداران” در بریتانیا
وزارت کشور بریتانیا این هفته گزارشی را منتشر خواهد کرد که چارچوب قانونی جدیدی را برای چگونگی ممنوعیت سپاه پاسداران تعیین میکند. این گزارش توسط جاناتان هال، مشاور مستقل دولت بریتانیا در امور تروریسم تهیه شده است.
این مقام به شبکه جهانی بیبیسی گفته است، سپاه پاسداران در طرح او همانند یک گروه تروریستی مثل القاعده یا حماس تلقی نمیشود بلکه به جای آن تحت “چیزی شبیه ممنوعیت” قرار میگیرد تا مردم را از همکاری با این نهاد بازدارد.
این مشاور امور تروریسم گفته است: «من فکر نمیکنم قانون تروریسم قانون مناسبی باشد تا سپاه پاسداران را که بخشی رسمی از دولت ایران است به عنوان یک گروه تروریستی بنامیم.»
او در ادامه گفت، در طرحش این موضوع را بررسی کرده که آیا میتوان مکانیسمی جایگزین به جای تروریستی نامیدن سپاه ایجاد کرد یا نه. هال تصریح کرد که “بدون شک مقامات برای مقابله با این تهدید خاص به ابزارهای بیشتری نیاز دارند”.
به عقیده او باید اقداماتی انجام شود تا مردم بفهمند همکاری با سپاه پاسداران برخورد شدید قانونی در پی خواهد داشت. او افزود، هدف آن است که “به طور مؤثر به هر کسی که ممکن است به آنها کمک کند، پیام داده شود که اگر با ایرانیها و سپاه پاسداران در ارتباط باشید و شروع به اجرای نقشههایی برای کمک به آنها بکنید، قانون با تمام قدرت مقابل شما خواهد ایستاد”.
علاوه بر دستگیری سه ایرانی در روز شنبه، اوایل ماه جاری نیز پنج مرد ایرانی به اتهام برنامه ریزی برای حمله به سفارت اسرائیل در لندن دستگیر شدند.
این موضوع نگرانیهای امنیتی در داخل بریتانیا را تشدید کرده است. بیش از ۵۰۰ نماینده مجلس عوام و مجلس اعیان بریتانیا از هردو حزب کارگر و محافظهکار در نامهای به کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا این کشور خواستهاند که بریتانیا سپاه پاسداران را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کند.
مخالفت با تروریستی نامیدن سپاه پاسداران در دولت بریتانیا با این استدلال صورت میگیرد که این امر میتواند روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی را به طور اصولی تحت تاثیر قرار داده و هرگونه پنجره دیپلماتیک را ببندد.
مانِس اشپربر؛ نقد و واکاوی جباریّت
saman.mobasher…
اسرائیل اجازه ورود مواد غذایی اولیه به غزه را میدهد
در همین راستا دفتر بنیامین نتانیاهو یکشنبه ۱۸ مه (۲۸ اردیبهشت) با انتشار بیانیهای اعلام کرد که دولت اسرائیل “بر اساس توصیه ارتش این کشور”اجازه ورود مواد غذایی اولیه را صادر خواهد کرد تا از این طریق از بروز بحران گرسنگی در نوار غزه جلوگیری شود”.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این بیانیه همچنین میافزاید که وقوع چنین بحرانی میتواند عملیات جدید ارتش اسرائیل را که “ارابههای گدعون” نام دارد به خطر بیاندازد.
بیشتر بخوانید: حملات مرگبار اسرائیل به غزه همزمان با مذاکره با حماس در قطر
سازمانهای امدادی وابسته به سازمان ملل متحد طی هفتههای گذشته به دفعات نسبت به کمبود شدید مواد غذایی، آب آشامیدنی، سوخت و همچنین دارو در غزه هشدار داده بودند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز پیشتر ضمن اشاره به وضعیت گرسنگی در غزه اعلام کرده بود که به این مساله رسیدگی خواهد کرد.
بر اساس گزارشهای منتشر شده فلسطینیها در بیتلاهیا در شمال نوار غزه، در صفهای طولانی برای دریافت قابلمههای غذا که از سوی سازمانهای خیریه توزیع میشوند، منتظر ماندهاند و برخی منابع میگویند بحران غذایی در نوار غزه به دلیل بسته بودن گذرگاههای مرزی هر روز وخیمتر میشود.
