Previous Next

ادامه اعتصاب غذا و نگرانی درباره زندانیان سیاسی زن در کچویی

با ادامه اعتصاب غذای زندانیان سیاسی زن در زندان کچویی، نگرانی‌ها درباره سلامت آنها افزایش یافته است. دو نماینده پارلمان آلمان درباره وضعیت زندانیان سیاسی در ایران‌ به سفیر جمهوری اسلامی در برلین نامه نوشتند.بر اساس تصاویر و ویدئوهایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، شامگاه گذشته، چهارشنبه ۱۴ دی (۴ ژانویه) در مناطقی از تهران همچون شهرآرا، ستارخان، گیشا، شهرک اکباتان و پونک شماری از شهروندان از منازل خود شعارهای ضدحکومتی سردادند.

”مرگ بر دیکتاتور” و ”اینهمه سال جنایت، مرگ بر این ولایت” از جمله شعارهایی است که در این ویدئوها به گوش می‌رسد.

در کرج نیز شماری از شهروندان از منازل خود علیه جمهوری اسلامی شعار سردادند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

از مرودشت در استان فارس نیز ویدئویی منتشر شده که در آن یک شهروند بنری از قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس را پاره می‌کند.

در روزهای اخیر و همزمان با سالروز کشته‌شدن قاسم سلیمانی، بسیاری از تصاویر و بنرهای او در شهرهای مختلف ایران، توسط معترضان به آتش کشیده شد.

نامه نماینده پارلمان آلمان به سفیر ایران درباره محمدمهدی کرمی

هلگ لیمبورگ، نماینده پارلمان آلمان در نامه‌ای به سفیر ایران در آلمان، خواستار آزادی محمدمهدی کرمی، از بازداشت‌شدگان اعتراضات در ایران شد.

محمدمهدی کرمی در پرونده کشته شدن یک بسیجی به نام روح‌الله عجمیان در مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج، به اعدام محکوم شده است.

لیمبورگ با انتشار ویدئویی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، در مقابل ساختمان سفارت جمهوری اسلامی در برلین می‌گوید: «من اینجا در سفارت ایران در برلین هستم تا نامه‌ای را برای نجات جان محمدمهدی کرمی به سفیر بدهم.»

این نماینده پارلمان آلمان تاکید کرده که “کرمی به اعدام محکوم شده اما او بی‌گناه است و باید آزاد شود”.

مادر آرمیتا عباسی از ادامه اعتصاب غذای دخترش خبر داد

مادر آرمیتا عباسی، از بازداشت‌شدگان اعترضات در ایران، در صفحه شخصی خود در اینستاگرام از ادامه اعتصاب غذا و قطع تماس تلفنی دخترش خبر داد.

آرمیتا عباسی ۲۰ ساله ساکن کرج، مهرماه گذشته در اعتراضات سراسری در تهران بازداشت شد و در زندان کچویی کرج محبوس است. او به “سردستگی اغتشاشات” متهم شده است.

مادر این زندانی نوشت: «از دیروز حق تلفن هم از این عزیزان گرفته شد. دیگر باید منتظر چه باشم؟»

گزارش‌ها حاکی از آن است که ۱۵ زندانی سیاسی زن در زندان کچویی، در اعتراض به عدم رسیدگی به پرونده‌هایشان و همچنین عدم دسترسی به وکیل تعیینی از سه روز پیش دست به اعتصاب غذای خشک زده‌اند.

ابراز نگرانی نماینده پارلمان آلمان از وضعیت الهام مدرسی

کرستن فیرگه، نماینده پارلمان آلمان در نامه‌ای به سفیر جمهوری اسلامی در برلین، از وضعیت الهام مدرسی ابراز نگرانی کرده است.

الهام مدرسی، نقاش ۳۲ ساله، روز ۱۱ آبان‌ماه با حمله ماموران امنیتی به منزلش بازداشت شد. او که در زندان کچویی کرج محبوس است، از جمله زنان زندانی است که بر اساس گزارش منابع حقوق بشری، از سه روز پیش دست به اعتصاب غذای خشک زده‌اند.

کرستن فیرگه با انتشار متنی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام با ابراز نگرانی از اینکه اعتصاب غذای الهام مدرسی وارد سومین روز خود شده است، نوشت که در نامه‌ای به سفیر ایران، خواستار دسترسی این زندانیان اعتصاب‌کننده به مراقبت‌های پزشکی شده است.

او در پایان این متن نوشت: «ما در کنارت هستیم الهام».

ادامه احکام زندان برای دانشجویان

منابع دانشجویی از ادامه صدور احکام زندان برای دانشجویان خبر می‌دهند.

کانال تلگرامی شوراهای صنفی دانشجویان کشور گزارش داده که سروش آل‌محمد، از سوی شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر استان سمنان به اتهام اخلال در نظم و آسایش عمومی به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق و دو سال ممنوعیت خروج از کشور و منع عضویت در گروه‌‌ها و دستجات سیاسی-اجتماعی محکوم شده است.

این دانشجوی دانشگاه خوارزمی روز ۴ مهر ماه بازداشت و یک هفته بعد به قید وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

همچنین علیرضا غمگسار در دادگاه انقلاب به اتهام “اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت ملی” به ۲ سال حبس محکوم شده که یک سال از آن لازم‌الاجرا است.

این دانشجوی رشته باستان‌شناسی دانشگاه کاشان روز ۲۹ شهریور در رشت بازداشت و پس از مدتی با تودیع وثیقه موقتا آزاد شده بود.

سایه قتل و شکنجه و ارعاب بر سر ورزشکاران ایرانی حامی معترضان

کمپین حقوق بشر در گزارشی از ورزشکارانی نام برده که به خاطر حمایت از معترضان ایران کشته، شکنجه یا محکوم به اعدام شده‌اند. بنابر این گزارش در ماه‌های اخیر دست‌کم دو ورزشکار با شلیک مستقیم ماموران حکومتی به قتل رسیده‌اند.جنبش اعتراضی مردم ایران که هفته آخر شهریور ماه آغاز شد هم به لحاظ گستردگی و سویه عمیق ضد حکومتی بودن آن بی‌سابقه است هم از نظر طیف مشارکت‌کنندگان و حامیان آن در میان هنرمندان و ورزشکاران.

این جنبش در ابتدا در واکنش به کشته شدن مهسا امینی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد آغاز شد و خیلی سریع به سراسر ایران و در میان قشرهای مختلف گسترش یافت.

در حدود ۱۱۰ روز گذشته صدها نفر از معترضان کشته، ده‌ها هزار نفر آنها بازداشت و برای عده‌ای از آنها حکم اعدام صادر شده که در مواردی اجرا هم شده است.

در میان تمام این افراد چهره‌های سرشناسی از دنیای ورزش و فرهنگ و هنر نیز حضور دارند. روز سه‌شنبه، ۱۳ دی ماه فهرستی از ورزشکارانی منتشر شد که طی این مدت به قتل رسیده، زندان و شکنجه شده و برای شماری از آنان حکم اعدام صادر شده و یا در خطر صدور چنین حکمی قرار دارند.

کمپین حقوق بشر ایران که این گزارش را در وب‌سایت خود منتشر کرده می‌گوید در فاصله ۳۰ شهریور تا ۱۵ دی سه ورزشکار به نام‌های علی مظفری، محمد قاسمی‌فر و احسان قاسمی‌فر به قتل رسیده‌اند.

بنابر این گزارش مظفری با شلیک مستقیم گلوله جنگی ماموران امنیتی در قوچان کشته شده و محمد قاسمی‌فر در دزفول با تفنگ ساچمه‌ای از پشت سر هدف قرار گرفته است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به نوشته کمپین، احسان قاسمی‌فر از قهرمانان پرورش اندام بود و در حرکت‌های اعتراضی در شهر کرج کشته شد و “خانواده او برای اعلام خبر درگذشتش بر اثر سکته قلبی، زیر فشار نهادهای امنیتی قرار گرفته بودند”.

محکوم به اعدام، در خطر اعدام

محمدمهدی کرمی، از ورزشکاران کاراته‌باز یکی از پنج نفری است که در پرونده کشته شدن یک بسیجی در اعتراضات مراسم چهلم کشته شدن حدیث نجفی در کرج به اعدام محکوم شده است.

سهند نورمحمدزاده از دیگر ورزشکاران پرورش اندام ۱۲ مهر در جریان حرکت‌های اعتراضی در تهران بازداشت شد و وکیل تسخیری او دو ماه بعد از ابلاغ حکم اعدام او به اتهام “محاربه” خبر داد.

پرهام پروری، اهل سقز شناگر و مربی شناست. او در تهران بازداشت و ابتدا به محاربه محکوم شد اما به نوشته کمپین وکیلش ۲۶ آذر گفته اتهام محاربه از پرونده این معترض حذف شده است.

یکی از نزدیکان پروری به کمپین حقوق بشر گفته است: «او هنگام بازگشت از محل کار تنها به این دلیل که شماره پلاک خودرویش متعلق به شهر سقز، زادگاه مهسا امینی بود توسط نیروهای یگان‌ویژه مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بازداشت شد.»

وحشت‌آفرینی و قتل حکومتی

مطابق شواهد، حکومت جمهوری اسلامی در مواجهه با جنبش اعتراضی اخیر کاملا سراسیمه و غافلگیر شده و پس از ناکامی در “جمع کردن” اعتراض‌ها به سیاست ایجاد رعب و وحشت از طریق صدور احکام سنگین برای بازداشت شدگان روی آورده است.

بسیاری از حقوقدانان معتقدند با توجه به اتهام‌های بی‌تناسب با اعتراض‌های مدنی، عدم امکان دسترسی متهمان به وکیل تعینی و موارد متعدد شکنجه و تحت فشار گذاشتن بازداشت شدگان برای گرفتن اعتراف اجباری احکام صادر شده اعدام فراقضایی و در صورت اجرا قتل حکومتی هستند.

بیشتر بخوانید: نقش حساس ورزشکاران ایران در همبستگی با خیزش مردمی؛ مصاحبه

مرجان جنگجو، سنگ‌نورد شیرازی از دیگر ورزشکارانی است که ۱۱ آبان پس از حمله نیروهای امنیتی به خانه‌اش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد اما تا کنون خبری از او در دست نیست.

کمپین حقوق بشر این مورد را “عجیب” خوانده و از قول یک منبع آگاه نوشته است: «ناامیدی دوستان مرجان جنگجو از جستجوی مکان‌هایی که ممکن است ردی از او بیابند تا بدانجا پیش رفته که به گورستان‌های شیراز و اطراف آن سر می‌زنند و درباره مزارهای بی‌نام و نشان تازه پرس و جو می‌کنند شاید اثری از او بیابند.»

پرونده‌سازی و تهدید ورزشکاران

بخش پایانی گزارش کمپین زیر عنوان “پرونده سازی و تهدید ورزشکاران” از جمله به بازداشت شش ورزشکار توسط نیروهای امنیتی شیراز اختصاص دارد که مطابق این گزارش “تحت فشار و شکنجه شدید” مجبور به اعتراف اجباری شدند.

دو متهم این پرونده، دنا شیبانی و محمد خیوه پس از پخش اعتراف‌های اجباری با قید وثیقه آزاد شدند اما از وضعیت هم پرونده‌ای‌های آنها اطلاع دقیقی در دست نیست.

مهرداد پارسا، مربی کاراته و بدن‌سازی، هشتم دی ماه در تهران بازداشت شده اما به نوشته کمپین حقوق بشر از وضعیت او و محل نگهداریش هم اطلاعی در دست نیست.

تا کنون برخی از چهره‌های نام‌آشنای فوتبال ایران مانند وریا غفوری و پرویز برومند، دو کاپیتان سابق تیم استقلال، کاوه رضایی، ملی‌پوش سابق، حسین ماهینی، کاپیتان پیشین پرسپولیس وعلی‌رضا نجاتی قهرمان کشتی و دارنده چند مدال آسیا و جهان هم طی ماه‌های اخیر در پیوند با حرکت‌های اعتراضی و حمایت از معترضان با احضار، تهدید و بازداشت روبرو بوده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

به نوشته کمپین در این مدت برخی فوتبالیست‌های مشهور مانند عارف غلامی، مدافع استقلال و سروش رفیعی، بازیکن و کاپیتان پرسپولیس به دلیل انتقاد از سرکوب معترضان با اقدامات تنبیهی مواجه شدند.

