Previous Next

بیابان زایی؛ نتیجه سوءمدیریت سرزمین

مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور: حدود ۸۸ درصد از مساحت کشور تحت تاثیر پدیده بیابان‌زایی قرار دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، ایران در کمربند خشک و نیمه‌خشک جهانی قرار دارد که به‌طور عادی نیز بارش‌های کمتری را دریافت می‌کند اما طی چندسال گذشته با کاهش میزان بارندگی و تغییر الگوی بارش، تغییر اقلیم و… مشکلات بسیار زیادی همچون بیابان زایی به وجود آمده است که موجب وقوع توفان‌های شن و ماسه و وارد شدن بسیاری خسارات همچون از ریل خارج شدن قطار و افزایش تصادفات جاده‌ای شده است که به گفته مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در این شرایط قابلیت حیاتی، بیولوژیک، توان و حاصلخیزی سرزمین کاهش می‌یابد و بازگشت به شرایط اولیه بسیار دشوار است.

 

مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با بیان اینکه منابع اعتباری یکی از چالش‌ها و دغدغه‌های جدی در حوزه مقابله با بیابان‌زایی است، گفت: تنها مسئله منابع مالی موضوع اول و آخر نیست بلکه باید برنامه‌ریزی‌های هماهنگ و سیاستگذاری‌های همسو و پشتیبانی قوانین دراین‌باره پررنگ دیده شود.

وحید جعفریان درباره موقعیت جغرافیایی ایران و عوامل افزایش بیابان‌زایی عنوان کرد: ایران به لحاظ جغرافیایی در کمربند خشک و نیمه‌خشک جهان قرار گرفته است و به دلیل متاثر شدن از این شرایط اقلیمی خشک، شرایط بیابانی برای اکوسیستم‌های زمینی کشور ما فراهم است.

او افزود: براساس مطالعات انجام شده توسط دانشگاه تهران و وزارت نیرو، حدود ۸۸ درصد از مساحت کشور تحت تاثیر پدیده بیابان‌زایی قرار دارد. مفهوم بیابان‌زایی، به تخریب سرزمین و آسیب‌پذیری در مناطق خشک و نیمه‌خشک و سوء‌مدیریت سرزمین اشاره دارد.مدیر کل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور ادامه داد: در این شرایط قابلیت حیاتی، بیولوژیک و توان و حاصلخیزی سرزمین کاهش می‌یابد و بازگشت به شرایط اولیه بسیار دشوار است.مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور: سالیانه در حداقل یک میلیون هکتار از عرصه‌های بیابانی و یا مناطق تحت تاثیر کشور از نظر فرسایش بادی‌، تخریب سرزمین اتفاق می‌افتد و مستعد تبدیل به کانون بحران فرسایش بادی و خسارت‌ها می‌شوند.

۳۰ میلیون هکتار از مساحت کشور تحت تاثیر فرسایش بادی

او با تاکید بر اینکه مدیریت پایدار یکی از اتفاقات مهم در این اقلیم است، گفت: بر اساس آخرین مطالعات صورت گرفته در سال ۹۸ مشخص شده است که ۳۰ میلیون هکتار از عرصه‌های ایران تحت تاثیر فرسایش بادی هستند. از این ۳۰ میلیون هکتار، حدود ۱۴ میلیون هکتار تحت عنوان کانون‌های بحرانی فرسایش بادی شناخته می‌شوند. این کانون‌ها عرصه‌هایی هستند که بر منابع زیستی و اقتصادی کشور خسارت وارد می‌کنند.

جعفریان افزود: اراضی کشاورزی، جاده‌ها، راه‌آهن، صنایع و همه منابع زیست انسانی که در این محدوده قرار گرفتند، تحت تاثیر فرسایش بادی قرار دارند و آسیب می‌بینند.

۳۰۰۰ میلیارد تومان هزینه ناشی از فرسایش بادی

او ادامه داد: در مطالعه سال ۹۸ مشاهده شده است که هزینه‌های ناشی از فرسایش بادی در کشور حداقل ۳۰۰۰ میلیارد تومان در سال است که به‌طور مستقیم باعث کاهش کیفیت زندگی در بسیاری از روستاهای مناطق بیابانی می‌شود و بخشی از عرصه‌های کشاورزی، صنایع و تاسیسات صنعتی به دلیل هجوم ماسه‌های روان و فرسایش بادی دچار آسیب و خسارت می‌شوند.

مدیر کل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور افزود: برآورد ما این است که سالیانه در حداقل یک میلیون هکتار از عرصه‌های بیابانی و یا مناطق تحت تاثیر کشور از نظر فرسایش بادی‌، تخریب سرزمین اتفاق می‌افتد و مستعد تبدیل به کانون بحران فرسایش بادی و خسارت‌ها می‌شوند.

او ادامه داد: ما اگر بخواهیم فقط شرایط موجود را حفظ کنیم باید برنامه‌های مدیریت پایدار سرزمین و مقابله با بیابان‌زایی را حداقل در یک میلیون هکتار از عرصه‌های آسیب‌پذیر کشور در سال اجرا کنیم. در حال حاضر در بهترین شرایط، در طول برنامه ششم توسعه اجرای فعالیت‌های مقابله با بیابان‌زایی بیش از ۳۰۰ هزار هکتار نبوده و ما در مقایسه با شدت بیابان‌زایی در کشور -که ناشی از عوامل انسانی و تغییر اقلیم است- عقب می‌مانیم و هرسال این گستره توسعه می‌یابد و خسارات بیشتری را تحمیل می‌کند.

به گفته جعفریان یکی از مهم‌ترین علل زیربنایی تشدید فرسایش بادی در کشور به‌ویژه در سال‌های اخیر به چگونگی مدیریت منابع آب، افت آب‌های زیرزمینی و عدم تامین حقابه بازمی‌گردد. به‌طور کلی استمرار و تشدید توسعه خشکسالی‌ در کشور از عواملی هستند که به گسترش و تخریب سرزمین و بیابان‌زایی کمک کرده‌اند.

او ادامه داد: به عقیده ما در برنامه‌های بالادستی حکمرانی منابع آب، حتما باید به موضوع فرسایش بادی، گرد و غبار و خسارات ناشی از آن توجه جدی شود، کما اینکه اخیرا موضوع حکمرانی منابع آب و موضوعات مرتبط در شورای عالی آب مطرح شده است. تقاضای ما به این دلیل است که با یک نگرش جامع بتوان توفان‌های ماسه‌ای و گرد و غبار را کنترل کرد.

مدیر کل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با بیان اینکه در این سازمان برای کنترل بیابان‌زایی تاکنون اقدامات بسیار زیادی انجام شده است، عنوان کرد: اخیرا سندی تحت عنوان سیاست‌های مشارکتی مدیریت مناطق بیابانی را به استان‌ها ابلاغ کردیم و برای اولین بار رویکردهای مشخصی با استفاده از ظرفیت‌های قانونی و حمایتی برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، توسعه مشارکت مردم و ایفای نقش مسئولیت اجتماعی بنگاه‌های مالی در کشور تعریف شده است.

احیای ۸۵ هزار هکتار از کانون‌های بحرانی گرد و غبار

او ادامه داد: خوشبختانه در سال گذشته ۸۵ هزار هکتار از مناطق کانون‌های بحرانی فرسایش بادی و مناطق بیابانی کشور با مشارکت بخش‌های مختلف به ویژه صنایع بزرگ، معادن و جوامع محلی هم احیا شدند و هم در حال حفاظت هستند. این یک رویکرد مشارکتی بر اساس تجارب سازمان منابع طبیعی در حوزه توانمندسازی جوامع محلی و همکاری موثر با سازمان‌ها و بخش‌های مختلف است. انتظار داریم تا پایان سال ۱۴۰۱ برنامه‌های احیای مناطق تحت تاثیر فرسایش بادی از دید مشارکتی به ۱۰۰ هزار هکتار برسد و ظرفیت‌های خوبی نیز در این حوزه وجود دارد.

او ادامه داد: موضوع قابل‌توجه دیگر بحث ارائه نیازهای فناورانه مدیریت پایدار سرزمین با تاکید بر بحث مدیریت مناطق بیابانی است. در این زمینه بازخورد خوبی از بخش‌های دانش‌بنیان دریافت کرده‌ایم و الگوها و روش‌های تثبیت ماسه‌های روان، استفاده اقتصادی از کالاها و خدمات متعدد اکوسیستم‌های منحصربه‌فرد و ویژه بیابان‌های کشور و استفاده از خاکپوش‌های مناسب دوستدار محیط زیست برای تثبیت ماسه‌های روان مواردی هستند که با هماهنگی و همکاری موثر با حوزه‌های دانش‌بنیان صورت گرفته است.

او با تاکید بر اینکه تخصیص منابع اعتباری مرتبط با فعالیت‌های مناسب برای مقابله با بیابان‌زایی ضروری است، گفت: کانون‌های بحرانی ویژه‌ای در منطقه خوزستان، سرخس و دشت زابل وجود دارد و آثاری از فعال شدن و خسارت‌زا بودن دشت‌های تولیدکننده توفان‌های ماسه‌ای و گرد و غبار در اطراف آنها و شهرهای بزرگ به چشم می‌خورد.

مدیر کل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور اضافه کرد: با توجه به گستره خشکسالی در منطقه جنوب و جنوب غرب آسیا این نگرانی وجود دارد که فعالیت‌های بیابان‌زایی، سرعت بیشتری پیدا کند. بنابراین نیاز است که منابع اعتباری لازم برای انجام فعالیت‌های گسترده نهالکاری، استفاده از خاکپوش‌ها، بادشکن‌ها، ایجاد تله‌های رسوب‌گیر و بهره‌گیری از روش‌های مدیریت روان آب‌ها در مناطق بیابانی، قرق و مدیریت چرای دام در محدوده بیابانی، اختصاص یابد.

جعفریان ادامه داد: ما نیاز داریم که به‌صورت عاجل یک میلیون هکتار از مناطق فوق بحرانی کشور -که برنامه‌ مشخصی برای آن تعریف شده است- را در یک برنامه زمانی یکساله تحت کنترل قرار دهیم و نزدیک به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان منابع مالی برای این اقدامات نیاز است.او افزود: با توجه به اینکه ما یکی از اعضای فعال کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی هستیم و فعالیت‌های مرتبط با مدیریت پایدار سرزمین را در این راستا در قالب کارگروه ملی مقابله با بیابان‌زایی انجام می‌دهیم، دانش و ظرفیت‌های قابل‌توجهی در ایران و سایر کشورهای اطراف و دانشی قابل ارائه و تعمیم برای مدیریت پایدار سرزمین در مناطق خشک و نیمه‌خشک وجود دارد. بخش دانشگاهی و تحقیقاتی کشور ما نیز جایگاه ویژه‌ای در این زمینه دارد و اقداماتی که برای نقش‌آفرینی دولت جمهوری اسلامی ایران در تبیین طرح‌های منطقه‌ای مدیریت توفان‌های ماسه‌ای و گرد و غبار صورت گرفته بسیار قابل‌توجه است.