از دیگر سو دفتر نخستوزیری اسرائیل تاکید کرده که ارتش این کشور اقداماتی “به منظور جلوگیری از مصادره شدن این کمکهای بشردوستانه توسط حماس” انجام خواهد داد.
اسرائیل پیش از این گروه تروریستی حماس را به “سرقت کمکهای بشردوستانه” متهم کرده و میگوید حماس این کمکها را “به قیمت بالا به فروش میرساند تا با درآمد حاصل از آن نیروها و تسلیحات خود را تامین کند”. حماس همواره اتهام سرقت کمکهای بشردوستانه را رد کرده است.
بیشتر بخوانید: حمله زمینی بزرگ ارتش اسرائیل به غزه
به گزارش رسانههای اسرائیلی، کمکهای جدید قرار است تا زمانی که سازوکار جدیدی که در دست طراحی است، اجرایی شده و از مسیرهای پیشین یعنی از طریق سازمانهای بینالمللی مانند برنامه جهانی غذا (WFP) و سازمان موسوم به “آشپزخانه مرکزی جهانی” (World Central Kitchen) به غزه ارسال شوند.
از سرگیری امدادها به غزه به دلیل افزایش فشارهای آمریکا
طرح ایجاد سازوکار جدید برای ارائه کمکهای غذایی به غزه با انتقادات زیادی روبرو است. طبق گزارشها، در آینده قرار است کمکها فقط از چند محل مشخص در نوار غزه توزیع شوند. بهویژه سازمان ملل متحد در این باره به شدت ابراز نگرانی کرده است.
ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه در پی صدور بیانیه دفتر نتانیاهو در خصوص صدور مجوز ورود محدود غذا به نوار غزه، ضمن تاکید بر اینکه روند از سرگیری کمکهای امدادی به نوار غزه “باید فوری و گسترده و بدون مانع” صورت بگیرد، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) گفت که ورود این کمکها “باید به اوضاع فاجعهبار انسانی خاتمه دهد و قحطی را به شکل قطعی متوقف کند”.
جمعیت تقریبا ۲.۲ میلیون نفری ساکن غزه برای بقای خود تا حد زیادی به کمکهای خارجی وابستهاند. تام فلچر، معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور بشردوستانه هشدار داده بود که ساکنان این باریکه در حال حاضر هم به دلیل ممانعت از ورود کمکهای بشردوستانه، در خطر مرگ ناشی از گرسنگی قرار دارند.
بیشتر بخوانید: ارتش اسرائيل از حمله نظامی گسترده به نوار غزه خبر داد
برخی از رسانههای گزارش دادهاند که فشارها به خصوص از سوی ایالات متحده موجب شده که دولت اسرائیل، محاصره غزه را رفع کند. بر اساس این گزارشها، نتانیاهو این تصمیم را فقط به کابینه امنیتی اطلاع داده، اما از اعضای آن رایگیری نکرده است.
ارتش اسرائیل اخیرا عملیات گستردهای را با استفاده از نیروهای زمینی خود به نوار غزه آغاز کرده است. این حمله روز شنبه ۱۷ مه (۲۷ اردیبهشت) با ورود نیروهای زمینی اسرائیل به شمال و جنوب این باریکه آغاز شده است.
بیشتر بخوانید: یک بنیاد خصوصی آمریکایی کمکرسانی به غزه را بر عهده میگیرد
نیروی هوایی اسرائیل در هفته گذشته هم “اولین موج حملاتش” را به منظور حمایت از نیروهای زمینی به غزه آغاز کرد.
اسرائیل هدف این حملات را بیش از ۶۷۰ پست گروه حماس اعلام کرده که در میان آنها انبار اسلحه، پرتابههای موشک و اعضای این گروه تروریستی قرار دارند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
طی چند روز گذشته، نیروی هوایی اسرائیل حملات سنگینی به اهدافی در نوار غزه انجام داده بود اما در حال حاضر، نیروهای زمینی نیز وارد عمل شدهاند. بنا بر اعلام منابع فلسطینی، تنها در شب گذشته و روز یکشنبه، دستکم ۱۱۰ نفر کشته شدهاند.