کمپین حقوق بشر در گزارش خود نوشته: «از ابتدای خیزش انقلابی مردم، برخی چهره‌ها همچون علی کریمی و علی دایی بازیکنان برجسته فوتبال ایران و الناز رکابی صخره‌نورد ایرانی به دلیل ایستادن در کنار مردم معترض توسط مقامات قضایی و نهادهای امنیتی به بازداشت، مصادره اموال و حتی مرگ تهدید شده‌اند.»

علی کریمی مدتی است از ایران خارج شده اما تخریب، توهین و تهدید او در رسانه‌های حکومت و حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی بسیار شدید است.

علی دایی اما در ایران زندگی می‌کند و تهدید، توهین و فشار بر او به شکل‌های مختلف ادامه دارد. پنجم دی‌ماه ماموران امنیتی هواپیمای مسافربری حامل همسر و دختر علی دایی را در مسیر حرکت به سمت امارات مجبور به فرود در فرودگاه کیش کردند.

گرچه این دو نفر به طور قانونی از کنترل فرودگاه عبور کرده و گذرنامه‌شان مهر خروج خورده بود اما ممنوع‌الخروج اعلام شدند. این گونه اقدام‌ها با واکنش‌های انتقادی و اعتراضی بین‌المللی روبرو شده است.

کاریکاتورهای شارلی ابدو؛ سفیر فرانسه در تهران احضار شد

ایران در اعتراض به چاپ کاریکاتورهای خامنه‌ای در مجله شارلی ابدو سفیر فرانسه را احضار کرد. انجمن خانواده‌های جان‌باختگان پرواز PS 752 در سومین سالگرد این حادثه از ایرانیان خواست به تجمعات اعتراضی در سراسر دنیا بپیوندند.ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی عصر روز چهارشنبه ۱۴ دی (۴ ژانویه) از احضار نیکلاس رش، سفیر فرانسه در تهران خبر داد.

کنعانی گفت احضار سفیر فرانسه “به دنبال اقدام موهن یک نشریه فرانسوی در توهین به مرجعیت، مقدسات و ارزش‌های دینی و ملی” انجام گرفته است.

او در جریان این احضار به سفیر فرانسه گفت: «فرانسه حق ندارد به بهانه آزادی بیان، اهانت به مقدسات دیگر کشورها و ملت‌های مسلمان را توجیه کند.»

سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین اظهار داشت “ایران حق واکنش متناسب را برای خود محفوظ می‌داند”.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

کنعانی درباره “واکنش متناسب” توضیحات بیشتری نداده است اما احضار سفیر فرانسه در تهران چند ساعت پس از تهدیدهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی علیه فرانسه و مجله فکاهی شارلی ابدو انجام گرفته است.

امیرعبداللهیان تهدید کرد چاپ این کاریکاتورها “بدون پاسخ قاطع و موثر نخواهد بود”. او همچنین فرانسه را هم تهدید کرد و گفت که اجازه نمی‌دهد این کشور “پا را از گلیم خود فراتر گذارد”.

بیشتر بخوانید: “دست‌کم ۱۶ معترض بر اثر شکنجه در زمان بازداشت کشته شدند”

خشم مقامات جمهوری اسلامی به این دلیل است که مجله فکاهی شارلی ابدو کارزار کاریکاتوری با عنوان “ملاها را بندازید بیرون” به راه انداخته و خطاب به هنرمندان کاریکاتوریست گفته است “کاریکاتوریست‌ها بایستی با مسخره‌کردن خامنه‌ای و انداختن این رهبر دینی ارتجاعی” به “زباله دان تاریخ” از جنبش مردمی ایران حمایت کنند.

فراخوان تظاهرات جهانی برای سومین سالگرد پرواز PS 752

انجمن خانواده‌های جان‌باختگان پرواز PS 752 با انتشار فراخوانی در توییتر از ایرانیان خواست: «در سومین سالگرد جنایت سرنگون کردن پرواز PS752 و در همراهی با انقلاب ایران، روز هشتم ژانویه (۱۸ دی) به تجمعات در سراسر دنیا بپیوندید.»

در واکنش به این درخواست اکانت‌های مختلفی در توییتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی از شهروندان داخل ایران دعوت کرده‌اند که از ساعت ۱۵ این روز در میدان‌ها و خیابان‌های شهرشان حضور یابند.

حساب توییتری “وحید آنلاین” شامگاه چهارشنبه ۱۴ دی ویدیویی منتشر کرده است که در آن شهروندان بنر فراخوان اعتراض در ۱۸ دی را در بزرگراه حکیم تهران آویختند.

اظهارات حزب دمکرات کردستان ایران درباره اتحاد

مصطفی هجری، مسئول مرکز اجرایی حزب دمکرات کردستان ایران در گفتگو با “کوردکانال” اعلام کرد: «رژیم جمهوری اسلامی از نظر ایدئولوژیک فروپاشیده و با ریزش نیرو مواجە شدە است.»

رهبر حزب دمکرات کردستان در ارتباط با ضرورت اتحاد، “همبستگی و مبارزات مشترک میان همه ملیت‌ها و جوامع مختلف ایران” را ستود.

او در ادامه افزود: «تغییر رژیم جمهوری اسلامی مستلزم قدرت بودە و قدرت نیز در وحدت است؛ در کردستان اتحاد وجود دارد، اما چون سرنگون کردن رژیم به تنهایی کار دشواریست، باید موضوع آلترناتیو شدن در تهران را در اتحاد بیشتر با مردم ایران جستجو کرد.»

توییت علی دایی در واکنش به اظهارات حاجی نصیری

علی دایی در پاسخ به امیرحسین حاجی‌نصیری عضو نیروی سپاه قدس که به او توهین کرده بود در توییتر نوشت “جایگاهی که او بین مردم دارد را با هیچ چیزی در زندگی عوض نمی‌کند”.

در یک برنامه تلویزیونی در شبکه افق صدا وسیما، امیرحسین حاجی‌نصیری عضو سابق سپاه قدس عنوان “قهرمان” را که مردم برای علی دایی به کار می‌برند زیرسوال برد.

بیشتر بخوانید: “دست‌کم ۱۶ معترض بر اثر شکنجه در زمان بازداشت کشته شدند”

حاجی‌نصیری که از مداحان حکومتی است در این برنامه گفت: «خدا قد بلندی به علی دایی داده و هر کس سانتر می‌کرد، توپ به سرش می‌خورد و گل می‌شد.»

بعد از این اظهار نظر، موج حمایت‌ها از علی دایی در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاد. برخی از کاربران نوشته‌اند، علی دایی در فوتبال قهرمان نشد، بلکه در زلزله بم و اردبیل و کرمانشاه، “قهرمان قلب‌های یک ملت شد”.

کانون صنفی معلمان خواستار حمایت معلمان از اعتراضات شد

کانون صنفی معلمان ایران (تهران) روز چهارشنبه ۱۴ دی پیرامون وقایع ماه‌های اخیر در کشور بیانیه صادر کرد و نوشت نام مهسا امینی باید به رمز و نماد مبارزات زنان و مردان ایران تبدیل شود.

کانون صنفی معلمان در ادامه گفته است اعتراضات در ظرف سه ماه و نیم اخیر نه تنها خاموش نشده بلکه سطح خواسته‌ها از موضوع “انحلال گشت ارشاد و لغو قانون تبعیض‌آمیز حجاب اجباری”، فراتر رفته و بحث تغییر بنیادی ساختار نظام سیاسی حاکم به جدی‌ترین خواسته بدل شده است.

این کانون صنفی گفته است معلمان و تشکل‌های صنفی نباید “بی‌تفاوت باشند و سکوت اختیار کنند”. در بخش دیگری از این بیانیه از معلمان خواسته شده است که سطح تعامل خود را با این خیزش تاریخی مردم گسترش دهند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

کانون صنفی معلمان همچنین گفته است اعتراض حق مردم است و آن‌ها که با حمله به تجمعات قانونی مردم و سرکوب غیر قانونی معترضان، خشونت را ترویج می‌کنند، مقصران اصلی به وجود آمدن شرایط موجود و وقایع آینده هستند.

لیلی گلستان هم حجاب از سر برداشت

لیلی گلستان، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران تصویری بدون حجاب در حساب اینستاگرامی خود منتشرکرد و نوشت: «امروز رفته بودم كمی برای خونه خريد كنم و كسی اين عكس‌ها را از من گرفت و برايم فرستاد . اين هم من بدون حجاب اجباری!!»

زارا جم: «شنا می‌آموزم تا اگر کسی خواست خودش را غرق کند نجاتش دهم»

گفت‌وگوی فهیه خضر حیدری با همسر محمد مرادی که در همبستگی با اعتراضات ایران خودکشی کرد

هشدار: محتوای مربوط به خودکشی

هیچ‌چیز مهم‌تر از جان آدمی نیست. اگر به خودکشی فکر می‌کنید، برای کمک‌گرفتن با این شماره‌های ویژه تماس بگیرید:

در ایران: اورژانس اجتماعی ۱۲۳، صدای مشاور ۱۴۸۰ یا اورژانس روان‌پزشکی تهران ۴۴۵۰۸۲۰۰

در آمریکا: مرکز پیشگیری از خودکشی ۱۸۰۰۲۷۳۸۲۵۵، یا خط ملی پیشگیری از بحران و خودکشی ۹۸۸

در کانادا: شماره‌ی ۹۱۱ یا ۱۸۳۳۴۵۶۴۵۶۶

در بریتانیا: ۱۱۶۱۲۳

و در افغانستان: ۱۱۹


در لیون باران می‌بارد، روی سقف شیروانیِ چندصدساله‌ی آسایشگاه روانی سنت ژان دو دیو در حومه‌ی لیون، فرانسه؛ در پس‌زمینه‌ی گفت‌‌وگوی ما؛ گفت‌وگوی من با زارا جم، مترجم و ویراستار و همسر محمد مرادی، ۳۸ساله، دانش‌آموخته‌ی تاریخ که پنجم دی‌ماه ۱۴۰۱ در اعتراض به آنچه «بی‌تفاوتیِ جهان» در برابر کشتار و سرکوب حکومتیِ خشونت‌بارِ معترضان در ایران می‌دانست، خودش را کشت.

او پیش از خودکشی‌ِ اعتراضی‌اش ویدئویی ضبط کرد و گفت با اینکه در لیون زندگی خوب و هوای پاک دارد اما نمی‌تواند چشم خود را بر آنچه در ایران می‌گذرد ببندد. گفت جان من هزار بار فدای ایران و مردم ایران. گفت غمگین نباشید. شادی کنید که روز پیروزی نزدیک است.

با زارا، همسر سوگوار او، در شرایطی حرف می‌زنم که از همان روز خودکشی محمد به آسایشگاه روانی منتقل شده، دارو می‌گیرد و تحت‌نظارت است. در میانه‌ی گفت‌وگو پرستاران به اتاقش می‌‌آیند و دارویش را می‌دهند. منتظر می‌مانم که دارویش را بگیرد و برگردد. صداهای پس‌زمینه و گفت‌وگوهای محو را می‌شنوم و در این فاصله‌ی کوتاه یادداشتی می‌‌خوانم از محمد مرادی که تابستان سال گذشته در صفحه‌ی اینستاگرام خود منتشر کرده:

در کرمانشاه هر سال بهار که رعدوغرش آسمان صدچندان می‌شود، بغل‌بغل قارچ از دل کوه‌ها بیرون می‌زند. برای مردمان ایلیاتی و روستایی این یک سور اساسی است. قارچ کوهی طعم و عطر گوشت را دارد و خریدارانِ بسیار. اما متأسفانه هرازگاه قارچ‌های سمی چیده می‌شوند و با خوردن آن خانواده‌ای داغدار. بااین‌همه استقبال از قارچ همچنان چون انتخابِ لذت‌بخش و قمارگونه‌ی یک وعده‌ چه‌بسا شوکرانی و مسمومْ برجاست. طبق سنت‌ها بعضی اعضای خانواده از ترس مرگ عزیزان و برای پیش‌مرگ‌شدن به پای عزیزان هنگام طبخ قارچْ به‌زور لقمه‌‌ای برمی‌دارند که در این سور مرگبار عزیزان را تنها نگذارند. سال‌ها پیش عمه‌ام با دیدنِ پدرم که قارچ کوهی بار گذاشته بود دست به همین کار زد. حالت غریب و اصرار عجیب او در این کار به یک مراسم آیینی شگفت می‌مانست. این لقمه‌ای از سر لذت نیست. شتافتن به همراهی در مرگ عزیزان است.