مدیر کل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور تاکید کرد: متولی این اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست است و سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور یکی از اعضای مهم اجرای سیاست‌های تعریف شده در قالب سیاستگذاری و هماهنگی مدیریت گرد و غبار در کشور است.

تنها تامین اعتبارات کافی نیست

او در پاسخ به این سوال که آیا برای سرعت بخشیدن به اجرای برنامه‌های مقابله با بیابان‌زایی تنها تامین اعتبارات مالی نیاز است یا شرایط دیگری نیز ضرورت اجرا دارد؟ گفت: منابع اعتباری یکی از چالش‌ها و دغدغه‌های جدی است و در هر مقطعی که در بحث ریزگردها اعتبارات مورد نیاز از منابع صندوق توسعه ملی تامین شد ما شاهد یک جهش فوق‌العاده در فعالیت‌های مقابله با بیابان‌زایی در کشور بودیم ولی اعتبارات محدود برای پرداختن به این چالش جدی در کشور ما چندان کفایت نمی‌کند.

جعفریان تاکید کرد: در میان تمامی مشکلاتی که وجود دارد قطعا موضوعات مالی یکی از مهم‌ترین مباحث تاثیرگذار در فرایند همکاری و هماهنگی سیاست‌ها و برنامه‌های دستگاه‌های اجرایی مختلف است که در قالب مدیریت سرزمین اعمال می‌شود.او افزود: از جمله نقش‌های انسان در تخریب سرزمین، موضوع تغییر کاربری زمین است. تغییرات کاربری می‌توانند به شدت موجب افزایش آسیب‌پذیری سرزمین نسبت به فرسایش بادی باشند و خسارت‌ها را نه تنها در همان سرزمین بلکه در مناطق دوردست از عرصه‌های تخریب یافته با حرکت شن‌های روان و حرکت غبار به سمت‌های دیگر ایجاد کنند.

مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور ادامه داد: یکی از رسالت‌های کارگروه ملی مقابله با بیابان‌زایی، هماهنگی و همسوسازی سیاست‌ها و برنامه‌های بخش‌های مختلف است. از وظایف آنها می‌توان به برنامه‌های فرهنگ‌سازی و سیاست‌گذاری‌های کلان و مباحث قانون‌گذاری اشاره کرد.

جعفریان گفت: بخش‌های حمایتی و تشویقی و پشتیبانی از سرمایه‌گذاری در بخش‌های خصوصی و… همه قطعات یک پازل هستند که در نهایت می‌توانند به چشم‌اندازی از مدیریت پایدار سرزمین ختم شوند و منابع مالی موضوع اول و آخر نیست بلکه باید برنامه‌ریزی‌های هماهنگ و سیاستگذاری‌های همسو و پشتیبانی قوانین در این خصوص پررنگ دیده شود.

 

خطر پنهان واردات چوب با پوست برای جنگل های هیرکانی

یک استاد دانشگاه در مورد اقدام شتاب زده در واردات چوب با پوست هشدار داد و گفت: اگر این واردات با رعایت نکات علمی و نظارت‌های دقیق انجام نشود ریسک ورود آفات و نابودی جنگل‌های شمال کشور را بالا می‌برد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا اصغر طارمیان عضو هیات علمی علوم و صنایع چوب و کاغذ دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران افزود: واردات چوب با پوست به دلیل ریسک ورود آفات به کشور و احتمال آسیب زدن به جنگل ها سال‌ها در کشور ممنوع بوده است.

این نوع واردات چوب با پوست در برخی از کشورها ممنوع و در برخی دیگر با شرایط خاص قرنطینه‌ای مجاز است.
وی ادامه داد: در کشور ما با توجه به طرح استراحت و تنفس جنگل و ممنوع بودن واردات گرده بینه با پوست برخی صنایع چوب و کاغذ به ویژه صنایع تولید کاغذ و فرآورده‌های مرکب مانند صنایع تولید نئوپان، ام دی اف و تخته لایه و روکش گیری برای تأمین مواد اولیه دچار مشکل هستند و قیمت تمام شده مواد اولیه وارداتی هم بالا است؛ بنابراین برخی خطوط تولید طی این سال‌ها تعطیل شده و یا با ظرفیت کم فعال هستند.

وی اضافه کرد: به همین دلیل، سال‌ها موضوع آزادسازی واردات چوب با پوست به عنوان راهکار موثر برای رفع این مشکل مطرح بوده و در نهایت در دولت فعلی به دستور رئیس سازمان حفظ نباتات کشور واردات چوب با پوست از مهر ماه سال جاری با اعمال تیمارهای قرنطینه‌ای مورد نظر سازمان آزاد شد.

طارمیان با بیان اینکه مقرر بود برای اعمال تیمار قرنطینه‌ای روش تابش اشعه گاما استفاده شود ولی به علت مسائل اجرایی آن به ویژه پرهزینه بودن به نتیجه نرسید، گفت: اکنون قرار است برای این منظور از تیمار حرارتی استفاده شود و به گفته رئیس سازمان مذکور در آستراخان روسیه به وسعت پنج هکتار واحدهای صنعتی تیمار حرارتی احداث خواهد شد و گرده بینه‌های با پوست قبل از ورود به کشور در این کوره‌های صنعتی مطابق با الزامات بین المللی قرنطینه کمیته فائو (FAO) تیمار خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه بناست واردات گرده بینه با پوست گونه‌های پهن برگ و احتمالا سوزنی برگ از کشور روسیه به ایران انجام شود، اظهار کرد: این اتفاق قطعا باعث رونق محسوس تولید در صنعت چوب و کاغذ کشور می‌شود ولی اگر این واردات به صورت کارشناسی و علمی انجام نشود و تیمارهای حرارتی برای نابودی آفات کارآمد نباشند و همچنین نظارت خوبی بر اجرای پروتکل‌ها وجود نداشته باشد ریسک ورود آفات را بالا می‌برد، به این ترتیب ممکن است برخی از گونه‌های جنگل‌های شمال کشور به دلیل ورود آفات آسیب ببیند که جبران ناپذیر است.

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه سازمان حفط نباتات نباید شتاب‌زده عمل کند، گفت: مطلقا ممنوع کردن واردات چوب با پوست در دولت‌های قبلی درست نبود؛ اما اقدام شتاب‌ زده در دولت کنونی هم درست نیست و باید از نظرات متخصصان دانشگاهی کشور در حوزه‌های چوب، حمایت جنگل و گیاه پزشکی در تدوین دستورالعمل‌های واردات و شیوه‌های اتخاذ شده قرنطینه منطبق با الزامات کنوانسیون بین المللی حفاظت نباتات (IPPC) تحت عنوان استانداردهای ISPM و متناسب با شرایط کشور استفاده شود.

به گفته طارمیان لازم است کارگروه‌هایی در بخش صنعت، سازمان‌های مسئول و دانشگاه برای این منظور و اجرای دقیق و کارشناسی آن تشکیل شود تا آزادسازی واردات چوب با پوست ضمن رونق تولید در صنایع چوب و کاغذ صدمات جبران ناپذیر به جنگل‌های شمال کشور وارد نسازد.

وی با بیان اینکه تا این لحظه دستورالعمل‌های مربوط به قرنطینه واردات گرده بینه با پوست در اختیار متخصصین دانشگاهی در حوزه منابع طبیعی کشور قرار نگرفته است و حتی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور هم از جزئیات شیوه اجرای آن بی اطلاع است، گفت: صدور مجوز واردات چوب با پوست در هر کشوری موضوع مهمی است و نباید از اهمیت آن غافل بود.

این استاد دانشگاه با اشاره به اهمیت نظارت دقیق بر اعمال تیمار قرنطینه و واردات این نوع چوب‌ها افزود: فقط صدور گواهی بهداشت توسط کشور مبدا مانند روسیه کفایت نمی‌کند و باید سازمان حفظ نباتات کشور حتما با نظارت جامع و دقیق از اعمال تیمارهای حرارتی کارآمد مطمئن شود.

طارمیان تصریح کرد: موضوع دیگر اینکه قرار است پنج هکتار زمین برای ساخت واحدهای صنعتی تیمار حرارتی چوب‌ها اختصاص داده شود؛ در این خصوص باید سعی شود از توانمندی شرکت های داخل کشور که در حوزه تیمار حراتی چوب فعال هستند، به خوبی استفاده شود، زیرا فناوری ساخت کوره‌های تیمار حرارتی چوب در کشور وجود دارد.

وی حساسیت واردات چوب با پوست را در کشور بسیار بالا دانست و گفت: سازمان حفظ نباتات کشور حتما باید از تجربیات کشورهای موفق در زمینه واردات چوب با پوست و نیز نظرات علمی و کارشناسی متخصصین دانشگاهی کشور استفاده کند.

جنگ در اوکراین؛ آسیب دیدن سد کاخوفکا و قطع شبکه برق خرسون

مقامات اوکراینی از شلیک توپخانه روسیه به شهرهای جنوبی این کشور خبر می‌دهند و مسکو از خسارت دیدن سد کاخوفکا در حمله اوکراین. برق خرسون به طور کامل قطع شده و شهردار کی‌یف هم از مردم خواسته برای خاموشی و بی‌آبی مهیا شوند.منابع روسی می‌گویند، نیروهای اوکراینی صبح یکشنبه ششم نوامبر (۱۵ آبان) با شش موشک هیمارس به سد کاخوفکا در خرسون حمله کرده‌اند. رسانه‌های روسیه به نقل از سرویس‌های امداد و نجات محلی گزارش داده‌اند که سد بر اثر اصابت موشک به دیواره آبگیر آن آسیب جدی دیده است.

سد نیروگاه برق آبی کاخوفکا روی رودخانه دنیپرو در منطقه خرسون واقع شده که در حال حاضر در کنترل روسیه است. خرسون، در کنار لوهانسک، دونتسک و زاپروژیا یکی از چهار منطقه اشغال شده اوکراین است که بعد از یک “همه‌پرسی” به روسیه الحاق شدند. اوکراین پیش‌تر روسیه را متهم کرده بود که می‌خواهد این سد را منفجر کند. ارتش روسیه نیز در اتهامی مشابه، نسبت به یک خرابکاری از سوی اوکراین در خرسون هشدار داده است.

آب و برق خرسون از روز یکشنبه قطع شده و خبرگزاری دولتی “ریانووستی” با تایید این خبر گفته که علت امر به مرکز تامین انرژی محلی باز می‌گردد.

هم‌زمان، مسئولان منطقه‌ای خرسون گفته‌اند که تعداد زیادی ادوات، تجهیزات و خودروهای زرهی ارتش اوکراین در مجاورت این ناحیه مستقر شده‌اند.