به گفته شاهدان عینی، بسیاری از مردم اکنون از شمال به جنوب منطقه ساحلی در حال فرار هستند. طبق اعلام دفتر رسانهای تحت کنترل حماس، طی روزهای گذشته حدود ۲۰۰ هزار فلسطینی از شمال این منطقه گریختهاند.
رازها و ابهامهای مرگ ابراهیم رئیسی؛ ترور، حذف یا سانحه؟
بالگرد حامل رئیسی روز ۳۰ اردیبهشتماه سالل گذشته در منطقه کوهستانی ارسباران در استان آذربایجان شرقی سقوط کرد و رسانههای حکومتی در ایران سرانجام در نخستین ساعات روز ۳۱ اردیبهشتماه خبر کشته شدن او به همراه حسین امیرعبداللهیان، محمد علی آلهاشم، مالک رحمتی و دیگر سرنشینان این بالگرد را رسما تأیید کردند.
از نخستین ساعات پس از اعلام وقوع حادثه برای این بالگرد، اظهارات ضدونقیضی درباره علت وقوع این حادثه از سوی رسانهها و مقامهای حکومتی منتشر شد؛ اظهاراتی از “انکار وقوع” حادثه برای این بالگرد تا “فرود اضطراری سخت و موفقیتآمیز”؛ از اعلام شرایط جوی نامناسب تا سخنان رئیس دفتر رئیسی که گفته بود “در هنگام پرواز هوا صاف بود و مشکل جوی خاصی نداشتیم”.
روایت رسمی؛ “شرایط پیچیده جوی و مه غلیظ”
ستاد کل نیروهای مسلح در سه گزارش، قاطعانه تمامی گمانهزنیها و شایعات مبنی بر “جنگ الکترونیک”، “مورد مشکوک”، “خروج بیدلیل از مسیر تعیینشده”، “ایجاد میدان مغناطیسی”، “بمبگذاری و خرابکاری”، “اصابت گلوله” و همچنین “مورد هدف قرار گرفته شدن از سوی سامانههای آفندی و پدافندی” را تکذیب کرد.
بیشتر بخوانیم: درباره بیماریها و وضعیت جسمی علی خامنهای چه میدانیم؟
این ستاد نهایتا علت سقوط این بالگرد را صرفا “شرایط پیچیده جوی و جغرافیایی منطقه” و “بهوجود آمدن ناگهانی توده غلیظ مه متراکم و بالارونده” اعلام کرد؛ نتیجهای که نهتنها برای بخش بزرگی از افکار عمومی قانعکننده نبود بلکه حتی بسیاری از مقامهای مسئول در جمهوری اسلامی را نیز قانع نکرد.
یکسال پس از سقوط این بالگرد حالا ابعاد جدیدی بر ابهامهای این پرواز و سقوط آن افزوده شده است.
معمای مهرداد بذرپاش؛ “با بالگرد دیگری رفتم”
مهرداد بذرپاش، وزیر وقت راه و شهرسازی نیز ابراهیم رئیسی را در سفر به آذربایجان شرقی همراهی میکرد و حتی چندبار در بالگرد حامل رئیسی حضور داشت: «در مسیر حرکت تبریز به محل دیدار سران ایران و آذربایجان، من در بالگرد همراه شهید رئیسی بودم و پروژهها را توضیح میدادم.»
بذرپاش قرار بود رئیسی را در بالگرد هنگام بازگشت از نقطه مرزی ایران با جمهوری آذربایجان نیز همراهی کند؛ در تصاویر منتشرشده از رئیسی لحظاتی پیش از سوار شدن بر این بالگرد نیز بذرپاش دیده میشود. با این حال او به دلایلی که هرگز مشخص نشد در لحظه آخر در حالی ناگهان تصمیم گرفت سوار بالگرد حامل رئيسی نشود که حتی “کیف دستی” و “کت” خود را داخل این بالگرد گذاشته بود.
بیشتر بخوانیم: رئیسی، رازینی و مقیسه؛ آیا میان مرگ آنها ارتباطی وجود دارد؟
بذرپاش به تازگی در گفتوگویی با خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی درباره لحظه پرواز این بالگرد گفت: «وسایل شخصی من در آن بالگرد وجود داشت و تشریفات هم به من اعلام کرد که در بالگرد حامل آقای رئیسی باشم؛ من زودتر به نزدیک بالگرد رسیده بودم و آنجا قدم میزدم، شهدای این حادثه با یک خودروی ون رسیده و سوار بالگرد شدند.»