***

زارا جان من می‌خواهم کمی راجع به این صحبت کنیم که محمد مرادی که بود. کمی درباره‌ی این صحبت کنیم که این انسان به‌عنوان یک انسان چه ویژگی‌هایی داشت؟ کمی از ایشان و زندگی خودتان با ایشان بگویید. من می‌خواهم آن وجه انسانی ایشان را در این گفت‌وگو بتوانیم بازسازی کنیم.

بهترین جمله‌ای که در توصیف محمد می‌شود گفت این است که محمد واقعاً انسان شریفی بود، به هر منظور و به هر معنا. من قریب به شانزده سال است که محمد را می‌شناسم؛ از پاییز سال ۱۳۸۶. ایشان دوست و هم‌دانشگاهی خواهرم بودند و ما با هم آشنا شدیم. از عقاید فمینیستی‌اش تا نحوه‌ی برخوردش با خانم‌ها، از مواردی بود که برای من خیلی مهم بود. محمد کُرد است و از آن خطه می‌آید و من وقتی با محمد برخورد کردم، جز روح لطیف چیزی از او ندیدم. به‌معنای واقعی انسان بود. نه در قبال من، که در قبال همه‌ی دوستان و اطرافیانش هم. از آن‌ها هم بپرسید، همین را به شما می‌گویند: آگاه و انسان.

 

زارا جان شما فرزندی هم دارید با هم؟

نخیر.

 

من در عکس‌های اینستاگرام دختربچه‌‌ی شیرینی را دیدم که از او عکسی گذاشته بودید و گفته بودید کلاس آموزشِ فارسی‌اش را شروع کرده‌اید. فکر کردم شاید دخترتان بود.

نه، نه. او دختر دوستمان است که لیونی هستند. فرانسوی‌اند. دخترک علاقه‌ی زیادی داشت که فارسی یاد بگیرد و ما داشتیم به او فارسی یاد می‌دادیم.

 

چه شد که شما و محمد مهاجرت کردید؟

حقیقتش خانم ما مثل خیلی‌های دیگر با آرزوهای زیادی مهاجرت کردیم. اولاً که در ایران نه برای من و نه برای محمد کار درست‌وحسابی پیدا نشد. مثلاً این بود که او در چهار تا آموزشگاه جهان‌گردی درس بدهد و من به‌عنوان تکنسین آزمایشگاه کار کنم. این‌ها شغل‌هایی نبود که ما بخواهیم تا ابد داشته باشیم. از طرف دیگر، ناگهان در سال ۱۳۹۶ قیمت یورو و دلار به‌طرز وحشتناکی بالا رفت. ما سرمایه‌مان را که خانه‌مان بود فروخته بودیم و مقداری از آن را گذاشته بودیم در بانک و مقداری را هم برای پیش‌کرایه‌ی خانه گذاشته بودیم. وقتی که به اینجا (لیون) آمدیم، دیگر اوج اختلاف ریال و دلار و یورو بود. با وضعیت خیلی اسفناکی وارد فرانسه شدیم. پر از استرس. آمده بودیم اینجا که درس بخوانیم. می‌توانستیم ویزای دانشجویی بگیریم که گرفتیم اما از طریق زبان چون اگر که می‌‌خواستیم ویزای دانشجویی از طریق دانشگاه بگیریم ممکن بود در دو شهر متفاوت بیفتیم که اصلاً برایمان مقدور نبود. چون ما دوست داشتیم همیشه کنار هم باشیم.

 

هر دو در فرانسه درس خوانده‌اید. ممکن است برای ما بگویید که محمد چه درسی خواند و چه رشته‌ای را انتخاب کرد و چرا این رشته را انتخاب کرد؟ هدفش برای آینده‌ی خودش و تحصیلاتی که در شرایط سخت در پیش گرفت چه بود؟

محمد عاشقِ عاشقِ تاریخ بود. من کسی را ندیده‌ام که درمورد یک رشته این‌همه عشق و علاقه نشان دهد. او در ایران فوق‌‌لیسانس تاریخ داشت و به‌خاطر فوت مادرش وقفه‌ای بین فوق و دکترا‌یش افتاد و دکترا را رها کرد. وقتی هم که آمدیم اینجا دوباره شروع کرد به تاریخ‌خواندن و خیلی هم مشتاقانه تاریخ را می‌خواند. می‌گفت یک ورِ دیگری است که من خیلی با آن آشنا نیستم و خیلی خوشحالم که دارم آن را می‌‌خوانم. می‌خواست که باستان‌شناسی را ادامه دهد و در این زمینه کار کند چون تاریخ باستانش خیلی قوی بود. بعد… یک سؤال دیگر هم فرمودید.

 

می‌خواستم بدانم که چه چشم‌اندازی برای خودش داشت. با تاریخ و این رشته‌ای که این‌قدر به آن عشق می‌ورزید چه چشم‌اندازی برای خود می‌دید؟ آیا مثلاً چنین چشم‌اندازی داشت که خب مثلاً این رشته را می‌خوانم و این و این و این کار را می‌کنم؟

بله. در اینجا با [راهنمایی] دوستمان که در موزه کار می‌کرد، یک مدت دوره‌ی stage (کارآموزی) گذراند و ممکن بود که در موزه‌ها درخواست کار بدهد. از اساتیدش پرسیده بود که اگر باستان‌شناسی بخواند چه‌کار می‌تواند بکند. خودش مطمئن بود که در انتها به آن چیزی که می‌خواهد می‌رسد. چون محمد علاوه بر تاریخ ادبیات فوق‌العاده قوی‌ای هم داشت. همیشه دوست داشت یک کار فرهنگی بکند و حتی کتابی هم درمورد پوتین ترجمه کرد که متأسفانه به‌خاطر شرایط الانِ ایران به چاپ نرسید.

 

در این سال‌ها به ایران برگشته بودید؟ سفر کرده بودید؟ امکانش بود؟

بله ما تابستان در دوره‌‌ی اوج کرونا سفری داشتیم. منتظر شدیم که کرونا بیاید پایین و نیامد و ما هم دیگر بلیتمان را گرفته بودیم و رفتیم و یک ماهی ایران بودیم پارسال و بعد برگشتیم.

 

و تجربه‌ی آن سفر برای محمد چطور بود؟ راجع به ایرانی که ترک کرده بود و ایرانی که به آن برمی‌گشت چه نظری داشت؟ من این سؤال را می‌پرسم چون در سال‌های اخیر ایرانیانی که خارج از ایران هستند ــ هرکدام به هر دلیلی ــ و به ایران سفر کرده‌اند، گفته‌اند که خیلی تجربه‌ی ناراحت‌کننده‌ای داشتند از سفر به ایران. می‌‌خواهم بدانم محمد چه تجربه‌ای داشت؟

بله، دقیقاً همین‌طور بود. چهره‌ها و نگاه مردم خالی از زندگی و پر از ناراحتی و غصه بود. خیلی بیشتر از زمانی که ما [از ایران] رفته بودیم. من همه‌اش به محمد می‌گفتم انگار پنجاه سال است که ایران را ترک کرده‌ایم. این‌قدر تفاوت فاحش بود. حتی از نظر اقتصادی هم همین‌طور بود. آن‌قدر اختلاف و شوک زیادی بین زمانی که ما رفتیم و برگشتیم بود که ما باورمان نمی‌شد. مثلاً چیزی که خاطرم هست این است که برای من خیلی عجیب بود که به‌خاطر یک بسته پفک بخواهم ۵هزار تومان بدهم یا برای پوشک بچه ۴۰۰هزار تومان بدهیم. خیلی اسف‌بار و غم‌انگیز بود… تعداد زیاد گدا و نیازمند در خیابان یا حتی آن‌هایی که صورتشان را با سیلی سرخ می‌کردند… دیگر واقعاً بیش از حد شده بود.

 

شما خودتان را از این وضعیت ــ دست‌کم به لحاظ فیزیکی و جغرافیایی ــ جدا کرده بودید و دیگر در این وضعیت نبودید و در فرانسه زندگی می‌کردید. حالا من درمورد تجربه‌ی مهاجرت هم با شما صحبت خواهم کرد ولی به‌طور مشخص از لحاظ فیزیکی و جغرافیایی در این وضعیت «اسف‌بار» که توصیف کردید، نبودید. محمد چقدر در غیابِ آن فضا همچنان رنجِ آن فضا را بر دوش داشت؟

خیلی از ایرانیان ــ فارغ از هرگونه ارزش‌گذاری ــ از کشورشان مهاجرت می‌کنند، جهان دیگری را انتخاب و در آن زندگی می‌کنند و ای‌بسا دیگر اصلاً دنبال هم نکنند که در کشورشان چه اتفاقی می‌افتد. از این زاویه محمد را چطور می‌دیدید در تمام این سال‌‌های مهاجرت؟

متأسفانه یا خوشبختانه محمد از آن دست آدم‌هایی نبود که چون از کشور رفته بیرون، دردش را بگذارد پشت مرزهای آن کشور و بیاید بیرون. خانم خودتان می‌دانید که وقتی آدم غم و درد دارد، درد ملتش را دارد، هیچ‌وقت نمی‌تواند از آن رهایی پیدا کند. من حتی وقتی یک نفر می‌گوید از ایران آمده‌ام بیرون و همه‌چیز را گذاشته‌ام کنار، باورم نمی‌شود. چون نمی‌شود به‌معنای واقعی این کار را کرد. محمد همیشه پی اخبار بود، همیشه آگاه بود و اخبار را خیلی زودتر از آنکه من بخواهم بدانم، پیگیری می‌کرد. محمد همیشه دغدغه‌‌ی اجتماع و سیاست را داشت.

 

چقدر محمد با جامعه‌ای که به آن مهاجرت کرده بودید ارتباط گرفت؟ آیا مثلاً زبان فرانسه را تصمیم گرفتید یاد بگیرید؟ در ویدئویی که از او مانده می‌بینیم که زبان فرانسه را صحبت می‌کند. می‌خواهم بدانم که چقدر با زبان و فرهنگ [ارتباط برقرار می‌کرد؟] من عکس‌های زیادی دیدم که با همان نگاه علاقه‌مند به تاریخ، شهرها و موزه‌ها و معماری‌های مختلف را زیر نظر می‌گیرد، درموردشان صحبت می‌کند و می‌نویسد و اطلاع‌رسانی می‌کند و کنجکاو و علاقه‌مند است. می‌خواهم بدانم که چقدر با آن زندگی و فرهنگ توانست ادغام شود؟ آن احساس پذیرش و بخشی از این جامعه بودن را احساس می‌کردید که دریافت کرده یا نه؟

محمد آدم بسیار اجتماعی و برون‌گرایی بود، برعکس من که کاملاً درون‌گرا و اجتماع‌گریز هستم. وقتی که ما آمدیم اینجا من زبانم را تا حدی قوی کرده بودم و ما ناگهانی آمدیم و محمد زبان چندان قوی‌ای نداشت اما با همان زبان آن‌قدر اصرار کرد و خواند و خواند و خواند تا توانست وارد دانشگاه شود و درس‌هایش را بگذراند. حتی برای تقویت زبانش وارد یک جمعیت مسیحی شد. محمد آتئیست (خداناباور) بود، نه به‌خاطر مذهب بلکه می‌‌خواهم بگویم به‌خاطر ادغام‌شدن در جامعه [این کار را کرد]. نه محمد از این لحاظ‌ها مشکلی نداشت. به نظر من خیلی راحت در جامعه ادغام شده بود. توی فرهنگ خوردنشان، زندگی‌شان، نحوه‌ی برخوردشان… خیلی به نظر من فرانسویزه شده بود. من به او می‌گفتم اصلاً نمی‌فهمم این غذاها را چطور می‌خوری؟ یا چطور این [کلمات] را می‌گویی… برای من این‌جوری بود.