در صورت تخریب این سد، یک فاجعه تمام عیار در منطقه رخ خواهد داد.

هشدار نسبت به قطع برق و آب کی‌یف

دولت اوکراین می‌کوشد پس از حملات روسیه به زیرساخت‌های انرژی، از شبکه برق حفاظت کند. با این همه ویتالی کلیچکو، شهردار کی‌یف اعلام کرده که قطع آب و برق پایتخت منتفی نیست و از مردم خواسته با ذخیره کردن منابع، خود را برای چنین احتمالی آماده کنند.

کلیچکو در تلویزیون اوکراین گفت: «شهروندان باید ملزومات ناشی از قطع برق‌و آب و از کار افتادن وسایل گرمایشی را مهیا کنند.» او حتی پیشنهاد اقامت موقت خارج از شهر را مطرح کرده و توضیح داده که مسئله، آمادگی برای بدترین سناریوست: «ما می‌خواهیم صریح و شفاف باشیم زیرا دشمن هر کاری انجام می‌دهد تا شهر بدون گرمایش، برق و آب باشد… در یک کلام می‌خواهد همه ما بمیریم.»

واشنگتن پست: آمریکا خواهان مذاکره زلنسکی با پوتین است

روزنامه واشنگتن پست در گزارشی نوشته که دولت بایدن به طور غیررسمی رهبری اوکراین را برای مذاکره با روسیه ترغیب کرده است. این روزنامه با استناد به “منابع موثق” خود عنوان کرده که اصرار آمریکا برای متقاعد کردن زلنسکی به گفت‌وگو با پوتین، تلاشی حساب شده برای جلب حمایت کشورهایی از کی‌یف است که شهروندان‌شان از درگیر شدن در چند سال جنگ هراس دارند.

مشاور امنیت ملی کاخ سفید و وزارت خارجه ایالات متحده به درخواست رسانه‌ها برای اظهارنظر پیرامون این گزارش پاسخ نداده‌اند.

پوتین در مخمصه شکست‌های نظامی

سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا می‌گویند، پوتین تلاش می‌کند عملکرد ضعیف نیروهای روسیه در جنگ اوکراین را به دوش فرماندهان نظامی بیندازد. به اعتقاد کارشناسان امنیتی بریتانیا، اخبار غیررسمی مربوط به جایگزینی دوباره یک ژنرال بلندپایه روسی گویای این مدعاست.

وزارت دفاع بریتانیا اعلام کرده که در صورت تایید، معنای این خبر آن است که رهبری کرملین می‌کوشد افکار عمومی را از سرزنش خود منحرف کند و بار مسئولیت‌ها را به دوش ناکارآمدی نظامیان بیندازد.

پوتین در تازه‌ترین اقدام و پس از برکناری چند فرمانده ارشد، سر فرماندهی نیروهای مسلح در اوکراین را به ژنرال سرگئی سوروویکین واگذار کرد که پیش‌تر در سوریه، چچن و قفقاز شمالی عملیات جنگی را پیش‌ برده است.

در تازه‌ترین گزارش وزارت دفاع بریتانیا از وضعیت نظامیان روسی، تاکید شده که ارتش روسیه برای آموزش نیروهای ذخیره بسیج شده به اندازه کافی افسر باتجربه ندارد و فرمان پوتین برای بسیج نیرو ناکام مانده است. این وزارت اعلام کرد که مسکو از مزدوران گروه “واگنر” به این منظور مدد می‌گیرد.

زنی که در تنهایی سوخت اما تمام نشد؛ هما دارابی به روایت خواهرش

ندا سانیج

در یکی از روزهای سرد اسفند ۱۳۷۲، هما دارابی، از بهترین‌ روانپزشکان و استادان دانشگاه در ایران، گالن بنزین را برداشت و راهیِ میدان تجریش شد. روسری‌اش را درآورد، فریاد «زنده باد آزادی» و «مرگ بر دیکتاتور» سر داد و کبریت را روشن کرد. در «تنهایی» مقابل چشم انسان‌های متحیر سوخت اما تمام نشد. ۲۹ سال بعد در همان میدان، کنار حوضچه‌ی میدان تجریش، جوان‌هایی ایستاده‌اند که شعارهای او را تکرار می‌کنند. اما آنها مثل هما دارابی تنها نیستند.

پروین دارابی نمی‌داند صبح یکشنبه، اول اسفند، دقیقاً در فکر خواهرش چه می‌گذشته است. با مادرشان نهار خورده و وقتی مادر در خواب عصرگاهی بوده، ماشین را برداشته و بیرون رفته است. احتمال می‌دهند که سرِ راه بنزین هم خریده باشد.

می‌داند که خواهرش مدت‌ها افسرده بود، از انقلابی که در آن نقش فعال داشت، احساس پشیمانی و عذاب وجدان می‌کرد، دلش برای دختران جوان می‌سوخت و تن ندادن به قوانین حجاب اجباری، او را از زندگی حرفه‌ای مثل درس دادن در دانشگاه و درمان در مطب خصوصی محروم کرده بود.

پروین تنها خواهر هما دارابی و بازمانده‌ی خانواده‌ی چهارنفره‌شان در آمریکاست. به یاد می‌آورد که چطور خبر را شنید. به او گفته شد که خواهر بزرگش درگذشته است. نه روز اول اسفند که هما خود را آتش زد، نه روز دوم که در بیمارستان جان داد، هیچ‌کس جرئت نکرد به او بگوید هما خودسوزی کرده است.

پروین دارابی در خانه‌ای با پنجره‌های بزرگ به روی کوه‌های تراکی در شمال کالیفرنیا نشسته، عکس‌های دوران جوانی‌ را ورق می‌زند و دوران کودکی‌شان را روایت می‌کند.

او در آمریکا مهندسی الکترونیک خوانده، مدیر یک شرکت فنی بوده و زندگی موفقی داشته است. اما بعد از مرگِ تنها خواهرش بخشی از زندگی را وقف او کرده و با تأسیس بنیادی به نام هما دارابی و نگارش کتابی درباره‌اش، بارها درباره‌ی پیامدهای حجاب اجباری برای زنان سخنرانی کرده است.

در همین خانه در کوه‌های نزدیک دریاچه‌ی تاهو در کالیفرنیا، تلفن را برداشت تا مرگ خواهر بزرگش، پزشکی که اولین زن ایرانی عضو «بورد تخصصی روان‌پزشکی و عصب‌شناسی آمریکا» بود، را در روزنامه‌های کالیفرنیا آگهی کند. عصر از روزنامه به او زنگ زدند و گفتند «خواهرت همانی است که در تجریش خودسوزی کرده؟» نمی‌دانست. مثل بسیاری دیگر که حتی تا سال‌ها بعد هم نمی‌دانستند.

پروین دارابی کتابی درباره دکتر هما دارابی نوشته و بنیادی به اسم او تاسیس کرده است


هما دارابی که بود؟

هما دارابی ‌سال‌های سیاهی را پشت سر گذاشت تا در اعتراض به حجاب اجباری تن خویش و تنها سلاح باقی‌مانده برای مبارزه‌اش را بسوزاند. دردمندان خاموش در آن سال‌ها کم نبودند. اما داستان زندگیِ بیشترِ آنها را نمی‌دانیم.

۲۶ دی‌ماه ۱۳۱۸ در تهران به دنیا آمد. از جوانی دنبال فعالیت‌های سیاسی بود و خواهرش پروین را هم که به این فعالیت‌ها علاقه‌ای نداشت، به دنبال خود می‌برد.

از راست پروین و هما دارابی قبل از انقلاب


در سال ۱۳۳۸ برای تحصیل در رشته‌ی پزشکی وارد دانشگاه تهران شد. از فعالان دانشجویی و عضو جبهه‌ی ملت به رهبری داریوش فروهر بود. علاوه بر رابطه‌ی فامیلی با پروانه اسکندری (فروهر)، از هم‌رزمان سیاسی او بود و در جوانی با هم به نشست‌های سیاسی می‌رفتند و همراه با یکدیگر سازمان زنان جبهه‌ی ملی را تأسیس کردند.

در دوران دانشجویی در جریان اعتراض‌ها علیه منوچهر اقبال، رئیس وقت دانشگاه تهران، مدتی به زندان افتاد. خواهرش می‌گوید امنیتی‌ها او را کشان کشان از خانه بردند و هیچ‌کس نمی‌دانست که زنده است یا مرده. پزشک زندان قصر که از هم‌دانشگاهی‌های هما بود به خانه‌شان زنگ زد و گفت هما آنجاست. حدود دو هفته‌ی بعد آزاد شد.

هما دارابی در یکی از تظاهرات‌های زمان فعالیت دانشجویی وقتی که جمع زنان بسیار کوچک و محدود بود


در سال ۱۳۴۶ برای ادامه‌ی تحصیل به همراه همسرش به آمریکا رفت. روان‌پزشکی خواند و پس از شرکت در آزمون‌های فراوان، پروانه‌ی طبابت در دو ایالت مهم نیویورک و کالیفرنیا و همچنین نیوجرسی را به دست آورد.

او به طور تخصصی درباره‌ی کودکان مطالعه کرده بود و فکر می‌کرد که با بازگشت به ایران می‌تواند به‌عنوان یکی از معدود متخصصان در این زمینه کمک زیادی به آنان بکند.

همسر او هم پزشک بود و با هم برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتند و پیش از انقلاب دوباره به تهران بازگشتند


این کار را کرد و به تهران برگشت. فعال بود، سخنرانی می‌کرد و در نشریات می‌نوشت.

آزادی سیاسی خواسته‌ی اولیه‌ی او و هم‌فکرانش بود و بعد از انقلاب اولین چیزی که از او دریغ شد، همین حق انتخابش بود.

مراسم ازدواج دکتر هما دارابی. تنها خواهرش کنار او ایستاده است


بعد از انقلاب چه بر سرش آمد؟

از روزهای اول انقلاب، شمار زیادی از زنان متوجه شدند که «بوی خوش نمی‌وزد از این اوضاع». شماری دیگر در کنار مردانی که دستی در سیاست داشتند، از حجاب اجباری دفاع می‌کردند یا دست‌کم آن را مانع بزرگی نمی‌دیدند.

نماد این امر تقابل دو «همای» سرشناس در آن روزها بود:

یکی هما دارابی و دیگری هما ناطق، استاد تاریخ و فعال سیاسی چپ. اولی حواسش بود که اجباری‌کردن حجاب مقدمه‌ی‌ تسلط بر بدن و افکار زنان است و دومی غرق در تفکرات انقلابی و مبارزه با «امپریالیسم» آن را سد راه نمی‌دانست.

هما ناطق اعتقاد داشت که «حجاب برای زنان مسئله‌ای نیست» و برای پیروزی انقلاب حتی میتوان «پتو سر کرد». او بعدها پشیمان شد و شجاعانه گفت که برهم زدن تظاهرات زنان مخالف حجاب اجباری «خیانت» به آنان بوده و عذرخواهی کرد.