او بدون توضیح خاصی ادامه میدهد: «به اعضای تشریفات گفتم که کیف دستی و کت من را از داخل بالگرد بدهید و من با بالگرد دیگری میآیم.»
“خبرنگار” تسنیم نیز بهشکل معناداری از بذرپاش هیچ سوالی درباره علت ناگهانی تغییر تصمیم او برای سفر با یک بالگرد دیگر نمیپرسد و این گفتوگو با موضوعاتی دیگر که ربطی به حادثه ندارد، پی گرفته میشود.
رد پای اسرائیل؟ “مصلحت نمیبینند حقیقت را اعلام کنند”
ضعف امنیتی جمهوری اسلامی بهویژه در سالهای اخیر باعث شد تا بسیاری گمان کنند که اسرائیل در سقوط این بالگرد دست داشته است؛ تلآویو اگرچه در اینباره تاکنون سکوت کرده اما این گمانهزنی نهتنها در میان بخشی از افکار عمومی بلکه در یکسال اخیر از زبان شماری از مقامهای حکومتی هم شنیده شد.
کامران غضنفری، عضو مجلس شورای اسلامی آذرماه سال ۱۴۰۳ گفت که ابراهیم رئیسی را “اسرائیل و آمریکا، با همکاری رژیم علیاف [جمهوری آذربایجان] ترور کردند، اما برخی آقایان مصلحت نمیبینند این حقیقت را اعلام کنند”.
او اطلاعیههای حکومتی درباره علت مرگ ابراهیم رئیسی و همراهانش را تلویحا به تمسخر گرفت و گفت: «این حادثه را نسبت میدهند به یک توده ابر؛ عجب ابر متراکم هوشمندی بود.»
بیشتر بخوانیم: درباره مجتبی خامنهای چه میدانیم؟
علاوه بر اهمیت این ادعا اما نکته قابلتوجه آن است که غضنفری این سخنان را در میان جمعی از تندروترین نیروهای سیاسی مطرح کرده که علت اصلی گرد آمدن آنها مطالبهگری برای اجرای “وعده صادق ۳” علیه اسرائیل بوده است.
حمید رسایی، دیگر عضو مجلس شورای اسلامی نیز اوایل دیماه ۱۴۰۳ با گوشه و کنایه گفت: «اتفاقی که برای رئیسجمهور این کشور [ابراهیم رئیسی] افتاد با یک علامت سوال مواجه است؛ هیچکس نتوانسته این علامت سوال را تا الان پاک کند.»
او در عباراتی تقریبا گنگ افزود: «باید یک مانعی در داخل ایران ایجاد میشد تا آن اتفاقات منطقه بتواند یکی یکی پیشروی کند. آن اتفاق داخل حذف یک رئیسجمهور مکتبی و انقلابی بود.»
اظهارات این دو عضو مجلس شورای اسلامی اما با واکنش سریعی از سوی ستادکل نیروهای مسلح همراه شد که با صدور بیانیهای “اظهارنظرهای غیرمسئولانه را ناشی از ناآگاهی یا با اهداف و اغراض خاص” دانست و “هرگونه شبههافکنی درباره چگونگی و علت” مرگ رئیسی و همراهانش را مردود اعلام کرد؛ پیامی صریح از سوی حکومت به مقامهای حکومتی تا بیش از این به چنین بحثهایی دامن نزنند.
رئیسی هم پیجر داشت؟
گمانهزنیها بر سر احتمال “ترور” ابراهیم رئیسی توسط اسرائیل پس از آن بار دیگر بالا گرفت که احمد بخشایش اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اوایل مهرماه سال ۱۴۰۳ گفت که ابراهیم رئیسی از “یک نوع پیجر” استفاده میکرد.
او با بیان اینکه “اسرائیل هم از لحاظ تکنولوژی و هم دوراندیشی دست برتر را دارد”، ادامه داد: «یکی از سناریوهای محتمل درباره حادثهای که برای رئیسجمهور فقید ما پیش آمد، منفجر شدن پیجر ایشان است.»