 

از غذاهای فرانسوی غذایی بود که محمد بیشتر دوست داشته باشد؟

محمد اصلاً اسم غذا که می‌آمد… اصلاً غذا دوست داشت. همه‌چیز دوست داشت. (لبخند گذرایی می‌زند.) اگر بخواهم خیلی خاص یا سنتی بگویم؛ croque monsieur (کروک موسیو) دوست داشت که خیلی غذای ساده و سالمی است اما معروف هم هست. به‌هرحال محمد هر غذایی را با ولع و اشتهای خاصی می‌خورد… این آدم پر از زندگی بود. من نمی‌دانم چرا الان نیست…

 

محمد یک وقت‌هایی آشپزی هم می‌کرد زارا جان؟

بله یک وقت‌هایی برای من آشپزی می‌کرد.

 

چه می‌پخت؟ الان چه غذایی هست که یادتان بیاید که محمد خیلی خوب درست می‌کرد؟ یا ذوق می‌کرد موقع درست‌کردنش؟

محمد سوپ عدس خیلی خوب درست می‌کرد. برای خودش ماکارونی درست می‌کرد یا زرشک‌پلو با مرغ. من چون گیاه‌خوارم زیاد با غذاهایش ارتباط برقرار نمی‌کردم. برای من عدسی‌اش خیلی خوشمزه بود.

 

یک جا موقعی که داشتید درمورد درس‌خواندن و اینکه با چه شکلی از ویزا بیایید صحبت می‌کردید، گفتید «برای اینکه دوست داشتیم همیشه کنار هم باشیم».

بله.

 

سؤالم این است که آن روزی که محمد داشت از خانه بیرون می‌رفت که آن‌طور که خودش در ویدئویی که ضبط کرده می‌گوید که «اکتی حماسی در برابر ابتذال زندگی» را سامان بدهد، شما اطلاع داشتید؟ چیزی می‌دانستید؟ به شما چیزی گفته بود؟ حدسی می‌زدید؟

ببینید، این قضیه یک‌کم پیچیده شده بود. آن ویدئویی که گرفته، یک روز قبل از خودکشی است. بعد روزی که خودکشی داشته… یعنی رفت خودکشی کند ما با هم صحبت کردیم… من آماده شدم که بروم سر کار…

(صدای پرستار فرانسویِ بیمارستان روانی گفت‌وگو را قطع می‌کند. آمده تا به زارا سر بزند).

ببخشید.

 

خواهش می‌کنم.

… من نگرانش شدم. چون شب قبلش ساعت ۱۲ رفته بود بیرون. صبح به او گفتم چرا رفتی بیرون. گفت می‌خواستم خودم را نفله کنم. گفتم چرا این حرف را می‌زنی؟ مگر چه شده؟ گفت من می‌‌خواهم زندگی‌ام را تمام کنم. با او حرف زدم و آن روز خوب بود… موقع رفتن من باز هم حالتش ناراحت بود… به من گفت… گفت من می‌‌خواهم بروم کنار رودخانه قدم بزنم. بهش گفتم من نمی‌خواهم تو بروی کنار رودخانه قدم بزنی. گفت نه من می‌‌خواهم بروم قدم بزنم. بعدش من آمدم پایین. فکر کردم با او بروم ولی بعد فکر کردم کمی تنهایش بگذارم، شاید ذهنش کمی نیاز به آرامش داشته باشد… بعد از ده دقیقه به او زنگ زدم. گوشی را جواب داد. گفتم کجایی؟ گفت کنار رودخانه‌ام. گفتم محمد خواهش می‌کنم این کار را نکنی… محمد التماست می‌کنم… بعد دیگر گوشی را قطع کرد (گریه می‌کند)…

 

یعنی آن لحظه‌ای که زنگ زدید و گفتید که کجایی و او گفت من کنار رودخانه قدم می‌زنم، حس کردید که ممکن است بخواهد این کار را بکند و خودش را داخل رودخانه بیندازد؟

همین کار را دقیقاً بعد از قطع‌کردن تلفن با من انجام داده بوده… لحن صحبت‌کردنش جوری بود که… محمد کم عصبی و ناراحت می‌شد، جوری که بخواهد این‌طور بروز بدهد. بعد خودش هم گفته بود که ممکن است این کار را بکند. گفت می‌خواهم یک اکت سیاسی انجام بدهم، اصلاً ربطی به تو ندارد. باید این کار را بکنم. بهش گفتم. اما تصمیمش را گرفته بود دیگر… (گریه می‌کند) [گفت] من می‌خواهم این کار را بکنم و این کار را می‌کنم… این تمام جوابش بود و رفت و من را با یک کوه درد تنها گذاشت… (با گریه‌) الان نمی‌دانم با فراقش چه کنم. اصلاً نمی‌توانم بخوابم، بیدار بمانم… همه‌اش صدایش می‌آید… همه‌اش هست… اما، اما اگر هدفش این انقلاب و به پیروزی رساندن این انقلاب بود، من دندان روی جگرم می‌گذارم و سعی می‌کنم راهش را ادامه دهم.

 

زارا جان محمد معتقد بود که این حرکتش چگونه به انقلاب کمک خواهد کرد؟

خیلی راجع به این صحبت می‌کردیم که جامعه‌‌ی جهانی توجهی به اتفاقاتی که دارد در ایران می‌افتد نمی‌کند. همیشه می‌گفتیم نمی‌شود آدم در قرن ۲۱ باشد و جایی در این دنیا به کسی در زندان تعرض و تجاوز بشود و تو هیچ‌کاری نتوانی بکنی و فقط سکوت باشد و این‌همه ابرقدرت در دنیا باشد و آن‌ها هم هیچ غلطی نتوانند بکنند.

بیشتر می‌خواست توجه جهانیان را جلب کند به اینکه وقتی مردم برای این هدف می‌جنگند، باید پشتیبانی شوند. نمی‌شود که ما چون در ایرانیم و چون یک برجام مزخرف را علَم کرده‌اند، هیچ حمایتی از کسانی که در زندان‌ها به‌طرز فجیعی شکنجه و کشته می‌شوند، نداشته باشند.

 

و معتقد بود که فداکردن جان خودش و خودکشی سیاسی، آن توجه را روی وضعیت انقلابی ایران متمرکز خواهد کرد؟‌

بله فکر می‌کرد یک حرکت انقلابی می‌تواند مثل یک بمبی باشد که منفجر می‌شود و توجه‌ها را به آن سمت جلب می‌کند و امیدوارم بشود.

 

در این زمینه مطالعه هم کرده بود؟ الگویی هم داشت؟

مطالعه راجع به این قضیه؟

 

بله. خب، نمونه‌های دیگری از این اکت سیاسی در جنبش‌های اجتماعی در جاهای دیگر جهان بوده. می‌خواهم ببینم محمد به آن‌ها توجه داشت؟‌

مطمئناً داشت. محمد کلاً خیلی اهل مطالعه و فکر بود. اگر اشتباه نکنم، واضح‌ترینش همان راهب تبتی بود که خودش را آتش زده بود، اگر تصویرش را دیده باشید… در اعتراض به وضعیت موجود خودسوزی می‌کند.

 

بله. نمونه‌های دیگری هم هست. در انقلاب‌های کشورهای اروپای شرقی این اتفاق افتاده. من به این قسمت از گفت‌وگویمان برمی‌گردم چون باید از شما بپرسم که فکر می‌کنید تا چه حد هدف محمد محقق شده تا این لحظه؟ ولی قبل از آن می‌‌خواهم از شما بپرسم که آیا به این فکر کرده بودید که شاید لازم باشد که محمد کمک تخصصی بگیرد برای اینکه مانع از این اتفاق بشود؟

خانم سؤال خوبی پرسیدید. محمد از سر افسردگی خودکشی نکرد. به‌خاطر اینکه یک اکت سیاسی انجام داده باشد خودکشی کرد. محمد در تماس با روان‌شناس بود و روان‌شناس به او گفته بود که از لحاظ فکری و جسمی و روانی هیچ مشکلی نداشت. می‌‌خواهم به شما بگویم که اینکه این عمل سیاسی را انجام دهد برایش مهم بود؛ جدای از هرگونه برچسب و لیبِلی که ممکن است به او بخورد که حالا افسردگی یا هرچیزی داشته. نه خانم. من مطمئنم که این کار را به‌خاطر اکتش انجام داده نه افسردگی چون محمد پر از شور زندگی بود. محمد به‌شدت، به‌شدت پر از شور زندگی بود.

 

آیا مطلع هستید که محمد درباره‌ی این تصمیم با روان‌شناسش هم صحبت کرده بود یا نه؟

بله. نه. نمی‌دانم. اطلاعی ندارم. یک چیزی بگویم بعداً بگویند این اشتباه بود… نمی‌دانم. چون معمولاً حرف‌ها بین روان‌شناس و بیمار می‌ماند. من هم نمی‌پرسم. امروز هم که با روان‌شناسش حرف زدم چیزی نپرسیدم.

 

گفتید که ویدئو را محمد روز قبل ضبط کرده بود. ولی شما هم آیا مثل بقیه ویدئو را بعد از این اتفاق دیدید یا نه؟

من حقیقتش خانم به وضعیت وحشتناکی متوجه ویدئو شدم. گوشی‌ام در دستم بود و همین‌طور داشتم زنگ می‌زدم. سراسیمه داشتم می‌دویدم به سمت رودخانه. به حالتِ دو می‌رفتم. دیدم که از خواهرانم، دوستانم و از کسانی در اینستاگرام تماس دارم. یک‌دفعه دلم فرو ریخت… (گریه می‌‌کند)… گفتم نکند کاری کرده باشد. بعد نسخه‌ی فرانسوی ویدئوی خودکشی‌اش را دیدم و متوجه شدم می‌خواهد برود که دیگران دارند به من زنگ می‌زنند… دویدم سمت ماشین آمبولانس و‌آتش‌نشانی که آنجا ایستاده بود. گفتم چه شده؟ من را بردند توی ماشین. گفتند آرام باش، پیدایش می‌کنیم… (گریه‌اش ادامه دارد).

 

بعد رفتید آنجا و چطوری محمد پیدا شد؟

قریب به ۲۰ دقیقه، ۲۵ دقیقه غواص‌ها داشتند تلاش می‌کردند. من را در ماشین نگه داشته بودند و نمی‌گذاشتند که بیرون بیایم. حتی وقتی که [بدنش] را آوردند، نگذاشتند که من ببینمش. همه‌ی شیشه‌ها را با پرده پوشانده بودند که من جسمش را نبینم… حالا هم فعلاً برای بیوپسی و نمونه‌برداری تحت‌نظر پلیس است. فکر می‌کنم فردا یا پس‌فردا جسد را به من تحویل بدهند.

 

پلیس چیز بیشتری به شما نگفته تا این لحظه؟

نه چیزی نگفتند. دیروز هم با من صحبت کردند. من یک سری گزارش و توضیح دادم. آن‌ها چیز خاصی نگفتند.

 

آن لحظه‌ای که محمد پیدا شد، آیا مردمی آن اطراف بودند؟ واکنشی می‌دیدید؟ یا اینکه شما دیگر در ماشین پلیس بودید و هیچ‌چیز را نمی‌دیدید؟

نمی‌گذارند. اینجا نمی‌گذارند کسی جمع شود. شش تا ماشین آمبولانس بودند. فقط آن زوجی را که دیده بودند نگه داشته و داشتند از آن‌ها گزارش می‌گرفتند. آدم دیگری را من عملاً ندیدم در آنجا.