اما هما دارابی جزو گروهی بود که تا آخرین روز عمر با حجاب کنار نیامد. او که از بهترین روان‌پزشکان ایران بود و شاگردان زیادی داشت، در خیابان می‌شنید که «یا روسری» باید سر کند یا منتظر «توسری» باشد. خشمگین از آن وضعیت، در جمع انقلابیون تنها بود.

دکتر دارابی در سال‌های آخر عمر. او سال‌ها با حجاب اجباری مبارزه کرد و تن به پوشش تحمیلی دانشگاه نداد


پروانه فروهر جایی اشاره کرده بود که در تمام تظاهرات‌ اعتراضی اوایل انقلاب علیه حجاب اجباری حضور فعال داشته و هرچند نقش فعالی در جریان مبارزات قبل از انقلاب داشت، بعد از پیروزی نادیده گرفته شد: «خوشه‌چینان پس از پیروزی انقلاب، چهره‌های پرارج و کارا را یکی پس از دیگری کنار زدند و جای آنها را به از‌راه‌رسیدگانِ بی‌مایه دادند.»

اهل سازش نبود. همراه دیگر زنان به دیدار ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور وقت، رفت.

هما دارابی از دیدار با نفر دوم مملکت نتیجه‌ای نگرفت، همان‌طور که تظاهرات زنان معترض هم نادیده گرفته شده بود.

هما دارابی و خواهرش 


مردان نیامدند

«اول انقلاب زنان زیادی در خیابان اعتراض کردند. اما مردان دنبال آنها نیامدند.» پروین دارابی چند بار از «تنها ماندن» زنانی مانند خواهرش حرف زد که کسی حرفشان را نشنید و نادیده گرفته شد. او می‌گوید انقلاب زنان زمانی موفق می‌شود که مردان هم دنبالشان بیایند.

پروین دارابی سال‌های آخر زندگی خواهرش را سال‌هایی «تیره و تار» می‌داند:

«خیلی احساس شماتت می‌کرد که انقلاب کرده. می‌گفتم “فقط تو نبودی. همه بودند.” اما می‌گفت “ما تحصیلکرده بودیم. باید می‌فهمیدیم.” برای جوانانی که در جنگ کشته شدند، خودش را مقصر می‌دانست. برای دخترانی که به خاطر بی‌حجابی شلاق می‌خوردند.»

او حتی خود را در تلاش برای شلاق نخوردن دختران هم مقصر می‌دانست: «بعضی وقت‌ها خیلی ناراحت می‌شد که مجبور می‌شد برود در دادگاه و شهادت بدهد که این دختر که حجابش را برداشته، بیماری روانی دارد. خیلی از پدر و مادرها فکر می‌کردند که دخترشان زیر شلاق می‌میرد و به خواهرم التماس می‌کردند که در دادگاه شهادت بدهد. بعد می‌آمد خودش را سرزنش می‌کرد که “با گفتن اینکه بیمار روانی است، زندگی این دختر را برای تمام عمرش خراب کردم.”»

بالا از سمت راست پروین دارابی و پسرش و پایین هما دارابی در میان مادر و مادربزرگش در یکی از آخرین سفرهای پروین به ایران


رئیس گروه روان‌پزشکی دانشگاه شهید بهشتی بود اما شغلش را از دست داد چون حاضر نبود که مطابق میل مسئولان دانشگاه لباس بپوشد.

«هما دوست نداشت که چادر سر کند و پوستش به جوراب هم حساسیت داشت». پروین به نقل از دایی‌اش، حسین، می‌گوید هما به رئیس مذهبی بیمارستان وابسته به دانشگاه که در آن مشغول بود، گفت ترجیح می‌دهد که بمیرد تا چادر سر کند. در یک سخنرانی در حضور وزیر بهداشتِ وقت به اجباری‌کردن پوشش چادر برای زنان اعتراض کرده بود. او از اینکه به جای آموزش علمی،‌ وقت پرستاران را صرف کلاس قرآن می‌کنند، آزرده بود.

مطب او در زمینه‌ی بیماری‌های روان کودکان مدتی پلمپ شد. بعضی از بیماران که به گفته‌ی خواهرش پاسدار یا نزدیک به آنها بودند، گزارش داده بودند که حجاب را رعایت نمی‌کند. جوراب نمی‌پوشد و چیزهای دیگر. روی درِ مطب نوشته بودند که این مطب به علت رعایت نکردن شئونات اسلامی بسته شده است. شکایت کرد و در دادگاه توانست حکم را بشکند. اما کارش در کلینیک به‌تدریج کم و کم‌تر شد، ضربه‌ای بزرگ به زنی که می‌دانست درمان بیماری‌های روانی کودکان در ایران چه اهمیتی دارد و به خاطر آن به وطن بازگشته بود.

«همسرش همچنان طبابت می‌کرد اما او به خاطر پوشش از خانم دکتر تبدیل شده بود به زنی که هیچ کاری نداشت.»

پروین به نقل از هما در کتابش نوشته است:‌ «اینها دلیل زندگی کردن را از من گرفته‌اند. می‌خواهند من را بشکنند. در زندگی جز دانشجویانم چه دارم؟ چه کس دیگری می‌تواند مثل من به آنها درس بدهد؟ اینجا هیچ‌کس نیست، خودت می‌دانی. همه‌ی این بچه‌ها. این ذهن‌های درخشان باید استادشان را از دست بدهند به خاطر این حجاب احمقانه.»

دکتر هما دارابی در کنار دایی حسین که از نزدیک‌ترین اقوامش بود


پروین می‌گوید در چند سفرش به ایران به چشم خود دید که خواهرش دارد «غرق» می‌شود.

تبدیل شد به پزشکی که بیمار نداشت. استادی که درس نمی‌داد. مادری که دو دخترش خارج از کشور بودند. آرمان‌هایی که از دست رفته بود. خواننده‌ای که دیگر صدا نداشت. سال‌هایی تاریک برای بسیاری از مردم ایران و مخصوصاً زنانی که بال و پرشان را بسته بودند. مثل فائقه آتشین، معروف به گوگوش، که در مصاحبه‌ی‌ مفصلش با هما سرشار از آن سال‌های دهه‌ی ۷۰ می‌گوید که افسرده شده بود، حتی با اینکه «نتوانسته» بودند او را «له» کنند.

در ایران، به گفته‌ی پروین دارابی، برای درمان به خواهرش شوک الکتریکی داده بودند.

هما دارابی هم به خواهرش گفته بود: «بی‌‌مصرف شده است. به درد کاری نمی‌خورد.» مجوز طبابت در کالیفرنیا را داشت و می‌توانست یک بار دیگر از آنجا شروع کند. مدت کوتاهی هم به کالیفرنیا رفت اما دوباره بازگشت. «احساس ناتوانی می‌کرد، انگار دست و بالش را بسته باشند.» بار آخر که پروین را دید به خواهرش گفت: «دیگر نمی‌‌خواهم زنده بمانم. خسته شده‌ام.»

پروین شبی پشت تلفن و از راه دور شنید که هما تمام کتاب‌های پزشکی‌اش را در سطل آشغال انداخته است. «تا صبح نخوابید». می‌دانست که اتفاقی شوم در راه است.

هما یک بار دیگر هم با قرص خودکشی کرده و نجات یافته بود. او پزشک بود و می‌دانست که معنی سوزاندن بدن با بنزین به آن صورت چیست. خواهرش فکر می‌کند که شاید عامدانه بنزین را به قسمت پایین بدنش هم ریخته بود تا کلیه‌ها و اعضای دیگرش از بین برود و نتوانند مثل بارِ اول او را احیا کنند. شاید.

دکتر دارابی دو دختر دارد که هر دو در آمریکا هستند و یکی از آنها هم پزشک شده است


صبحی که فردایش جان نداشت

پروین دارابی اولین بار از مدیر روزنامه‌ای در سن‌خوزه کالیفرنیا شنید که خواهرش خودسوزی کرده است. به دایی‌‌اش زنگ زد و پرسید. دایی‌حسین گفت هیچ‌کس با او نبوده اما چند نفر در تجریش دیده‌اند که از ماشین پیاده شده و با بنزین به میدان رفته است.

روسری را درآورده و از میان جمعیت گذر کرده در حالی که داد می‌زده و شعار می‌داده «زنده‌ باد ایران،‌ زنده باد آزادی، مرگ بر دیکتاتور». چند نفر به طرفش رفته‌اند و گفته‌اند روسری را سر کن تا دستگیر نشوی اما او توجه نکرده است.

کتِ خود را در آورده و در پیاده‌رو انداخته و شروع کرده به ریختن بنزین روی پاهایش. مردم کم کم متوجه شدند که منظورش چیست. بلند شده و بار دیگر شعارهایش را تکرار کرده. کبریت را کشیده. چند دقیقه درد را تحمل کرده و همان‌جا ایستاده. کمی به جلو خم شده وقتی اشک‌ها از صورتش می‌ریخته است. یک نفر شلنگ آب را سمتِ او گرفته که ظاهراً سوختگی‌اش را شدیدتر کرده است.

پروین می‌گوید یکی از افرادی که بعداً به جمع پیوسته یکی از اقوام آنها به نام مستعار «لاله» بوده که اول نتوانسته به دلیل سوختگی صورت هما را تشخیص دهد.

پروین دارابی خواهر کوچک‌تر دکتر هما دارابی، مهندس الکترونیک است و در شمال کالیفرنیا زندگی می‌کند


پروین دارابی در کتاب خشم علیه حجاب: زندگی و مرگ شجاعانه‌ی یک مخالف اسلام نوشته نمی‌داند که خواهرش دقیقاً به چه دلیل مقابل جمعیت اینطور آتش به جان خود زد. در زندگیِ شخصی انسان شاد و خرسندی نبود و احساس حمایت نمی‌کرد اما «نمی‌خواهم فکر کنم که خواهرم فقط به خاطر بیماریِ افسردگی این کار را کرد. برای همین این کتاب را نوشتم که قصه‌ی او را بگویم.»

پروین دارابی تنها عضو خانواده است که درباره‌ی این اتفاق سکوت نکرده است. با دفتر دکتر منوچهر کیهانی، متخصص سرطان و همسر خانم هما دارابی، در بیمارستان تماس گرفتم. گفته شد که آقای دکتر به روال سی سال گذشته حاضر نیست که درباره‌ی این موضوع چیزی بگوید.

یکی از آشنایان خانوادگی گفت که دکتر کیهانی مرد آزاداندیشی است و همیشه در دوره‌ی بیماری همراه همسرش و حامیِ وی بوده و او را تنها نگذاشته است.