کمتر از یک هفته پیش از این اظهارات بخشایش اردستانی، زنگ صدها پیجر اعضای حزبالله در لبنان و بخشهایی از سوریه همزمان به صدا درآمد و منفجر شدند. در پی این حمله اسرائیل، دستکم ۴۰ نفر از اعضای حزبالله کشته و بیش از ۳۰۰۰ نفر از جمله مجتبی امانی، سفیر جمهوری اسلامی در بیروت زخمی شدند.
احمد بخشایش اردستانی با اشاره به انفجار پیجری که در اختیار سفیر جمهوری اسلامی در بیروت قرار داشت، نتیجه گرفت که حکومت ایران نیز به نوعی در خرید این پیجرها توسط حزبالله نقش داشته است.
همزمان با بالا گرفتن بحثها بر سر استفاده احتمالی رئیسی از پیجر و دستبهدست شدن تصاویری از رئیسی که بر روی میز کنارش شیءای شبیه به پیجر به چشم میخورد، خبرگزاریهای حکومتی در ایران با انتشار گزارشهایی این موضوع را قویا رد کردند. از جمله آنها، تسنیم با انتشار یکی از این تصاویر ادعا کرد که “دستگاه ادعایی پیجر نبوده و یک ساعت دیجیتال است”.
بیشتر بخوانیم: از سپاه ولی امر یگان حفاظت از خامنهای و بیت او چه میدانیم؟
در تکذیبیه این رسانهها اما مثلا به این پرسشها پاسخ داده نشده که اساسا در جریان یک دیدار دیپلماتیک در سطح رئیسجمهور چه نیازی به “ساعت دیجیتال” است؟ و چرا چنین دستگاهی در دیدارهای سایر مقامهای جمهوری اسلامی دیده نمیشود؟
دو نفر اضافه در بالگرد؟ تضاد روایت نهادهای امنیتی و نظامی
تضاد روایتها از علت سقوط بالگرد حامل رئیسی در میان بخشهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی نیز آشکار شده است.
خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران و محافل امنیتی روز ۳۱ مرداد سال ۱۴۰۳ به نقل از “یک منبع آگاه امنیتی” که نامش فاش نشده، نوشت که نهادهای نظارتی در برآورد نهایی خود از علت واقعه “عامل مشکوکی را شناسایی نکردند” اما “وزن بالای بالگرد” همزمان با “وضعیت هوایی نامطلوب” عامل مهمی در عدم توانایی خلبان برای کنترل بالگرد بوده است.
به نوشته فارس، بالگرد حامل رئیسی حامل “دو نفر بیش از پروتکلهای امنیتی” بوده و به همین سبب وزن آن بالا رفت و در مقابل توده مه، از “قدرت کشش کافی” برای اوجگیری و قرار گرفتن در ارتفاع مناسب برخوردار نبود.
تنها ساعاتی پس از انتشار این گزارش، ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بار دیگر وارد میدان شد و اعلام کرد که این گزارش خبرگزاری فارس “مخدوش و از اعتبار ساقط است” و ادعای حضور دو نفر در بالگرد برخلاف پروتکلها “از اساس کذب است”.
حرکت “با ماشین به سمت کوه” به جای ردیابی تلفن خلبان
به همه اینها البته باید ماجرای پاسخ محمدعلی آلهاشم، امامجمعه تبریز به تماس با تلفن خلبان، طاهر مصطفوی، پس از سقوط بالگرد را نیز افزود که تا امروز هیچ توضیحی درباره آن ارائه نشده است. رئیس دفتر ابراهیم رئیسی گفته است که “آلهاشم تا چند ساعت پس از حادثه به تماسهای گرفتهشده به تلفن خلبان پاسخ میداد”.
غلامحسین اسماعیلی میگوید: «دوباره که من تماس گرفتم، آقای آلهاشم گفت حالم خوب نیست و متوجه نشدم چه شده است و نمیدانم کجا هستم. لابلای درختها هستم و هیچکسی را نمیبینم و تنها هستم.»
مهرداد بذرپاش اما در مصاحبه اخیرش با اشاره به پاسخ آلهاشم به تماسهای تلفنی میگوید: «متوجه شدیم که بالگرد زمین خورده و امید داشتیم سرنشینان زنده باشند و سریعاً برای کمک به آنها برسیم. با چند ماشین به سمت کوه و منطقه رفتیم اما مه همهجا را فراگرفت. آن منطقه درختهای بلند و پوشش گیاهی خاصی دارد … چون مه سنگین بود، پهپادها هم بهخوبی نمیتوانستند جستوجو کنند.»