 

زارا جان خانواده‌ی محمد چه می‌گویند؟ آن‌ها چه می‌گویند؟ آن‌ها چطور این خبر را شنیدند و در چه حالی هستند؟

محمد مادرش را سال ۱۳۸۸ از دست داده بود. دو برادر و یک خواهر دارد و پدرش. خواهرش که فکر کنم در بیمارستان بستری شد چون خیلی به برادرش علاقه داشت و خیلی به هم وابسته بودند (گریه می‌کند)… محمد فقط برای خواهرش برادر نبود. محمد برای همه‌ی خانم‌هایی که دور و اطرافش بودند برادر بود. این را با جرئت می‌توانم بگویم… الان جمعیتی به من اس‌ام‌اس می‌زنند و می‌گویند برادرمان فوت کرده… برادرمان نیست…

 

من نوشته‌هایش را در اینستاگرام می‌خواندم و دیدم که چه نگاه مترقی‌ای به جنبش زن، زندگی، آزادی و این شعار دارد. درمورد این شعار هم به‌طور خاص با شما صحبت می‌کرد؟

بله و می‌گفت این بهترین شعاری است که توانسته ساخته شود. می‌گفت بالاخره زنان از زیر یوغ مردان بیرون می‌آیند و برای خودشان یک شعار و یک جامعه تشکیل می‌دهند و می‌گفت که امیدوارم رئیس‌جمهور انتخابات جدید زن باشد، برای‌اینکه این انقلاب انقلاب زنانه است و باید به قدرت برسد.

 

این حرکت حماسی محمد به نظرتان چقدر پاسخی را که موردنظر او بود گرفته؟

تا حد زیادی گرفته. (پرستاران به اتاقش می‌آیند. باید دارو دریافت کند). عذرخواهی می‌کنم. من باید دارو بگیرم. می‌شود بروم و بیایم؟

 

بله حتماً. من قطع نمی‌کنم. همین‌جا می‌مانم.

باشد. امیدوارم طول نکشد… (صداهای پس‌زمینه و سپس زارا که برمی‌گردد و می‌گوید الو، عذرخواهی می‌کنم. شرمنده).

 

نه، خواهش می‌کنم. این حرف را نزنید. زارا جان شما الان در جای خاصی هستید؟ به شما کمک می‌شود؟

من الان در بیمارستان بستری هستم… بیمارستانِ روانی بستری هستم.

 

به من بگویید که چه شد که شما به بیمارستان منتقل شدید؟ چطور این تصمیم گرفته شد؟ یعنی خودتان خواستید و آنجا در چه شرایطی هستید؟

این اتفاق باعث شد که من از بیخ‌وبن بریدم و به هم ریختم و من را آوردند به بیمارستان و من را با آرام‌بخش ساکت نگه می‌دارند چون من همه‌اش دارم گریه می‌کنم و نگران این هستند که افکار خودکشی داشته باشم.

 

گفتید که پلیس پیکر محمد را به شما تحویل خواهد داد در چند روز آینده. در شرایطی که در بیمارستان بستری هستید آیا می‌توانید پیکر او را تحویل بگیرید؟

بله، مشکلی ندارم. از آن لحاظ کسانی هستند که بتوانند همراهی کنند و با کمک ایشان این کار را انجام بدهم. واقعیتش این است که من هنوز هیچ‌چیز از مراحل اداری و این‌ها نمی‌دانم. هیچ خبری ندارم که چگونه قرار است پیش برود.

 

اگر فرض کنیم که فرصتی خواهد بود که با پیکر محمد تنها باشید به او چه خواهید گفت زارا جان؟ بعد از تمام این ماجراها؟

(می‌زند زیر گریه) بهش می‌گویم چرا تنهایم گذاشتی؟

 

اینکه او هدف والایی داشت که خودتان هم بارها در طول این مصاحبه به آن اشاره کردید، هدف بزرگ‌تری داشت، هدف انسان‌دوستانه‌ای داشت برای تحت‌تأثیر قراردادنِ جهانِ به نظرِ او بی‌تفاوت نسبت به وضعیت ایران، فکرکردن به این هدفی که او داشت آیا شما را آرام‌تر می‌کند؟

کمی آرام‌ترم می‌کند. اما آرام نمی‌شود که. من همه‌ی زندگی‌ام محمد بوده. من همه‌ی زندگی‌ام را از دست داده‌ام. حالا به‌خاطر هر هدفی که می‌‌خواهد باشد. این بخش عقلانی و منطقی‌اش است که بخواهم بگویم آره، به‌خاطر هدفی است که این کار را انجام داده و من با این هدف موافقم و با کارش موافقم اما بخش احساسی‌اش را چه کنم؟ دلتنگی‌هایم را چه کنم؟ (گریه می‌‌کند). همیشه هر قضیه‌ای دو وجه متفاوت دارد. بله از این لحاظ که باید دنباله‌رو راهش باشم حق با شماست اما از طرف دیگر آن عذابی که از پشت می‌کشم. آن اندوهی که از پشت این غم می‌آید کمر آدم را می‌شکند.

 

فکر می‌کنید که محمد راه دیگری برای این مبارزه داشت که چنین اندوهی را هم پشت سرش به جا نگذارد و همچنان مبارزه کند؟ یک چنین پرسش‌هایی ممکن است در سرتان باشد؟

بله اما باید بگویم که متأسفانه همیشه این حرکت حماسی است که یک نتیجه‌ی درخور می‌دهد. مثل حرکتی که دختر آبی انجام داد. وقتی او این کار را کرد که دیگر به ته خط رسیده بود و دیگر راهی نبود و آن حرکتش باعث شد خیلی از چیزها در فوتبال و فدراسیون و فیفا به هم بریزد و این اکت خیلی ارزشمند بود. حالا خب خیلی‌ها تا آن موقع می‌رفتند آنجا و درگیر و زندانی می‌شدند. درست است که اهمیت داشت اما هیچ‌کدام نتوانسته بودند آن حرف را آن‌قدر واضح و پرسروصدا به گوش دنیا برسانند و من فکر می‌کنم از این لحاظ… نمی‌دانم چه بگویم… بدترین عمل و بهترین عملی بود که انجام داده.

 

کنار رودخانه‌ی رون حتماً با هم زیاد قدم زده بودید. محمد شنا بلد بود؟

خیر. اصلاً به همین خاطر هم رفت که خودش را غرق کند. چون شنا بلد نبود. با هم ثبت‌نام کرده بودیم که ژانویه برویم کلاس شنا.

 

فکر می‌کنید که تشییع پیکر محمد چه شکلی باید داشته باشد؟ می‌دانم که به‌لحاظ روحی‌روانی در شرایطی نیستید که بخواهید برنامه‌ریزی کنید. آسیبی که روی شما هست، خیلی شدید است و ترامایی که از سر گذراندید و هنوز هم حتی از سر نگذرانده‌اید [شدید است]. اما آیا هیچ فکر کرده‌‌اید که پیکر محمد که بیاید این‌ها همه چه شکلی باید داشته باشد؟ باید برود ایران؟ یا در لیون باشد؟ دوست دارید چه شکلی باشد؟

حقیقتش جمله‌ی آخری که من از محمد شنیدم این بود که زارا اگر من مُردم جسدم را بسوزان و خاکسترش را همه‌جا با خودت ببر. من منتظرم بروم خانه و دفتری را که در آن می‌نوشت پیدا کنم. چون به من گفته بود در آن دفتر چیزی برایت نوشته‌ام. آن را بخوانم و ببینم چه نوشته شده و چه می‌خواهد. نه، ایران که بعید می‌دانم او را ببرند.

 

از آن روز شما دیگر خانه نرفتید، درست است؟

من اصلاً با همان کاپشنم آمدم اینجا. هیچ‌چیز ندارم. دو تا خانم لیونی، دوستان بامحبت ایرانی آمدند و برایم وسیله آوردند، به اسم زهره و زهرا. مادر دوست محمد هم بود که ایشان فرانسوی هستند و خیلی با محبت یک سری کارها را برای من انجام دادند. واقعاً از ایشان ممنونم.

 

شما آنجا اصلاً دوست و آشنای نزدیک دارید زارا جان؟

یک دوست لیونی داریم که خیلی دورتر از لیون زندگی می‌کند. ۱۷۰ کیلومتر دورتر از لیون زندگی می‌‌کند. نه، ما زیاد دوست خاصی نداریم. بیشتر همین دوستی‌های سطحی و رهگذری و همکاری و این‌ها. وگرنه دوست صمیمیِ صمیمی نداشتیم.

 

پس الان شما چطوری قرار است برگردید خانه؟ تنها؟

نه، احتمالاً با مادر دوست محمد برمی‌گردم. گفتم، ایشان بودند. این چند روز هم چند بار آمده‌اند و به من سر زده‌اند.

 

از ایرانیانِ خارج از ایران چه انتظاری دارید برای کمک به انتقالِ آنچه که محمد جان خود را به‌خاطر آن گذاشت و برای رساندنِ پیامش؟ حرفش؟ حماسه‌اش؟ مبارزه‌اش یا هرچه که بود؟ آیا فکر می‌کنید که اگر جمعیت بزرگی در تشییع پیکر محمد حاضر شوند، این آن چیزی است که شما را اندکی آرام کند؟ چه‌چیزی از هم‌وطنان خودتان در گوشه‌گوشه‌ی دنیا ممکن است انتظار داشته باشید در این شرایط؟

بله. من امیدوارم فراخوانی که داده می‌شود برای تشییع پیکرش، جمعیت زیادی را به خیابان‌‌ها بکشد چون وقتی جمعیت زیادی به خیابان بیاید، توجه جامعه‌ی جهانی به آن بیشتر می‌شود و وقتی توجه جامعه‌ی جهانی بیشتر شود، وضعیت زندانیان سیاسی ما در ایران بهتر خواهد شد. این چیزی است که ما می‌‌خواهیم.

 

زارا جان حالا آن کلاس شنایی را که ثبت‌نام کرده بودید خود شما شرکت خواهید کرد؟

من… بله. احتمالاً. برای اینکه اگر یک روز دیدم کسی دارد خودش را غرق می‌کند، نجاتش بدهم.

 

آخرین اخبار از وضعیت سلامت ارس، تنها پلنگ ایرانی باغ وحش مشهد

به گزارش شهرآرانیوز، این روز‌ها حال ارس، پلنگ ۱۰ ساله و تنها پلنگ موجود در باغ مشهد، در صدر اخبار قرار گرفته است.

آخرین اخبار از وضعیت سلامت ارس، تنها پلنگ ایرانی باغ وحش مشهد (سه‌شنبه ۱۳ دی‌ماه)

 

در آخرین گزارشی که هفتم دی‌ماه از وضعیت سلامت این پلنگ به شهرآرانیوزاعلام شد، کارشناس مسئول اداره نظارت بر حیات وحش اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی گفت: نمونه خون از ارس گرفته شده و روند درمانی این پلنگ ۱۰ ساله از روز گذشته شروع شده است. ارس بیهوش و از او نمونه‌برداری شد و بعد از آماده‌شدن، در اوایل هفته آینده نتیجه آزمایش شرایط جسمی ارس را ارزیابی خواهیم کرد.

 

امروز ۱۳دی‌ماه، مسئول اداره نظارت بر حیات وحش اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی و مسئول رسیدگی به امور تخصصی ارس در گفت‌وگویی با اعلام اینکه حال ارس اکنون مساعد است، گفته است: در تشخیص اولیه دکتر جواد خوش‌نگاه، مدیر تیم تخصصی درمان ارس، استفاده از یک داروی جدید برای این‌ گونه ارزشمند علاوه بر دارو‌های گذشته بر اساس معاینات اولیه تجویز شد.

وی گفته است: علاوه بر این رژیم غذایی، با تجویز دام‌پزشک در کنار مصرف دارو‌های قبلی که مربوط به درمان بیماری عصبی و تشنج ارس بود نیز تداوم یافت تا شاهد مشکلات ناشی از مصرف‌نکردن دارو‌ها نباشیم.