پروین همچنان به روز خودکشیِ خواهرش فکر می‌کند و اینکه چرا هما آن روز با بنزین راهیِ میدان تجریش شد. افسردگی و احساس تنهایی و استیصال بود؟ چرا با او به آمریکا نرفت؟ شاید اگر سی سال دوام می‌آورد امروز در میدان تجریش دیگر تنها نبود. می‌دید که جوانان شعارهایی می‌دهند که مدت‌ها روحش را خورده بود. حرف‌هایش را از زبان آنها می‌شنید. آیا آرام می‌گرفت؟


* ویدیو از سپهر عاطفی و ندا سانیج

“وضعیت جنگی” در مریوان، حزب سوسیال دموکرات آلمان خواستار تحریم بیشتر جمهوری اسلامی

علی‌رغم جو شدید امنیتی و شنیدن صداهای پی در پی تیراندازی اعتراضات و تجمع‌های ضد حکومتی در مریوان همچنان ادامه دارد. در همین حال SPD از ا‌حزاب دولت ائتلافی آلمان، خواستار تحریم بیشتر جمهوری اسلامی شدبراساس تصاویر منتشر شدە در شبکه‌های اجتماعی در روز یکشنبه ۱۵ آبان‌ماه (۶ نوامبر) با وجود خشونت نیروهای امنیتی و شنیدن صدای پی در پی تیراندازی، اعتراضات ضد حکومتی شهروندان مریوان همچنان ادامە دارد.

شبکه حقوق بشر کردستان خبر داد کە نیروهای امنیتی در میدان نوروز مریوان با شلیک گاز اشک‌آور و گلوله ساچمەای معترضان را هدف قرار دادەاند. همچنین برا‌ساس این گزارش هفت نفر از معترضان توسط نیروهایی کە در “مدرسه ابتدایی رستگاران” مستقر بودەاند، دستگیر شدەاند.

ربین رحمانی، از سخنگویان شبکه حقوق بشر کردستان در گفت‌وگو با دویچه وله فارسی در مورد تعداد معترضان زخمی شدە گفت: «بنا بر اطلاعات ما، نیروهای امنیتی امروز در مریوان خشونت بی رحمانەای بە خرج دادەاند و دەها شهروند معتیرض را با گلولە هدف قرار دادە و زخمی کردەاند».

همچنین گزارش شدە کە در سنندج هم شماری از معترضان به خیابان آمدەاند و شعارهای حق‌خواهانه و ضد حکومتی سر می‌دهند.

تصاویر بسیار زیادی هم در فضای مجازی منتشر شدە کە حکایت از ادامه شعارنویسی‌ها و نصب بنرهایی با شعارهای ضد حکومتی در شهرهای گوناگون هستند.
بر اساس ویدیوهایی که در شبکه های اجتماعی منتشر شده، در هفت حوض تهران هم معترضان به خیابان آمدەاند و شعار می‌دهند: َ«کردستان، زاهدان، چشم و چراغ ایران».

SPD خواستار تحریم‌های بیشتر علیه جمهوری اسلامی شد

حزب سوسیال دمکرات آلمان (SPD) اقدامات جمهوری اسلامی علیه جنبش اعتراضی جاری در ایران را بە شدت محکوم کرد و خواستار تحریم‌های بیشتر شد.

روز یکشنبه این حزب پس از یک نشست ویژه اعضای حزب و با رای اکثریت اعضا قطعنامه ای صادر کرد کە در آن آمده است: «صدها کشته، قتل‌های سیاسی، زخمی‌های بی‌شمار و ده‌ها هزار زندانی که با مجازات‌های ظالمانه‌ای از جمله مجازات اعدام روبرو هستند، نشانی دوباره از ایدئولوژی و خشونت ضد بشری رژیم ایران است».

در ادامه این قطعنامه تاکید شده است کە دولت فدرال آلمان که ریاست آن را اولاف شولتس سوسیال دموکرات به عهده دارد، «باید از همه مجاری برای اعتراض دیپلماتیک علیه اقدامات رژیم ایران استفاده کند. تا زمانی که آزادی مردم ایران با خشونت وحشیانه محدود شده باشد، هیچ روابط عادی با رژیم ایران وجود نخواهد داشت.»

در قطعنامه حزب سوسیال دمکرات آلمان همچنین آمده است: «دولت آلمان باید تلاش کند تا اطمینان حاصل شود که شورای حقوق بشر سازمان ملل درباره تحقیقات مستقل در مورد نقض حقوق بشر در ایران تصمیم می‌گیرد. اخراج ایرانیان باید تا اطلاع ثانوی به حالت تعلیق درآید و روادید برای کسانی که نیاز به حمایت دارند تسهیل شود.»

همچنین در این بیانە بر لزوم پایبندی ایران به توافق‌هستەای تاکید شدە است.

لارس کلینگ‌بیل، دبیرکل حزب سوسیال دمکرات آلمان با تاکید بر این که جمهوری اسلامی نباید سلاح هستەای در اختیار داشتە باشد، گفت: «توانایی ایران برای ساخت تسلیحات هسته‌ای در آینده تهدیدی برای صلح و امنیت مردم در خود ایران، کل خاورمیانه و تهدیدی برای موجودیت اسرائیل خواهد بود».

انیسه خز علی: اعتراضات به غلط زنانه معرفی شده است

انسیه خزعلی، معاون ابراهیم رئیسی در امور زنان، در واکنش بە زنانه خواندن اعتراضات جاری در ایران گفتە است: «فقط ۱۲ درصد از بازداشت شدگان اعتراضات اخیر زن هستند و این اعتراضات به غلط زنانه معرفی شده است.»

او همچنین با متهم کردن معترضان به “استفادە ابزاری از زنان” گفتە است: «همه چیز را به نام آنها و با شعار زن زندگی آزادی تمام کردند.»
شعار زن، زندگی، آزادی کە در روز خاکسپاری مهسا امینی در آرامستان چایچی سقز سر دادە شد، با سرعت به شعار اول اعتراضات جاری در ایران تبدیل شد.

ضرغامی: بازجوها حرف‌‌های دهه هشتادی‌ها را نمی‌فهمند

عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری، روز یک‌شنبه در دانشگاه شریف گفت، یکی از بازجوهای بازداشت‌شدگان اعتراضات جاری در ایران اذعان کرده کە او حرف دهه هشتادی‌ها را نمی‌فهمد و سخت‌ترین بازجویی‌ها را از بازداشت‌شدگان این نسل تجربه کرده است.

ضرغامی، این بازجو را یکی از “بازجویان اصلی” معترضان بازداشتی در تازه‌ترین دور از اعتراضات سراسری خواندە و تاکید کردە کە او سابقه‌ای طولانی در بازجویی از افراد برجسته سیاسی دارد.

کنفرانس اقلیمی کاپ ۲۷؛ چالش‌های بزرگ، انتظارات کوچک

کنفرانس اقلیمی “کاپ۲۷” با امید یافتن راهکارهای عملی برای مقابله با گرمایش زمین در شرم‌الشیخ مصر آغاز به کار کرد. دبیرکل سازمان ملل گرمایش زمین را بزرگترین بحران کنونی جهان و تهدید کنده هستی خوانده است.سران و نمایندگان حدود ۲۰۰ کشور جهان به شهر شرم‌الشیخ در کنار دریای سرخ دعوت شده‌اند تا در یک اجلاس دوازده روزه درباره راه‌های کاهش تولید و نشر گازهای گلخانه‌ای رایزنی کنند.

کنفرانس موسوم به “کاپ۲۷” روز یک‌شنبه، ششم نوامبر (۱۵ ابان) با خوش‌آمدگویی و اظهارات سیمون استیل، رئیس امور تغییرات اقلیمی سازمان ملل و سامح شکری، وزیر خارجه مصر و رئیس کنفرانس گشایش یافت.

اغلب کشورهای شرکت‌کننده در این اجلاس در سال ۱۹۹۷ نیز به منظور کاهش تولید دی اکسید کربن (گاز حاصل از مصرف انرژی‌های فسیلی) پیمان “کیوتو” را امضاء کردند که بسیاری از هدف‌های آن همچنان دور از دسترس مانده است.

برخی تحلیلگران معتقدند در دورانی که جهان با بحران‌های فراوان و فزاینده‌ای رو به‌روست همین که کنفرانس کاپ۲۷ برگزار می‌شود، خود یک موفقیت است.

انتظارات حداقلی از کاپ۲۷

نیکلاس هونه، از اندیشکده موسسه New Climate به کانال یک تلویزیون آلمان (ARD) می‌گوید، او انتظاراتش از اجلاس مصر را در پائین‌ترین سطح نگه داشته اما امیدوار است مسئله حفاظت از آب و هوا بار دیگر در جایگاه نخست قرار گیرد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

آنالنا بربوک، وزیر خارجه دولت فدرال آلمان نیز موضع کمابیش مشابهی دارد. جنیفر مورگن، مسئول سیاست‌های بین‌المللی آب و هوایی این وزارت‌خانه می‌گوید مسائل آب و هوایی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه و دیگر کشورهای جهان در صدر قرار دارد.

کاپ۲۷ در حالی برگزار می‌شود که پس از آغاز تجاوز نظامی روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه امسال بسیاری از کشورها، به‌خصوص در اروپا با یک بحران انرژی جدی روبه‌رو شده‌اند.

در اجلاس اقلیمی پاریس در سال ۲۰۱۵ کشورهای شرکت‌کننده متعهد شدند برای محدود کردن گرمایش زمین به حداکثر یک و نیم درجه سانتیگراد اقدام کنند.

کاپ۲۷ نخستین اجلاسی است که دیگر بحث درباره جزئیات پیمان پاریس و ناکامی‌ها در دسترسی به اهداف آن در دستور کار قرار ندارد.

این واقعیت به کشور میزبان اجلاس شرم‌الشیخ امکان داده محورهای جدیدی برای رایزنی‌ها تعریف کند. مصر تاکید کرده که اکنون مسئله تامین هزینه اقدام‌های بین‌المللی برای حفاظت از آب و هوا باید در کانون توجه قرار گیرد.

کشورهای در حال توسعه و کم برخوردارمعتقدند، برای جبران خسارت‌ها و پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی باید یک صندوق ویژه این کشورها وجود داشته باشد.

سهم ۸۰ درصدی ۲۰ کشور صنعتی

بر پایه برآوردها، کشورهای موسوم به گروه۲۰، شامل بیست اقتصاد برتر جهان، عامل انتشار حدود ۸۰ درصد گازهای گلخانه‌ای در جهان به شمار می‌روند که بر محیط زیست و زندگی همه کشورها تاثیرات مخربی دارند.

طغیان رودخانه و سیل ویرانگری که سال گذشته در ایالت نوردراین وستفالن آلمان رخ داد ابعاد فاجعه‌های زیست‌محیطی و هزینه جبران خسارت‌های آنها را آشکارتر می‌کند.