بذرپاش و سایر افراد و نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی اما تاکنون به این پرسش پاسخ ندادهاند که چرا برای رسیدن به محل سقوط بهجای حرکت با ماشین به سمت “منطقهای مهآلود با پوشش گیاهی خاص”، اقدام به ردیابی تلفن خلبان نکردند؟
“سپاه حفاظت مخالف این سفر بود”
مهدی موسوی، سرتیم محافظان ابراهیم رئیسی نیز در این بالگرد حضور داشت و جان باخت. مجتبی موسوی، برادر او، دیماه سال ۱۴۰۳ در مصاحبهای با وبسایت ایران۲۴ گفت که برادرش با سفر به مرز جمهوری آذربایجان “کاملا مخالف بود اما با اصرار دفتر رئیسجمهور در نهایت به وظیفه ذاتی خود عمل کرد”.
مجتبی موسوی در سخنانی صریحتر ادامه داد: «آقا سیدمهدی هر کاری کرد که این سفر را لغو کند نتوانست. حتی مکتوب با رونوشت به فرمانده سپاه نوشت که سپاه حفاظت مخالف این سفر است اما حسب وظیفه ذاتی خود، رئیسجمهور را همراهی میکند. آقای [غلامحسین] اسماعیلی، رئیس دفتر رئیسجمهور در پاسخ میگفت که حاجآقا [ابراهیم رئیسی] اصرار دارد به این سفر.»
به گفته برادر سرتیم محافظان رئیسی، “قرار بود به سیستان و بلوچستان بروند اما ناگهان برنامه تغییر کرد”.
مجتبی موسوی با اشاره به عدم رعایت پروتکلهای امنیتی در این سفر رئیسی میگوید که برادرش “خیلی ناراحت بود چون هیچ زمانی برای رفتن و بررسی محل نداشت و دیگر اینکه مرز ایران و آذربایجان بود. میگفت کجا ببرمش؟ نقطه صفر مرزی؟ اشراف دارند به ایران، اسرائیل آنجا پایگاه دارد. کجا ببرمش؟ همسایه اسرائیل؟ پیش آقای علیاف؟”
افراد و نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی اما واکنشی نسبت به این اظهارت نشان ندادهاند؛ مقامهای سپاه نیز درباره علت اصرار بر این سفر به رغم مخالفت سرتیم محافظان سکوت اختیار کردهاند.
حذف سیاسی، ترور یا سانحه؟
ابراهیم رئیسی در حالی ناگهان برای همیشه از سپهر سیاسی و معادلات قدرت در ایران حذف شد که در سالهای اخیر از او به عنوان یکی از جدیترین گزینهها برای جانشینی علی خامنهای نام برده میشد؛ عضو “هیات مرگ” در جریان اعدامهای سال ۱۳۶۷، رئیسجمهوری احتمالا در سودای رهبری که مرگش همچنان با رازها، ابهامها و پرسشهای فراوانی روبروست.
مرگ او آیا قدرتنمایی امنیتی آشکار دیگری از سوی اسرائیل بود یا حذفی سیاسی بابت بلندپروازی در ساختار قدرت یا سانحهای بر اثر “مه غلیظ بالارونده”؟
هشدار رئیس کنگره جهانی یهودیان در مورد احیای توافقی مشابه برجام
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
آدامز که به تازگی به این سمت انتخاب شده است روز یکشنبه ۱۸ مه (۲۸ اردیبهشت) همچنین خواستار “رهبری جسورانه و اقداماتی قاطع” برای مقابله با برنامه اتمی جمهوری اسلامی شد.
هفدهمین مجمع عمومی کنگره جهانی یهودیان که در موزه تولرانس اورشلیم (بیتالمقدس) برگزار شد، میزبان بیش از ۳۰۰ تن از رهبران و نمایندگان جوامع یهودی از میان ۷۰ کشور بود. آدامز در سخنرانی خود در این مجمع که از بانفوذترین محافل یهودی جهان محسوب میشود تصریح کرد: «نباید به توافقی شبیه به آنچه که در زمان باراک اوباما اتفاق افتاد تن داد. چنین توافقی تنها این مشکل را به دولت آتی ایالات متحده آمریکا واگذار میکند.»