محمدی آبیز با بیان اینکه معاینات دقیق اولیه توسط دام‌پزشکان و متخصصان انجام شده است، بیان کرد: ارائه هرگونه نظر درباره چرایی بیحالی ارس و نیز تشخیص دقیق مشکل این گونه ارزشمند و در معرض خطر انقراض، منوط به اعلام نتایج آزمایشات مربوط به آنزیمات کبدی و سایر آزمایشات خونی است. نتایج آزمایشات و نمونه‌گیری انجام‌شده از این پلنگ در اواخر هفته جاری اعلام خواهد شد.

مسئول اداره نظارت بر حیات وحش اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی درباره برخی اظهارنظر‌های عجیب از سوی باغ وحش مشهد درباره علت بیماری صرع در ارس گفت: هیچ‌یک از این اظهارنظر‌ها بر اساس تخصص و واقعیت‌های موجود نیست.

اما امروز خبر دیگری از ار همس از سوی مدیر باغ وحش وکیل‌آباد مشهد منتشر شده که گفته است: در چهارپنج سال گذشته نزدیک به ۱۶۰گونه از حیوانات وجود داشتند، اما اکنون این عدد به‌علت نگهداری نامساعد به ۹۰گونه رسیده است.

به گفته نریمان رستمی، بیشتر حیوانات باغ وحش وضعیت مساعدی ندارند و از تغذیه مناسب برخوردار نیستند و دیگر تولید مثل نمی‌کنند.

ارس از زمانی که از دست قاچاقچیان نجات پیدا کرد، به این باغ وحش منتقل شد و متأسفانه دام‌پزشکی که برای ارزیابی شرایط این حیوان از تهران آمده بود، با تزریق داروی بیهوشی غیراستاندارد و ریکاوری اشتباه باعث ایجاد اختلالات روانی و صرع در ارس شد.

اما امروز ۱۳دی‌ماه، مدیر روابط عمومی اداره کل حفاظت از محیط زیست خراسان رضوی هم در گزارشی گفته است: ارس حال ناخوشی دارد و افسرده و بی‌حال در گوشه‌ای از قفس افتاده است.

روند بیهوشی، نمونه‌گیری خون، رادیولوژی و سونوگرافی‌ها برای ارس انجام شده است و منتظر جواب آزمایش‌ها هستیم تا جواب قطعی درباره وضعیت ارس را اعلام کنیم.

احتمالا این هفته جواب همه آزمایش‌های ارس ارائه می‌شود. پس از ارائه نتایج آزمایش‌ها، مشخص خواهد شد که این پلنگ دچار چه بیماری شده است، اگرچه در گذشته ارس دچار بیماری صرع بوده است.

به گزارش شهرآرانیوز، با وجود گفته‌های ضدونقیض از حال عمومی ارس، خبرنگار شهرآرا درروز‌های آینده پیگیر وضعیت این حیوان کمیاب و باارزش است.

موج جدید کرونا در چین؛ نگرانی کشورهای اروپایی، بی‌خیالی ایران

با گسترش موج جدید کرونا در چین، اغلب اعضای اتحادیه اروپا با آزمایش تشخیص اجباری برای مسافران از مبدا این کشور موافقند. یک مقام ارشد وزارت بهداشت ایران گفته قرار نیست برای مسافران ورودی به ایران محدودیتی اعمال شود.کمتر از یک ماه پیش چین خاتمه سیاست‌های مورد مناقشه و سخت‌گیرانه موسوم به “کووید صفر” را که از جمله شاملقرنطینه‌های گستردهو آزمایش اجباری در سطح وسیع می‌شد کنار گذاشت.

دولت چین هفتم دسامبر پس از افزایش نارضایتی از سیاست‌های سخت‌گیرانه کرونایی و تظاهرات علیه محدودیت‌های شدید، از سیاست کووید صفر عقب‌نشینی کرد و وعده داد با تغییر دستورالعمل‌های بهداشتی زندگی شهروندان به مرور به روال عادی بازگردد.

به گزارش رویترز رسانه‌های چین از شهروندان این کشور خواسته‌اند امروز (چهارشنبه، چهارم ژانویه/ ۱۴ دی) برای جشن “پیروزی نهایی” بر پاندمی کرونا، عامل ابتلا به بیماری کووید۱۹ در پکن گرد آیند.

جشن پیروزی با وجود موج جدید ابتلا؟

بنابر این گزارش این دعوت در حالی است که آمار مبتلایان جدید در چین با شدت رو به افزایش است و موج جدید پاندمی در آنجا بسیاری از کشورهای جهان را نگران کرده است.

منابع خبری دوم دی ماه به نقل از موسسه پژوهشی بریتانیایی Airfinity موارد ابتلای جدید به کرونا در چین را روزی بیش از یک میلیون نفر اعلام کردند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این موسسه برآورد کرده شمار قربانیان در میان مبتلایان به بیماری کووید در چین روزانه بیش از پنج هزار نفر باشد. این برآورد با آمار رسمی منتشر شده در چین تفاوت فاحشی دارد اما شواهدی بر احتمال درستی آن دلالت می‌کند.

خبرهای نگران‌کننده از چین باعث شد که برخی سیاستمداران آلمان، از جمله یورگن هارد، سخنگوی سیاست خارجی فراکسیون حزب‌های دموکرات و سوسیال مسیحی در پارلمان فدرال به تازگی خواستار توقف کامل تمام پروازها بین این کشور و چین شوند.

دولت چین ابتدای سال ۲۰۲۰ شیوع ویروس کرونا در شهر ووهان در استان هوبئی این کشور را تائید کرد. چین همان زمان و پس از آن متهم شده که درباره شیوع پاندمی کرونا پنهانکاری کرده و اطلاعات درست و دقیقی درباره این مسئله در اختیار جهانیان نگذاشته است.

نماینده محافظه‌کار پارلمان آلمان هشدار داده که نباید اشتباه سه سال پیش در مورد چین را تکرار کرد و لازم است هر چه سریع‌تر اقدام‌های پیشگیرانه، از جمله توقف پروازها در دستور کار قرار گیرد.

شرط ارائه تست منفی در برخی کشورها

فرانسه از آغاز سال نو میلادی ارائه تست منفی ابتلا به کرونا از مسافران از مبدا چین را اجباری کرد و از تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواست تدبیرهای مشابهی در دستور کار قرار دهند.

تا کنون ایتالیا و اسپانیا هم ارائه تست منفی ابتلا به کرونا را برای مسافران از مبدا چین اجباری کرده‌اند و نمایندگان وزیران بهداشت کشورهای عضو اتحادیه مشغول رایزنی در این زمینه هستند.

مذاکرات مقام‌های نهادهای ملی بهداشتی اتحادیه اروپا روز سه‌شنبه، سوم ژانویه در بروکسل آغاز شد و قرار است امروز ادامه داشته باشد.

هنوز نتیجه نهایی این رایزنی‌ها مشخص نشده اما به گزارش خبرگزاری آلمان و به نقل از کمیسیون اروپا اکثر کشورهای عضو اتحادیه با اجباری شدن ارائه تست منفی توسط مسافرانی که از چین وارد این اتحادیه می‌شوند موافق هستند.

توافق بر سر اتخاذ “رویکرد هماهنگ”

گفته می‌شود شرکت کنندگان در مذاکرات بروکسل به طور اصولی با اتخاذ یک “رویکرد هماهنگ” در واکنش به بحران موج جدید پاندمی در چین موافقت کرده‌اند.

استلا کیریاکیدس، کمیسر بهداشت اتحادیه اروپا روز سه‌شنبه در یک پیام توئیتری نوشت هیئت‌های کارشناسی نهادهای ملی بهداشت اتحادیه به توافق در مورد اقدام‌هایی مانند آزمایش کرونا قبل از حرکت از مبدا چین به هم نزدیک‌تر شده‌اند.

تا کنون ارائه تست منفی برای مسافران پروازها از شهرهای مختلف چین در برخی دیگر از کشورهای خارج از اتحادیه اروپا از جمله ایالات متحده، ژاپن، بریتانیا و اسرائیل اجباری شده است.

با این حال ظاهرا جمهوری اسلامی که خود را آماده موج هشتم کرونا می‌کند با وجود شناسایی مواردی از ابتلا به زیرسویه‌های جدید کرونا در ایران برنامه‌ای برای اعمال محدودیت برای مسافران از مبدا چین در دستور کار ندارد.

عدم اعمال محدودیت در ایران برای مسافر از چین

رئیس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت دولت ابراهیم رئیسی می‌گوید: «قرار نیست ورود پرواز از هیچ کشوری به ایران محدود شود.»

به گزارش خبرگزاری مهر، شهنام عرشی، ۱۳ دی در نشست کارگروه مدیریت درمان سویه جدید کرونا گفته است: «اولویت اول ما برای مراقبت‌های مرزی، نظارت بیشتر بر مرزهای هوایی است و دستوراتی را برای تشدید نظارت‌های بهداشتی بر مسافران پروازهای ورودی به کشور، به‌ویژه مسافران هوایی کشورهایی که آمار شیوع کرونا در آنها بالا رفته است و پرواز مستقیم به ایران دارند، صادر کرده‌ایم.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

گرچه چین به عنوان پرجمعیت‌ترین کشور جهان در حال حاضر یکی از کشورها با آمار بالای شیوع کرونا است مسئولان وزارت بهداشت جمهوری اسلامی دست‌کم تا کنون قصد ندارند برای مسافران ورودی از این کشور محدودیت خاصی قائل شوند.

آمار واکسیناسیون در ایران، به خصوص شمار کسانی که دوز یادآور (بوستر) واکسن کرونا را دریافت کرده‌اند به نسبت اغلب کشورهای اروپایی خیلی بالا نیست.

رئیس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر معتقد است از آنجا که تمام سویه‌های کرونا که در کشورهای مختلف در گردش بودند وارد ایران هم شده‌اند برای اعمال محدودیت خاص برای مسافران دلیل علمی وجود ندارد.

به نظر می‌رسد یکی از علت‌های عدم سخت‌گیری و اعمال محدودیت‌های شدیدتر، قدرت بیماری‌زایی و کشندگی کمتر زیرسویه‌های جدید ویروس کرونا در قیاس با سویه‌های قدیمی‌تر باشد.

با این حال کشورهای اروپایی نگرانند که شیوع گسترده یک موج جدید ابتلا، حتی اگر مبتلایان بدحال کمتری هم داشته باشند، می‌تواند بیمارستان‌ها و مراکز درمانی را با چالش‌های جدی روبرو کند. این نگرانی شامل همه کشورها از جمله ایران هم می‌شود.

نقش تحریم و مسئولان حکومتی در آلودگی هوای ایران

این روزها آلودگی بیش از حد هوا کارشناسان و رسانه‌های جمهوری اسلامی را به خود مشغول کرده است. کارشناسان داخلی و خارجی معتقدند که تحریم‌های بین‌المللی در این زمینه نقشی اساسی دارند.آلودگی هوا در شهرهای بزرگ و کوچک ایران بیش از پیش به خطری جدی برای شهروندان این کشور تبدیل شده است. در گزارشی که خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران، در روز ۱۳ دی (سوم ژانویه) منتشر کرد، آمده است که در ایران سالانه بیش از ۱۰ هزار نفر بر اثر آلودگی هوا دچار مرگ زودرس می‌شوند.

این خبرگزاری به سراغ یکی از کارشناسان محیط زیست رفته و از قول او نوشته است، “تشدید آلودگی هوا را گردن تحریم نیندازیم”.

به نظر می‌رسد که گزارش تسنیم واکنشی است به گزارش کارشناسان مستقل سازمان ملل که چندی پیش تاکید کرده بودند، تحریم‌ها بزرگ‌ترین تاثیر را بر آلودگی هوا در ایران گذاشته‌اند.

پس از گزارش سازمان ملل، چند رسانه با کارشناسان آلودگی هوا در داخل کشور گفت‌وگو کردند و آنها هم نتایج تحقیقات کارشناسان سازمان ملل را تایید کردند.