دولت فدرال و دولت‌های ایالتی آلمان تا کنون ۳۰ میلیارد یورو برای جبران خسارت‌های این سیل اختصاص داده‌اند در حالی که این حادثه در قیاس با برخی بحران‌های ناشی از تغییرات اقلیمی در کشورهای پیرامونی ابعادی “کوچک” داشته است.

کارشناسان میزان خسارت‌های جهانی ناشی از تغییرات اقلیمی را بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد دلار در سال برآورد می‌کنند و برخی کشورهای صنعتی نگرانند هزینه کردن برای جبران این خسارت‌ها معضلات دیگری نظیر کمبود سرمایه برای پروژه‌های عمرانی را به وجود آورد.

چین پیشتاز تولید گاز گلخانه‌ای

ظاهرا چین که در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای جهان به شمار می‌رود در این زمینه گوشه چشمی به بدهی‌های انبوه کشورهای صنعتی برای جبران خسارت‌های ناشی از تغییرات اقلیمی دارد و برای هزینه کردن در این کار محتاط است.

کشورهای صنعتی در سال ۲۰۰۹ متعهد شدند از یک دهه بعد هر سال ۱۰۰ میلیارد دلار به کشورهای نیم‌کره جنوبی برای چرخش در تولید انرژی و تقویت زیرساخت‌های تولیدی انرژی تجدیدپذیر کمک کنند.

این وعده تا کنون محقق نشده و اگر تمام ادعاهای کشورهای صنعتی در این زمینه درست باشد کمک‌های سالانه ۸۳ میلیارد دلار بیشتر نبوده است.

در اجلاس تغییرات اقلیمی سال گذشته در گلاسکو فشار بر کشورهای جهان افزایش یافت تا مانند ایالات متحده و اعضای اتحادیه اروپا هدف‌گذاری‌های مشخص‌تری برای برنامه‌های ملی حفاظت از آب و هوا تعریف کنند.

تنش چین و آمریکا بر سر تایوان

این فشارها بیشتر متوجه کشوری مانند چین بود که در جایگاه دومین اقتصاد بزرگ جهان جا گرفته و رشد اقتصادی چشمگیر آن در سال‌های اخیر به موازات افزایش تولید و انتشار گازهای گلخانه‌ای پیش رفته است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

کارشناسان معتقدند چین باید تا میانه دهه کنونی تولید گازهای گلخانه‌ای را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و در غیر این صورت هدف‌گذاری جهانی برای جلوگیری از گرم‌تر شدن زمین به میزان یک و نیم درجه سانتیگراد دست‌نیافتنی خواهد بود.

شی جین‌پینگ، رهبر حزب کمونیست و رئیس جمهوری چین در کنگره این حزب که تازگی برگزار شد وعده داد این کشور فعالانه در مسیر کاهش گازهای گلخانه‌ای تلاش کند.

در مورد عملی شدن این وعده تردیدهای جدی وجود دارد. چین و آمریکا عامل انتشار حدود ۴۰ درصد گازهای گلخانه‌ای جهان هستند و پیمان اقلیمی پاریس بدون توافق و همکاری این دو کشور دست یافتنی نبود.

اکنون روابط واشنگتن و پکن وارد یک دوره پرتنش شده و اختلاف شدید دو کشور بر سر تایوان باعث توقف برخی توافق‌نامه‌های زیست محیطی میان آمریکا و چین شده است.

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحده با اشاره به اجلاس کاپ۲۷ می‌گوید جهان با بحران‌های زیادی مواجه است که تغییرات اقلیمی بزرگ‌ترین آنها است و اگر نتوانیم این معضل را حل کنیم همه با هم به سمت نابودی می‌رویم.

ایران؛ در ٧ ماه معادل ٧٨٢ میلیارد تومان دارو و کالای فاسد نابود شده است

در هفت ماه گذشتە به دلیل تعلل قوە‌ قضاییه در صدور احکام ترخیص، سازمان اموال تملیکی ‌انواع کالا و دارو به ارزش ٧٨٢ میلیارد تومان را از بین برده است.صاحب حجتی، قائم مقام سازمان اموال تملیکی ایران با اشارە به آمارهای موجود گفتە است، در هفت ماه اول مقادیر زیادی کالاهای گوناگون “فاسد شدە” به ارزش ٧٨٢ میلیارد تومان امحا شدەاند.
به گفته حجتی، در حالی کە ایران سال گذشتە با کمبود “شدید” سرم مواجه بودە، ا‌واخر همان سال حجم وسیعی از سرم‌ها نابود شدە است.
این مقام مسئول تصریح کرده است که “نزدیک به ۵٩٠ میلیارد تومان از کالاهای انهدام شده، از دسته کالاهای سریع‌الفساد درجه دو یعنی انواع خوراکی‌ها”، از جمله برنج، روغن، شکر و کالاهای اساسی بودەاند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
او در توضیح چرایی فاسد شدن این حجم وسیع کالاهای خوراکی گفتە است: «به دلیل عدم تعیین تکلیف این کالاها برای دستور فروش، این کالاها در انبار باقی می‌مانند و تاریخ انقضای آنها به اتمام می‌رسد.»
قائم مقام سازمان اموال تملیکی ایران همچنین اشارە کردە کە در همین مدت زمان، انواع دارو به ارزش حدود ۲۰ میلیارد تومان و انواع تجهیزات پزشکی بە ارزش۴،۵ میلیارد تومان امحا شدەاند.
از بین بردن این حجم از دارو و تجهیزات پزشکی در حالی است کە در سال‌‌های گذشتە گزارش‌های زیادی از کمبود دارو از جمله داروهای اولیه و سرم در بازار ایران منتشر شده است. اما به گفتە این مقام رسمی، وزارت بهداشت خارج از روند قانونی، دستور نابود کردن این داروها و کالاهای پزشکی را صادر کردە است.

مقامات جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کردەاند کە در “جنگ اقتصادی” با غرب هستند و بە دلیل تحریم‌های وضع شدە از جانب آمریکا با مشکل در زمینه تولید و تامین دارو و تجهیزات پزشکی مواجه هستند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
از جهتی دیگر بنا به گفتە اقتصاددانان، به دلیل تورم افسار گسیخته و میزان بالای بیکاری در سال‌های گذشتە همواره سفرە ایرانی‌ها کوچکتر شدە و بر میزان کسانی کە زیر خط فقر زندگی می‌کنند و نیاز فراوانی به کمک دولتی دارند افزودە شدە است.
قبلا رئیس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی، “قوانین بانکی و گمرکی، شرکت‌های بیمه‌ای، کمبود مواد اولیه، طلب شرکت‌های تولید دارو، افزایش هزینه حمل‌ونقل و تعرفه‌های بازرگانی” را از دلایل موثر در کمبودهای دارویی و سرم دانستە بود.

نفی نهاد روحانیت در اندیشه‌های شیخ ابراهیم زنجانی

در بازخوانی کتاب “خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی” هشدارهای او را می‌بینیم درباره نهاد روحانیت، منبر و خطبه‌هایی که نقش فریب مردم را دارند و دینی که بر مسند حکومت جنایت می‌آفریند. اسد سیف، پژوهشگر، مروری کرده است بر کتاب.مشروطه و جدال کهنه و نو

در تاریخ اجتماعی ایران هیچگاه نهاد روحانیت و رفتار و عملکرد روحانیان هم‌چون زمان جنبش مشروطیت مورد پرسش قرار نگرفت. دستگاه روحانیت که بزرگ‌ترین حامی مقام سلطنت بود، پس از شاه اقتداری بی‌پایان داشت.

در جنبش مشروطه، در رویارویی سنت و مدرنیته، در جدال کهنه و نو فقط عده کمی از روحانیان به صف مشروطه‌خواهان پیوستند. در نخستین مجلس شورای ملی، هم‌آنان بودند که در محدود نمودن قانون اساسی کشور کوشیدند و سرانجام مجلسی بنیان گذاشته شد که می‌بایست قوانین آن تحت نظر “فقهای شیعه” تصویب می‌شد.

روحانیت در ایران از آن‌جا که آگاه به جهان معاصر نبود و از فهم مفاهیم نوین اجتماعی عاجز بود، در آشنایی با آن، نوعی تقلیل‌گرایی و ساده‌اندیشی را در موضوعات عرفی پیش گرفت که نمونه آن را در میان “اصلاح‌طلبان” رژیم کنونی ایران نیز فراوان می‌توان پی گرفت. آنان فکر می‌کردند که همه‌چیز در قرآن یافت می‌شود و می‌توان از احکام آن قوانینی برای همه دوران‌ها استخراج نمود. بر این اساس کوشیدند تا به مدرنیته جامه سنت بپوشانند و هر مقوله مدرن را به ذهنیت محدود و تنگِ سنت بکشانند و تفسیری مذهبی از آن ارایه کنند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در چنین موقعیتی چند روحانی سرشناس به طرفداری از جنبش مشروطه در بسیج توده‌ها نقشی اساسی داشتند. شیخ ابراهیم زنجانی یکی از آنان بود. او در نخستین دوره مجلس، به نمایندگی مردم زنجان، در مجلس نوبنیاد حضور داشت و در محاکمه جنجالی شیخ فضل‌الله نوری نقش مدعی‌العموم را عهده‌دار بود.

بی‌نیازی از “آخوند” برای ارتباط انسان با خدا

“خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی” نام کتابی است که چند سال پیش در تهران منتشر و پس از اندک‌زمانی از کتاب‌فروشی‌ها برچیده شد. زنجانی در این اثر زندگی‌نامه خویش را از نوجوانی تا جنبش مشروطه به اختصار نوشته است. متأسفانه معلوم نیست ادامه‌ای دارد یا نه. خاطرات این روحانی از چند نظر دارای اهمیت است؛ مهم‌تر این‌که سنت‌شکنی کرده و از زندگی خصوصی خویش نوشته است.

بی‌آنکه به خودسانسوری گرفتار آید، به چگونگی فرارویی خویش در آشنایی با جهان مدرن می‌پردازد، از سال‌های تحصیل در نجف می‌نویسد و در این راه نگاهی نقادانه به دستگاه روحانیت و رفتار طلبه‌ها و آخوندها دارد. از زائرانی می‌نویسد که هر سال به قصد کربلا راه می‌افتادند و در راه به چه مصائبی که گرفتار نمی‌آمدند.

از خودش می‌گوید که در کمال فقر فقط به کسب علوم دینی مشغول بود و در این راه از زنی می‌گوید که دوستش داشته. از سال‌های فعالیت خویش در زنجان می‌نویسد و این‌که چگونه مشروطه‌خواه شد. از آشنایی خویش با رمان و عشق به نوشتن می‌گوید و این‌که چگونه دور از چشم دیگران مخفیانه روزنامه و کتاب و مجله‌های چاپ خارج از کشور را می‌خوانده و رمان نوشته است.