بیشتر بخوانید: روبیو: ایران نباید سلاح اتمی یا توان تهدید داشته باشد
رئیس جدید منطقهای اسرائیل در کنگره جهانی یهودیان در ادامه با اشاره به این که جمهوری اسلامی در حال حاضر “ضعیفتر از همیشه است” گفت “با این حال، راهبرد آنها به منظور وقتکشی و پنهانکاری نباید موفق شود”.
سفیر جدید آمریکا در اسرائیل: ایران به سلاح اتمی دست نخواهد یافت
در این نشست، مایک هاکبی، سفیر جدید ایالات متحده در اسرائیل نیز ضمن تاکید بر موضع دونالد ترامپ؛ رییسجمهور آمریکا در خصوص برنامه اتمی جمهوری اسلامی گفت: «رئیسجمهور کاملا روشن گفته است: آنها نباید به سلاح هستهای دست یابند، قرار نیست غنیسازی انجام دهند، آنها باید برنامه [اتمی خود] را به کلی برچینند، و اینها دقیقا کلماتی هستند که او استفاده کرده است.»
بیشتر بخوانید: وزیر خارجه آمریکا: رژیم ایران عامل همه مشکلات منطقهای است
هاکبی در ادامه با تاکید بر این که ایالات متحده در جلوگیری از هرگونه پیشرفت جمهوری اسلامی در زمینه برنامه اتمی، در هماهنگی کامل با اسرائیل به سر میبرد گفت: « فارغ از اینکه مذاکرات درباره چیست، اینها معیارهایی هستند که رئیسجمهور تعیین کرده است. حتی اگر آنها بگویند که با آن موافقند؛ آیا ما حرفشان را باور میکنیم؟ این پرسش بزرگ بعدی را به وجود میآورد. آیا ما آنها را باور میکنیم؟ آنها ظرف ۴۶ سال گذشته به هیچیک از حرفهایی که زدهاند عمل نکردهاند.»
موضع این نهاد بانفوذ اسرائیلی در خصوص برنامه اتمی جمهوری اسلامی در حالی مطرح میشود که عباس عراقچی؛ وزیر خارجه جمهوری اسلامی روز یکشنبه ۱۸ مه (۲۸ اردیبهشت) با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) تنها راه جلوگیری ایران از دسترسی به سلاح اتمی را “حصول توافق” دانست و تاکید کرد که ایران برای این منظور آماده “گفتوگوهای جدی” است. او در عین حال تهدید کرد: «غنی سازی در ایران چه توافقی حاصل شود و چه نشود ادامه خواهد یافت.»
بیشتر بخوانید: ویتکاف: غنیسازی خط قرمز است؛ عراقچی: به غنیسازی ادامه میدهیم
اظهارات عراقچی در شرایطی مطرح میشود که استیو ویتکاف نماینده آمریکا در مذاکرات اتمی با جمهوری اسلامی، پیش از این در مصاحبه خود با شبکه ایبیسی گفته بود: «غنیسازی اورانیوم یک خط قرمز بسیار بسیار روشن برای دولت ترامپ است. ما نمیتوانیم چنین چیزی را بپذیریم. چون غنیسازی زمینهساز تسلیحاتی شدن است.»
ویتکاف در این مصاحبه همچنین تصریح کرد: «نمیتوانیم حتی اجازه توانایی غنیسازی یک درصدی را هم بدهیم.»
برخی از ناظران سیاسی، این اظهارات ویتکاف و واکنش مقامهای جمهوری اسلامی به آن را نشانهای اولیه از شکست تلویحی مذاکرات اتمی میان دولت ترامپ و حکومت ایران ارزیابی میکنند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
با این حال چهارمین دور مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا روز یکشنبه هفته گذشته برگزار شد و به گفته عراقچی زمان و مکان دور پنجم مذاکرات “تقریبا” قطعی شده و توسط عمان اعلام خواهد شد.
نوامبر 25
در سال 2016 حق حیات برای همه و تلاش برای نه به اعدام
در سال 2016 حق حیات برای همه و تلاش برای نه به اعدام