در این راستا بهزاد اشجعی، کارشناس آلودگی هوا به “انتخاب” گفت: «بزرگ‌ترین تاثیری که تحریم‌ها گذاشته عدم امکان تامین مالی طرح‌های کاهش آلودگی هواست. در کنار این ممکن است تاثیرات دیگری هم گذاشته باشد از جمله در بحث تامین تجهیزات و قطعات مورد نیاز، مثلا در بحث خودروسازی که تولید کاهش پیدا کرده به دلیل این است که با وجود تحریم‌ها قطعات نمی‌تواند وارد کشور شود یا عدم واردات اقلام دیگر ممکن است تحت تاثیر تحریم‌ها باشد. همچنین بخشی از راهکار‌هایی که با قطعه یا دستگاه خاصی ارتباط دارد، اجرایی نمی‌شود».

اشجعی همچنین به پالایشگاه‌های ایران اشاره کرده است که به گفته او، برای ارتقای کیفیت کالاهای سوختی نیاز به همکاری‌با کارشناسان خارجی و همچنین واردات تکنولوژی‌های مدرن دارند که با وجود تحریم‌ها امکان‌پذیر نیست.

مقایسه ایران با سوریه و عراق و سودان

پیش‌تر خبرگزاری ایسنا در رابطه با گزارش کارشناسان مستقل سازمان ملل با رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی گفت‌وگو کرده بود. سمیه رفیعی نیز تاکید کرد که تاثیر تحریم‌ها در آلودگی هوای ایران بسیار زیاد بوده است. او در این راستا به کیفیت نازل سوخت و سیستم حمل و نقل ایران اشاره کرد و گفت، باید آلودگی هوا اولویت تصمیم‌گیران باشد.

رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس که چندی پیش در نشست تغییرات اقلیمی با حضور اتحادیه اروپا و کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا حضور داشته، ابراز خرسندی کرده است که «ایران نسبت به کشورهای منطقه در حوزه رصد آلودگی هوا پیشرو است، هرچند در تعمیر و نگهداری‌ایستگاه‌های سنجش آلودگی هوا مشکلاتی داریم».

او ضمن مقایسه ایران با کشورهای جنگ‌زده تاکید کرده است که عراق تنها یک ایستگاه سنجش و سوریه و سودان هیچ ایستگاهی برای پایش و رصد ندارند.

“نخواستن” بیش از “نتوانستن”

خبرگزاری تسنیم در گزارش ۱۳ دی خود به نقل از اسماعیلی بیدهندی، استاد دانشگاه نوشت: «عامل اصلی آلودگی هوا ذرات معلق با قطر کمتر از ۲.۵ میکرون هستند. این عامل که در کلان‌شهرها اصلی‌ترین دلیل آلودگی هواست ۶۵ درصد تولید آن به واسطه وسایل نقلیه موتوری است.»

این استاد دانشگاه بر اساس بررسی‌هایی که در رابطه با اجرای “قانون هوای پاک” انجام شده گفته است، در میان مسئولان جمهوری اسلامی “نخواستن” بیش از “نتوانستن” مشهود است:‌ «این نخواستن نیز می‌تواند به واسطه تعارض منافع برخی مسئولین، عدم وجود اراده کافی در برخورد قضایی با متخلفین و ترک فعل‌کنندگان، عدم اولویت دادن به مقوله آلودگی هوا و یا عدم ادراک ارزش و میزان خسارت ناشی از استمرار آلودگی هوای کشور در میان مسئولین باشد.»

بیدهندی تاکید کرده است که سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان دستگاه ناظر بر حسن اجرای قانون هوای پاک زیر نظر رئیس جمهور است و وزارتخانه‌هایی هم که در اجرای این قانون ترک فعل کرده‌اند بخشی از دولتند. از طرف دیگر دولت وظیفه کنترل بر اجرای این قانون را دارد و چون همه دستگاه‌ها تاکنون به وظایف خود آنچنان که باید عمل نکرده‌اند، «هیچ چاقویی دسته خود را نمی‌برد و در نتیجه برخورد مناسبی با دستگا‌ه‌هایی که ترک فعل کرده‌اند انجام نمی‌شود.»

او از مجلس شورای اسلامی هم انتقاد کرده و گفته است: «بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس از ابتدای سال ۱۴۰۱ باید استاندارد آلایندگی خودروها افزایش پیدا می‌کرد اما این اتفاق نیفتاد و دولت این الزام را ملغی کرد. متأسفانه در این قضیه هیچ کنشگری مناسبی از سوی نمایندگان مجلس حتی در قالب یک سوال از رئیس جمهور انجام نشد و اکنون اثر اجرایی نشدن این قانون را در آلودگی هوا می‌بینیم.»

عضو هيئت علمی دانشگاه تهران به استاندارد نبودن سوخت در ایران هم اشاره کرده است. به گفته او در این زمینه وزارت نفت و وزارت صمت هیچگونه مسئولیتی را نمی‌پذیرند و در این میان «مردم و اقتصاد کشور مظلوم واقع شده و آسیب می‌بینند.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در بسیاری از کشورها جنبش محیط زیست بسیار فعال شده و مردم با داشتن حق اعتراض، به شیوه‌های گوناگون در قبال آلودگی هوا واکنش نشان می‌دهند. اما جمهوری اسلامی هیچ‌گونه انتقادی را از جانب شهروندان نمی‌پذیرد و اجازه ایجاد تشکلات مردمی برای رسیدگی به معضلات اجتماعی، از جمله آلودگی هوا را نمی‌دهد.

در سال‌های اخیر حتی شماری از فعالان محیط زیست به خاطر اعتراض به آلودگی وضعیت اسفبار محیط زیست تحت پی‌گرد قضایی قرار گرفته و حکم‌های سنگینی گرفته‌اند.

“دست‌کم ۱۶ معترض بر اثر شکنجه در زمان بازداشت کشته شدند”

کمیته پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان از کشته شدن ۱۶ معترض بر اثر شکنجه برای اعتراف‌گیری در زمان بازداشت خبر داد. ظرف چهار روز گذشته ۱۰۴ شهروند بلوچ بازداشت شدند. اعتصاب الهام مدرسی در زندان به ‌رغم ضرب و شتم ادامه دارد.کمیته پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان در گزارشی که روز چهارشنبه ۱۴ دی (۴ ژانویه) منتشرکرد گفته است علاوه بر شکنجه‌، برخی از کشته‌شدگان در نتیجه جلوگیری از دریافت درمان موثر بعد از زخمی شدن با گلوله به قتل رسیدند.

در این گزارش نام و نحوه کشته شدن این افراد توضیح داده شده است. کمیته پیگیری بازداشت‌شدگان به طور مختصر آنچه را که بر جانباختگان شکنجه، در زندان‌های جمهوری اسلامی گذشته شرح داده است.

شهروندی که شبانه دفن شد

به گزارش این کمیته اسماعیل دزوار شهروند اهل سقز، ششم مهر در جریان اعتراضات مردمی در این شهر بازداشت شده و ۱۲ روز بعد پیکر او به بیمارستان سقز منتقل شده است.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

فعالان کرد مرگ او را به نقل از پرسنل بیمارستان بر اثر شکنجه در بازداشت می‌دانند. به شهادت این افراد آثار کبودی بر بدن و به ویژه کبودگی و شکستگی بر روی قفسه سینه وی کاملاً مشهود بوده است.

سازمان حقوق بشر “هه‌نگاو” در آن‌زمان گزارش داده بود که بعد از انتقال پیکر آقای دزوار به بیمارستان، نیروهای اطلاعات سپاه در سالن رادیولوژی بیمارستان پس از یک نشست کوتاه به مسئولین بیمارستان گفتند که دلیل مرگ وی را سانحه رانندگی اعلام کنند که این درخواست با مخالفت شدید سوپروایزر بیمارستان روبرو شد.

بیشتر بخوانید: آزادی ترانه علیدوستی با قید وثیقه؛ تهدید شارلی‌ابدو از سوی ایران

نیروهای اطلاعات سپاه پس از مخالفت کادر پزشکی، ساعت ۳ بامداد جسد را بدون اجازه از بیمارستان ربوده و با همکاری نیروهای آتش‌نشانی وی را شبانه دفن کردند.

خانواده این شهروند کُرد تحت فشار نهادهای امنیتی علت مرگ فرزندشان را “سانحه رانندگی” اعلام کردند.

سناریوی ساختگی “خودکشی، ایست قلبی و پرتاب از بلندی”

جمهوری اسلامی تا کنون مسئولیت کشتار این افراد را برعهده نگرفته است و دلایل جان باختن آنان را “خودکشی”، ایست قلبی” و یا “پرتاب از بلندی” اعلام کرده است.

نهادهای امنیتی خانواده این افراد را به شدت تحت فشار قراردادند تا علت واقعی مرگ فرزندان خود را پنهان کنند و یا دروغ بگویند. در برخی از موارد خانواده کشته‌شدگان مجبور شدند مخفیانه پیکر فرزندانشان را دفن کنند.

دفن مخفیانه پیکر شکنجه شده جوان ایذه‌ای

حامد سلحشور، جوان ۲۲ سال اهل ایذه نیز یکی دیگر از کشته‌شدگانی است که زیر شکنجه کشته شد. او پنجم آذر در حالی که در مسیر اصفهان به سمت ایذه در حال حرکت بوده توسط ماموران اطلاعات سپاه دستگیر می‌شود و بعد از پنج روز بی‌خبری مرگ او را اعلام و ماموران امنیتی به سرعت پیکرش را دفن می‌کنند.

دفن مخفیانه پیکر حامد توسط ماموران در منطقه‌ای به نام “قلعه تل” در خارج از شهر ایذه انجام می‌شود اما زمانی که خانواده از محل دفن او باخبر می‌شوند پیکر او را از قبر خارج کرده و در “آرامگاه خانوادگی” در ایذه دفن می‌کنند.

جوانی که بعد از شکنجه به کما رفت و درگذشت

مهدی زارع اشکذری یکی دیگر از شهروندانی است که به دلیل شرکت در اعتراضات در تهران بازداشت می‌شود و به خاطر جراحات ناشی از شکنجه ساعاتی پس از آزادی موقت به کما می‌رود. مهدی ۲۰ روز بعد در بیمارستان جان باخت.

خاله مهدی با انتشار عکسی در فضای مجازی از ضرب و شتم این جوان در زمان بازداشت خبر داده و نوشت مهدی در کنار قبر مادرش به خاک سپرده شد. او خطاب به مهدی در اینستاگرامش می‌نویسد: «مواظب باش مشت و لگدها و کبودی‌ها و دماغ شکسته‌ات را که در بازداشتگاه امنیتی برتو وارد کردند از مادرت پنهان کنی.»

درباره هویت اشکذری گفته شده است که او متولد ۱۳۷۰ اهل اشکذر یزد و دانشجوی ایرانی بوده که در ایتالیا تحصیل می‌کرده و به دلیل درگذشت مادرش به ایران رفته و در اعتراضات تهران شرکت کرده است.

بازداشت ۱۰۴ نفر از شهروندان بلوچ

حال وش، گروه رسانه‌ای که در امور سیستان و بلوچستان فعالیت می‌کند روز چهارشنبه ۱۴ دی از بازداشت دست کم ۱۰۴ نفر از شهروندان بلوچ در مناطق مختلف زاهدان طی چهار روز گذشته خبر داد.

حال وش نوشته است در پی یورش نیروهای امنیتی و نظامی به محلات مختلف زاهدان از جمله بازار مشترک، خیابان کوثر، بعثت و پارک کودک و دیگر مناطق دست کم ۱۰۴ نفر از شهروندان بازداشت شدند.

حال وش هویت برخی از افراد بازداشت شده را نیز منتشر کرده اما نوشته از سرنوشت اکثر بازداشت شدگان اطلاعی در دسترس نیست.

دستگیری سه معترض در آق قلا

سازمان فعالان حقوق بشر ترکمن‌صحرا “توهرا” از بازداشت سه تن از شهروندان ترکمن در آق قلا خیر داده است. به نوشته این نهاد حقوق بشری افراد بازداشت‌شده به “تشویش اذهان عمومی و تلاش برای ایجاد اغتشاش” متهم شدند.