خاطرات زنجانی ارزش تاریخی دارد، اگرچه درست آن‌جایی که می‌بایست اوج گیرد و از جنبش مشروطه بنویسد، تمام می‌شود. با این همه اثری‌ست ارزشمند و تاریخی. خاطرات در شش فصل تنظیم شده که دو فصل آخر آن به کیهان‌شناسی و تاریخ ایران اختصاص دارد. جای پای اعتقادات اسلامی و تاریخ‌نویسی آن دوران را که گرایش به ناسیونالیسم داشت، می‌توان در این دو فصل نیز دید.

زنجانی شاید نخستین روحانی باشد که نهاد روحانیت را به مثابه رابط شخصِ دین‌دار با خدا مردود اعلام می‌دارد. در نامشروع شناختن این نهاد است که امتیازات ویژه آن را به نقد می‌کشد و به صراحت می‌گوید که انسان در رابطه با خدا به واسطه‌ای به نام آخوند نیاز ندارد. به نظر او دین اسلام هیچگاه “صنف روحانی” مقرر نکرده، زیرا “هیچ واسطه فیضی میان خدا و خلق نیست.”

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

او در این رابطه مقام پیامبر را نیز فقط به عنوان “پیغام‌رسان” می‌پذیرد. و فراتر از این اعلام می‌دارد: «موافق عقل و طبیعت و سنت، هر کس امروز نگاه کند می‌بیند رنود و قلدران و به عبارت دیگر شیاطین و حیله‌گران و آدم‌فریبان، تمام اساس بدیهی اسلام را از میان برده و ترتیباتی به میان آورده‌اند که صریحاً بر نقیض اسالم و ضد احکام اوست و آن را اسلام نامیده‌اند».

می‌نویسد، روحانیت با استفاده از ساده‌دلی مردم، به قصد “تسخیر روح و مغز و افکار و دل آن جماعت عوام زحمت‌کش” به مرجعیت دست یافته و این در حالی است که اگر “اسلام واقعی” را به مردم باز می‌نمودند، به این درجه نمی‌رسیدند. از همین زاویه است که منتقد “ولایت فقیه” می‌باشد و اعلام می‌دارد که اگر قرار است جانشینی برای امام تعیین گردد، صد در صد باید “به حکم عقل” از طریق آرای مردم برگزیده شود.

منبر همچون “ابزار تحمیق عوام”

تا صد سال پیش هر آن‌کس که خیال تحصیل در حوزه دین داشت، قصد نجف می‌کرد و در یکی از حوزه‌های آن نزد “مراجع بزرگ تقلید” به فراگیری علوم دینی مشغول می‌شد. زنجانی که خود به مدت سه سال در عتبات بوده، از این ایام می‌نویسد: «دیدم حریص‌ترین مردم به مال و جاه و عیش و فریب عوام، در آن‌جا تمرکز یافته و اساس کارها بر طلب دنیا و متعاقب هوا و فریب عوام است… اوضاعی که از ایرانیان بدبخت در راه عتبات دیدم، به اندازه‌ای دل‌ام به حال این مملکت سوخت که به شرح نیاید. دیدم وسایل تمام بدبختی ایرانیان در آن‌جا تهیه می‌شود».

به نظر او، امروز واسطه قرار دادن روحانیت بین خالق و مخلوق باعث می‌شود که “بسیاری از احکام اسلام” تغییر کند. و در ادامه می‌نویسد: «چیزی که فعلاً خصوصاً در ایران، اسلام می‌نامند، تماماً بر ضد اسلام است». تعبیر او از دستیابی به مرجعیت، در ایرانِ امروز نیز خود را نشان می‌دهد: «چندی در نجف ماندن و ریشی بلند کردن و جامه‌عربی پوشیدن و مخارج عین و صاد و ضاد را درست عربی ساختن، بعد بی‌حیایی و دسته‌بندی و اطرافیان جمع‌کردن است».

زنجانی منبر و موعظه بر آن را یکی از راه‌های تحمیق عوام می‌داند. روحانیان از نظر او آدم‌های بی‌سوادی هستند که “زمام فکر مردم را به دست گرفتند، چون خودشان بسیار کوچک و پست و آمالشان بسیار حقیر و ادراک‌شان بسیار کم است و از انسانیت و عالم هستی و زندگانی جز این که مردم را فریب داده، وضع زندگی خود را رنگین سازند و افکار عوام را متوجه نزدیک‌ترین و کوچک‌ترین امور حسیّه کرده، در تحت اداره و اراده‌ی خود نگاه دارند، مقصدی ندارند».

حملات او به همین شکل متوجه زیارتگاه‌ها و امر زیارت نیز می‌شود و آن را دامی می‌داند تا زائران بپذیرند که “هیچ عملی در جهان به گریه و زیارت قبور ائمه نمی‌رسد”. به نظر او “اعلی‌ترین هنر ایرانیان” گریستن است. و می‌پرسد: «با این‌حال، می‌خواهیم ایران چگونه ترقی کند».

زنجانی حتی در آیین عقد نیز بساط روحانیت را خدعه و فساد می‌داند. عقد چیزی است که می‌تواند به زبان فارسی بین زن و مرد، بدون حضور آخوند، به سادگی انجام پذیرد.

در جست‌وجوی حقیقت ورای کتاب مقدس

شیخ در خلوص تمام از نخستین عشق خویش می‌نویسد و این‌که عاشق دخترعموی “بی‌اندازه خوشگل” خویش می‌شود، ولی دختر بزرگ‌تر از اوست و این عشق امکان شکوفایی نمی‌یابد. آن دختر به دیگری شوهر می‌کند و نویسنده متذکر می‌شود که در زمان نوشتن این خاطرات، آن معشوق، ۷۸ ساله است و نه فرزند دارد.

زنجانی در نوزده سالگی ازدواج می‌کند، ولی همسرش پس از چند سال می‌‌میرد. او با این‌که دوباره ازدواج می‌کند، اما هنوز به یاد اوست: «آه چه آتشی به دل و جان من زدی». هنوز آن عشق را در دل دارد. در مقایسه دو زن خویش می‌نویسد: زن اول «پیشانی‌مرمر و زلفی مانند مشک و عنبر و چشم‌هایی مانند آهو داشت، هرچند دماغ و لب‌ها متناسب آن‌ها نبود و درشت بود […] زنی با اخلاق خوب، دهاتی بود. خانه‌داری و اداره کردن و ترتیبات را نمی‌دانست، اما مطیع بود»، زن دوم اما «شهری است، بسیار عاقله و خانه‌دار و کاردان و تربیت‌دان و شهری و متمدانه است».

زنجانی به راه دانایی و آگاهی، در نقد خود می‌نویسد که در چهل‌سالگی «یک وضع دیگری در ادراک و احساسات و عالم زندگانی من پیدا شده. آن غفلت و حبس فکر و تقلید مطلق و خوف در فهم حقیقت و عالم را عبارت دانستن از فضای کوچک عالم آخوندی و عبارت دانستن علوم از ابواب و فصول و سطور معدودی که آخوندها علوم را به آن منحصر دانسته یا کرده‌اند و قدم فراز گذاشتن را کفر و ضلال و شیطنت نامیده و علوم را میان دفتین تعلیمات خود مقید نموده و سراپای آن را مُهر زده و در میان چهاردیوار افکار محدود حبس کرده‌اند. و من در همان عالم محبوس مانده و دیگران را محبوس می‌خواستم… تا این سن به حسب مکان و زمان و زندگانی خیلی اندیشه و عالم کوچک داشته‌ام…».

و از همین ایام است که می‌نویسد، ملاها دشمن علم هستند. او خود فراتر از جهان دین، روزنامه و کتاب می‌خواند، با علوم غربی آشنا می‌شود، با روشنفکران زمان رابطه برقرار می‌کند، “سیاحتنامه ابراهیم‌بیگ” را می‌خواند و رمانی به آن سبک با نام “رویای صادقه” می‌نویسد که به شکل مخفی منتشر می‌شود. در همین رابطه می‌گوید: «بعضی رمان‌ها بسیاری به بیداری من و جلب به علوم و ترقی تأثیر کرد». از شاهنامه فردوسی تقدیر می‌کند که در زنده نگاه‌داشتن زبان فارسی نقشی بزرگ داشته است و افسوس می‌خورد از این‌که “اسلام به شمشیر بر ایران تسلط یافت” و همه کتاب‌ها را از بین برد.

در این روند، در بیدار نمودن افکار جامعه، هم‌زمان در منبر از تجدد سخن می‌گوید، کتاب هندسه و فیزیک ترجمه می‌کند، نخستین مدرسه به سبک جدید را با همکاری حاج‌میرزا ابوالمعالی در زنجان تأسیس می‌کند: «آخوندهای خر مرا فرنگی‌مآب نامیده و نزدیک شده تکفیر کنند». و چنین است که همراه و همگام مشروطه‌خواهان می‌شود.

زندگینامه زنجانی نشان می‌دهد که او به تجربه دریافته بود که اگر دین به قدرت سیاسی دست یابد، جنایت و فریب می‌آفریند؛ چیزی که بعدها در جمهوری اسلامی دیده شد. تجربه‌های او در این عرصه بسیار گرانبهاست؛ چیزی که می‌توانست راه را بر سکولاریسم در ایران بگشاید.

در این مورد که این اثر تا کنون کجا بوده و چرا تا حال انتشار نیافته، چیزی در پیش‌گفتار کتاب نمی‌بینیم. انتشار آن پس از نزدیک به یک قرن به همین شکل باز خود حادثه‌ای‌ست.

این کتاب را باید خواند تا فهمید جامعه ما در پی انقلاب، به نسبت دوران جنبش مشروطیت در عرصه فکر چه‌اندازه پس‌رفت داشته است. اندیشه‌‌های زنجانی و تجربه‌های او هنوز، به ویژه در ایران امروز، ملموس هستند و ارزش خواندن دارند.

“خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی” به اهتمام غلامحسین میرزاصالح توسط “نشر کویر” منتشر شد. نشر نیما در آلمان آن را پس از ممنوع شدن در ایران بازچاپ کرد.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

دستکم ۹ کشته در گلوله‌باران کمپ جنگ‌زدگان ادلب

نیروهای اسد در عملیاتی که احتمالا با بمب‌های خوشه‌ای ممنوعه انجام گرفته، اردوگاه آوارگان در شمال سوریه را هدف گرفتند. سازمان‌های امدادی و حقوق بشری از مجروح شدن ۷۰ نفر و جان باختن دستکم ۹ نفر از جمله ۲ کودک خبر می‌دهند.شلیک توپخانه نیروهای دولتی سوریه به اردوگاه جنگ‌زدگان در ادلب، ده‌ها زخمی و چند کشته به جای گذاشت. دیده‌بان حقوق بشر سوریه (مستقر در لندن) و سازمان امداد و نجات “کلاه سفیدها” کشته شدن ۹ نفر از جمله ۲ کودک را تایید کرده‌اند.