بازداشت شهروندان ترکمن پیش از این نیز گزارش شده بود. در طی اعتراضات سه ماهه اخیر دست‌کم ۱۰۰ شهروند در گنبدکاووس بازداشت شده‌اند.

بیشتر بخوانید: خیزش مردمی ۱۴۰۱؛ بر معترضان ترکمن چه رفته است؟

ضرب و شتم الهام مدرسی در زندان

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، الهام مدرسی، شهروند بازداشتی ساکن کرج، سومین روز از اعتصاب غذای خود را در زندان کچویی کرج سپری می‌کند.

او در اعتراض به طولانی شدن روند پرونده خود و عدم اعزام به بیمارستان، از روز ۱۲ دی دست به اعتصاب غذای خشک زده است.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده مدرسی به هرانا گفته است مسئولان زندان سعی داشتند الهام را مجبور کنند که به اعتصاب غذای خود پایان دهد؛ زمانی که با مخالفت وی نسبت به این موضوع مواجه شدند، او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.

دستگیری یک وکیل دیگر توسط لباس‌شخصی‌ها

کمپین حقوق بشر ایران از بازداشت يک وکیل دیگر در محل “دادگاه” از سوی ماموران لباس شخصی خبر داده است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

این کمپین در توییتی بازداشت این وکیل را “جنگ آشکار علیه حاکمیت قانون و حقوق شهروندان” توصیف کرده است.

افزایش شمار بازداشتی‌ها در ایران نتوانسته جلوی خیزش مردمی را بگیرد و سبب شده است حتی دامنه این اعتراضات به نقاطی کشیده شود که پیش از این به صورت فعال در آن مشارکتی نداشتند.

کاریتاس: آلمان باید منتظر موج جدید پناهجویان اوکراینی باشد

تجاوز نظامی روسیه به اوکراین باعث گریز حدود هشت میلیون اوکراینی به کشورهای اروپایی شده است. سازمان کمک‌رسانی کاریتاس می‌گوید، اکنون به دلیل زیرساخت‌های ویران‌شده و کاهش دما باید منتظر موج دیگری از پناهجویان این کشور بود.سازمان کمک‌رسانی بین‌المللی کاریتاس، وابسته به کلیسای کاتولیک، نسبت به افزایش شمار پناهجویان اوکراینی در کشورهای اروپایی به‌ویژه آلمان هشدار داد.

گرنوت کراوس، رئیس تیم اوکراین این سازمان به خبرگزاری آلمان گفت، اگر روسیه همچنان به تخریب زیرساخت‌های اوکراین ادامه دهد و دما کاهش یابد، مردم در برخی مناطق چاره‌ای جز ترک محل زندگی خود نخواهند داشت.

از آنجایی که تجاوز نظامی روسیه به اوکراین ادامه دارد و احتمال سردترشدن هوا هم زیاد است، کراوس تصریح کرد: «ما منتظر موج دیگری (از پناهجویان) هستیم.»

خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه، چهارم ژانویه (۱۴ دی) به نقل از ستاد کل نیروهای مسلح اوکراین گزارش داد که تنها “در ۲۴ ساعت گذشته” بیش از ۹۲ حمله موشکی و ۱۸ حمله هوایی به اهداف نظامی و غیرنظامی در شهرهای کراماتورسک، زاپوریژیا و خرسون صورت گرفته است.

نزدیک به ۱۵ میلیون آواره جنگی

صندوق کمک به پناهندگان سازمان ملل، شمار پناهندگان اوکراینی در کشورهای اروپایی را حدود هشت میلیون نفر اعلام کرده است. بیش از ۶.۵ میلیون نفر دیگر نیز خانه‌های خود را ترک کرده و در داخل کشور آواره هستند.

اطلاعات بیشتر در باره حمله نظامی روسیه به اوکراین

به گفته گرنوت کراوس از سازمان کاریتاس، بسیاری از افرادی که در اوکراین مانده‌اند زنان سالمند هستند و به دلیل شرایط اسفباری که حمله‌های ارتش روسیه به‌بار آورده، آنها باید هر چه زودتر کشور را ترک کنند.

او تاکید می‌کند که این امر باعث فشار بیشتر بر کشورهای همسایه از جمله آلمان خواهد شد.

کمک‌های کاریتاس

کاریتاس خدمات گوناگونی ارائه می‌کند؛ از جمله توزیع غذا و آب آشامیدنی در اوکراین را بر عهده دارد. به گزارش خبرگزاری آلمان، این سازمان امدادی به نیازمندان در اوکراین کارت‌های اعتباری معادل ۵۶ یورو در ماه می‌دهد.

کراوس تاکید می‌کند: «یکی از مشکلات اساسی زیرساخت‌هایی هستند که مورد حمله روسیه قرار گرفته‌اند. اگر برق نباشد، کارت‌های اعتباری هم غیر قابل استفاده می‌شوند».

کاریتاس در تلاش است که کالاهای مورد نیاز مردم را در خود منطقه تهیه کند و تا حد زیادی از وابستگی به حمل و نقل بکاهد. اما برخی کالاها مانند ژنراتور برق در اوکراین وجود ندارد.

به گفته کراوس، کاریتاس به نیازمندان، کمک زمستانی یک‌باره‌ای معادل حدود ۵۶۰ یورو می‌پردازد. این کمک نقدی برای ترمیم پنجره‌ها، تعمیر سقف‌های ویران‌شده، مواد گرمایشی یا لباس‌های زمستانی به‌کار می‌رود.

کاریتاس در ارتباط تنگاتنگ با صندوق کمک به پناهندگان سازمان ملل UNHCR فعالیت می‌کند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

واحد اوکراین کاریتاس بزرگ‌ترین واحد این سازمان است که حدود ۲۰۰۰ همکار دارد. بیشتر این همکاران از جنگ آسیب مالی دیده‌اند و شماری از آنها حتی خانه‌های خود را از دست داده‌اند.

کار در اوکراین با خطر مرگ همراه است. چند هفته پیش دو کارمند کاریتاس در حمله‌ای به یک مرکز کمک‌های اجتماعی در ماریوپل جان باختند.

انفجارهای مهیب در شبه جزیره کریمه پس از حمله پهپادی اوکراین

پس از انتشار خبر وقوع چند انفجار در کریمه، روسیه ادعا کرد پهپادهای مهاجم اوکراین را نزدیک یک پایگاه هوایی منهدم کرده است. مسکو همزمان اذعان کرد تلفات سربازان روسی در حمله اخیر موشکی اوکراین بیش از آمار قبلی است.شبه جزیره کریمه در دریای سیاه جزو سرزمین اوکراین است که روسیه سال۲۰۱۴ آن را اشغال و به فدراسیون روسیه ضمیمه کرد.

نیروهای روسی از این منطقه برای تجاوز به جنوب اوکراین استفاده کرده‌اند و شبه‌جزیره کریمه محل استقرار پایگاه هوایی بلبک و یکی از مهم‌ترین مسیرهای تدارکاتی ارتش روسیه است.

از آغاز تجاوز نظامیان روسیه به خاک اوکراین در ۲۴ فوریه سال پیش شبه جزیره کریمه و پایگاه بلبک بارها هدف حمله نیروهای اوکراینی قرار گرفته است.

منابع خبری روز چهارشنبه، چهارم ژانویه به نقل از شاهدان عینی از شنیده شدن صدای چند انفجار مهیب در شبه جزیره کریمه خبر دادند. مسکو می‌گوید صدای انفجار مربوط به انهدام پهپادهای تهاجمی اوکراین بوده است.

صدای انفجار از نزدیک پایگاه هوایی روسیه

به گزارش خبرگزاری آلمان، میخائیل رازوژایف ، فرماندار منطقه سواستوپل در کریمه در کانال تلگرامی خود نوشته صبح چهارشنبه دو هواپیمای بدون سرنشین که قصد حمله به پایگاه بلبک در این منطقه را داشتند برفراز دریا منهدم شده‌اند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

ساکنان منطقه در شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند صدای انفجارها از سمت پایگاه هوایی بلبک شنیده شده است. منابع روسی تا کنون درباره خسارت‌ها و تلفات احتمالی انفجارها گزارشی منتشر نکرده‌اند و فرماندار سواستوپل می‌گوید تمام سامانه‌های دفاعی به طور معمول مشغول کار هستند.

ارتش روسیه از مدتی پیش و ظاهرا در واکنش به پیش‌روی‌های نیروهای اوکراینی در مناطق اشغالی، حمله‌های موشکی و پهپادی گسترده‌ای علیه زیرساخت‌های غیرنظامی اوکراین را آغاز کرده که در آنها از هواپیماهای بدون سرنشین ساخت جمهوری اسلامی هم استفاده می‌کند.

انهدام ۳۹ پهپاد ساخت ایران بر فراز کی‌یف

اوکراین چندی پیش از کشته شدن چند مستشار جمهوری اسلامی در شبه جزیره کریمه خبر داد که آموزش کار با پهپادهای ساخت ایران به نظامیان روسی را بر عهده داشته‌اند.

مقام‌های نظامی اوکراین روز سه‌شنبه گفتند سامانه‌های پدافند هوایی این کشور موفق به رهگیری وانهدام ۳۹ پهپاد ساخت جمهوری اسلامی بر فراز آسمان کی‌یف شده‌اند.

با افزایش پشتیبانی نظامی و تسلیحاتی کشورهای غربی از اوکراین نه تنها سامانه پدافند ضدهوایی این کشور تقویت شده بلکه نیروهای اوکراینی در روزهای گذشته ضربه‌های سختی به نیروهای روسیه وارد کرده‌اند.

ارتش اوکراین می‌گوید نیروهای نظامی این کشور در شب سال نو میلادی یک پایگاه موقت نظامیان روسیه در شهر ماکیوکا، نزدیک مرکز استان دونتسک و از مناطق اشغالی شرق کشور را با موشک و توپخانه هدف قرار دادند و در این حمله صدها سرباز روس کشته و مجروح شدند.

تائید تلفات سنگین توسط وزارت دفاع روسیه

به گزارش رویترز، وزارت دفاع روسیه که پیش از این شمار تلفات این حمله را ۶۳ نفر اعلام کرده بود روز چهارشنبه اذعان کرد که در حمله موشکی و توپخانه‌ای نیروهای اوکراینی به پایگاه موقت شهر ماکیوکا ۸۹ سرباز روسی کشته شده‌اند.

این پرتلفات‌ترین حمله نیروهای اوکراینی است که وزارت دفاع روسیه تا کنون وقوع آن را تائید کرده است. این وزارت‌خانه در بیانیه‌ای استفاده سربازان از تلفن همراه را علت مکان‌یابی آنها عنوان کرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

تلفات سنگین سربازان روسیه در این حمله در کنار موفقیت‌های نیروهای اوکراینی در ماه‌های اخیر خشم برخی کارشناسان و ملی‌گرایان روسی را برانگیخته اما این خشم متوجه فرماندهان عملیات نظامی در اوکراین می‌شود و نه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه که فرمان حمله را صادر کرد.

حمله به آسایشگاه سربازان روسیه در شهر ماکیوکا که ظاهر کنار یک زاغه مهمات قرار داشته، واکنشی به حمله‌های موشکی و پهپادی روسیه به مناطق مسکونی و زیر ساخت‌های غیرنظامی ارزیابی می‌شود که در تعطیلات کریسمس و روزهای بعد تشدید شده‌اند.

ولودیمیر زلنسکی. رئیس جمهوری اوکراین در پیام ویدئویی روزانه خود پوتین را متهم کرد که هدفش از تشدید حمله‌ها فرسایشی کردن جنگ، فرسوده کردن سامانه‌های دفاع ضد هوایی و از پای درآوردن مردم اوکراین است.

نیروی هوایی اوکراین می‌گوید از شب سال نو تا کنون دست‌کم ۸۴ پهپاد انتحاری نیروهای روسیه رهگیری و پیش از اصابت به هدف منهدم شده‌اند.

.