گفته می‌شود جنگنده‌های روسیه نیز در حمله به این اردوگاه مشارکت داشته‌اند و بمب‌های خوشه‌ای به کار برده‌اند. خبرگزاری فرانسه از چادرهای پاره و سوخته، لکه‌های خون و بقایای موشک در محل حمله گزارش داده است.

مجروحان حمله به بیمارستان مجاور کمپ منتقل شده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

ابوحامد، یکی از ساکنان اردوگاه، از پرتاب ده‌ها موشک خبر داده و گفته است: «ترکش‌ها به همه طرف اصابت می‌کردند. نمی‌دانستیم چطور فرار کنیم و جان خود را نجات دهیم.»

بمب‌‌های خوشه‌‌ای که در جنگ سوریه به کار گرفته می‌شود، با راکت‌انداز یا از هواپیما پرتاب می‌شوند و هنگام اصابت به زمین و انفجار، ترکش‌های مرگباری را در شعاعی گسترده‌ پراکنده می‌کنند. برخی از آنها در گودالی فرو می‌افتند و مدتی بعد موجب کشتار یا جراجت مردم می‌شوند. اکثر قربانیان این قبیل بمب‌ها کودکان هستند.

کارشناسان سازمان ملل رژیم بشار اسد را به خاطر به کارگیری این بمب‌ها و حملات هدفمند به مراکز درمانی یا مدارس به جنایات جنگی متهم می‌کنند. استفاده از این بمب‌ها در سطح بین‌المللی ممنوع است.

آخرین کانون مخالفان دمشق

با گذشت بیش از ده سال جنگ داخلی، ادلب و حومه آن آخرین سنگر مهم شورشیان سوری تلقی می‌شود. اینک ارتش آزاد سوریه همراه با نیروهای ترکیه، ادلب و بخش‌هایی از شمال غربی و غرب حلب را در کنترل دارند. استان ادلب در شمال شرقی سوریه و در ۶۰کیلومتری حلب واقع شده است.

بیشتر بخوانید: مذاکره اردوغان و پوتین درباره ادلب سوریه بدون دعوت از ایران

روسیه و ترکیه که هر یک به ترتیب از دولت سوریه و مخالفان اسد حمایت می‌کنند، بر سر آتش‌بس در شمال شرق توافق کرده‌اند. بعد از این توافق خشونت و خونریزی کاهش یافته اما هر از گاه حملاتی رخ می‌دهد که عمدتا غیرنظامیان را قربانی می‌کند.

جنگ داخلی سوریه در بهار ۲۰۱۱ با سرکوب اعتراضات مردمی علیه رژیم اسد آغاز شد. صدها هزار نفر در این جنگجان باخته‌اند و میلیون‌ها آواره به کشورهای همسایه یا غربی پناه برده‌اند. این جنگ به دسته‌بندی‌های منطقه‌ای نیز دامن زد و با ظهور داعش همراه بود.

نیروهای دولتی با کمک روسیه و ایران، دوباره حدود دو سوم سوریه را به کتنرل خود در آورده‌اند. اما راه حل سیاسی برای مناقشه، با وجود کنفرانس‌های بین‌المللی و تلاش‌های سازمان ملل هنوز چشم‌انداز روشنی ندارد.

اعتراضات در ایران؛ تدفین نسرین قادری و بازداشت دانشجویان

نسرین قادری در شرایط امنیتی در مریوان به خاک سپرده شد. همزمان، این شهر شاهد تجمع اعتراضی بود که با سرکوب شدید نیروهای امنیتی همراه شد. گزارش‌ها از بازداشت گسترده دانشجویان از دیشب تاکنون خبر می‌دهند.گزارش‌ها حاکی از آن است که نسرین قادری، امروز یکشنبه ۱۵ آبان‌ماه (۶ نوامبر) در شرایط امنیتی به خاک سپرده شد. منابع حقوق بشری گزارش‌ داده‌اند این دانشجوی معترض مریوانی روز ١٣ آبان در تهران با “ضربات متعدد باتوم” توسط ماموران جمهوری اسلامی جان باخته است.

هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نوشته که پیکر نسرین قادری ”تحت فشار نیروهای امنیتی و بدون حضور مردم” در مریوان به خاک سپرده شد.

در شبکه‌های اجتماعی ویدئوهایی از تجمع اعتراضی امروز در مریوان منتشر شده و برخی کاربران نیز از ”تیراندازی نیروهای امنیتی” و همچنین شلیک گاز اشک‌آور و گلوله‌های ساچمه‌ای به معترضان خبر می‌دهند.

آنگونه که هه‌نگاو، دیده‌بان مستقل حقوق بشر کردستان، گزارش داده، ”دست‌کم ۳۵ نفر” در جریان اعتراض به مرگ نسرین قادری، ”با شلیک مستقیم” نیروهای امنیتی، در شهر مریوان زخمی شد‌ند.

این منبع خبری حقوق بشری می‌نویسد که شماری از نیروهای امنیتی نیز برای کنترل اوضاع از شهر سقز به مریوان گسیل داده شده‌اند.

برخی گزارش‌ها نیز از اعتصاب بسیاری از کسبه و بازاریان مریوانی در اعتراض به مرگ نسرین قادری خبر می‌دهند. گزارش‌ها همچنان حاکی از جو شدید امنیتی در مریوان و شماری از دیگر شهرهای کردستان بویژه سقز است.

دویچه وله مستقلا قادر به تایید این گزارش‌ها نیست.

مطالب بیشتر درباره اعتراض‌ها به مرگ مهسا امینی در ایران را اینجا بخوانید

”بازداشت ۱۷ نفر در گلوگاه”

مقام‌های مسئول در جمهوری اسلامی، آمارهای جدیدی از شمار بازداشت‌شدگان در شهرهای مختلف ایران اعلام می‌کنند.

از جمله جدیدترین آنها، فرمانده انتظامی شهرستان گلوگاه در استان مازندران گفته که ۱۷ شهروند در جریان اعتراض‌ها در این شهر بازداشت شده‌اند.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

او، بازداشت‌شدگان را ”لیدرها و سرکرده تشکیلات اغتشاش” توصیف کرد و افزود که این افراد ”در اقامتگاه خود شناسایی و دستگیر شدند.”

مقام‌های مسئول در جمهوری اسلامی، اعتراض‌ها ضدحکومتی در ایران را ”اغتشاش” می‌نامند.

شماری از کارشناسان می‌گویند که در جریان اعتراض‌های کنونی در ایران، بسیاری از شهرستان‌های کوچک نیز شاهد اعتراض‌های گسترده‌ای بوده و همین موضوع، یکی از مهمترین وجه تمایزهای این دور از اعتراضات نسبت به دفعات پیشین است.

ادعای ایران: یک تیم ترور را خنثی کردیم

خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران روز یکشنبه ۱۵ آبان‌ماه از قول یک ”منبع آگاه امنیتی”، از ”دستگیری یک تیم‌ خرابکاری و ترور” در استان خوزستان خبر داد.

این ”منبع آگاه امنیتی” که نامش فاش نشده، همچنین ادعا کرده که ”هدایت و حمایت” این تیم بازداشت‌ شده را ”یک کشور اروپایی” برعهده داشته است.

این گزارش، اشاره‌ای به تعداد نفرات بازداشت‌شده و همچنین نام کشور اروپایی ادعایی، نکرده است.

این منبع امنیتی با استناد به آنچه که ”اعترافات اعضای دستگیر شده” نامید، ادعا کرد که هدف بازداشت‌شدگان ”برنامه‌ریزی ‌برای ترور تعدادی از مردم و شخصیت‌های عرب در خوزستان” و همچنین ”تکرار سناریو کشته‌سازی و ایجاد آشوب‌های مشابه زاهدان و اردبیل در خوزستان” بوده است.

فارس همچنین ساعاتی پیشتر نیز از قول فرمانده انتظامی شهرستان بمپور در استان سیستان و بلوچستان نوشت که بر اثر ”حادثه‌ای” در ایستگاه انتظامی و حفاظت جاده‌ای محور ایرانشهر – بمپور، ۴ نفر از کارکنان نیروی انتظامی جان خود را از دست دادند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

فارس اما توضیحی درباره این ”حادثه” ارائه نکرد و تنها افزود که موضوع در دست بررسی است.

گفتنی است استان سیستان و بلوچستان در هفته‌های گذشته شاهد اعتراض‌های گسترده مردمی بوده و این اعتراض‌ها به شدت از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی سرکوب شده است.

سازمان حقوق بشر ایران به تازگی اعلام کرده که از زمان آغاز اعتراض‌های جاری در ایران تاکنون، ۱۱۸ نفر در استان سیستان و بلوچستان جان خود را از دست داده‌اند.

بازداشت گسترده دانشجویان؛ از تهران تا بابلسر

کانال تلگرامی شوراهای صنفی دانشجویان کشور از بازداشت شمار دیگری از دانشجویان خبر داده است. محمدحسین همت‌پور، دانش‌آموخته هوش مصنوعی دانشگاه امیرکببر و فعال دانشجویی سابق و همچنین سروناز احمدی، دانش‌آموخته کارشناسی ارشد مددکاری دانشگاه علوم بهزیستی(ولنجک)، صبح امروز، یکشنبه ۱۵ آبان‌ماه توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت شدند.

این گزارش می‌افزاید که تا کنون از نهاد بازداشت‌ کننده و وضعیت این افراد اطلاع دقیقی در دست نیست.

از بابلسر در استان مازندران نیز خبر می‌رسد کامیار فکور، دانش‌آموخته رشته جفرافیا-محیط زیست دانشگاه پیام نور در منزل خود بازداشت شد.

شوراهای صنفی دانشجویان کشور همچنین خبر داده که پارسا شجاعی، دانشجوی رشته آمار ورودی سال ۱۴۰۰ دانشکده ریاضی دانشگاه شهید بهشتی بامداد امروز ”مقابل درب منزل اقوام خویش ربوده شده است”.

به نوشته این کانال خبری، همایون سلیمانی، دانشجوی مهندسی برق ورودی سال ۱۳۹۸ دانشگاه علم و صنعت و از فعالین دانشجویی این دانشگاه نیز شامگاه دیروز، شنبه ۱۴ آبان در منزل خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

شامگاه گذشته همچنین امیررضا چرچی، دانشجوی کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه شریف و محمدابراهیم واعظی، دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت شدند.

این منبع خبری دانشجویی همچنین گزارش داده که همه دانشجویان ارشد گرایش تئاتر ورودی سال تحصیلی ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ دانشگاه هنر تهران، ”مشروط” شده‌اند.

بر پایه این گزارش، برای دانشجویان بعضی از کلاس‌های دوره کارشناسی، باوجود تشکیل نشدن کلاس و عدم ثبت غیبت توسط استاد مربوطه، ”نمره‌ صفر” رد شده است.