Previous Next

بولتون جنگ طلب رفت؛ سپاه جنگ طلب ماند


وزیر سابق بهداشت در دولت روحانی اخیرا گفته بود: متاسفانه مشکل ما از خودمان است و در یک کلام باید بگویم کرم درخت از خود درخت است.

یکی از سرکردگان سپاه پاسداران امروز دوباره نیروهای آمریکايی در منطقه را تهدید کرد و گفت: تمامی پایگاه‌ها و شناورهای آمریکایی تا فاصله دوهزار کیلومتری در زیر برد موشک‌های ما قرار دارند.

به گزارش تسنیم، پاسدار حاجی‌زاده گفت: بعد از ساقط ‌کردن پهپاد آمریکایی، به‌طور مشخص پایگاه العدید (پایگاه آمریکایی‌ها در قطر)، پایگاه الظفره (پایگاه آمریکایی‌ها در امارات) و یک ناو آمریکایی در دریای عمان نیز توسط موشک‌های سپاه هدف‌گیری شده بود.

وی با بیان این که “نه ما و نه آمریکایی‌ها قصدی برای جنگ نداریم” گفت: البته ممکن است نیروهایی در میدان که در تماس با هم هستند دست به چنین اقدامی بزنند که در این صورت ممکن است جنگی شروع شود. ما همواره خودمان را برای یک جنگ تمام‌عیار آماده کرده‌ایم.

برخی ناظران می گویند: حکومت اسلامی ایران در واقع حکومت مطلقه سپاه پاسداران است که خامنه ای و دیگر آخوندهای فرصت طلب را وسیله قرار داده که فرمانروایی را به دست داشته باشد، و در راه رسیدن به هدف های جاه طلبانه خود، به هر اقدامی که لازم بداند دست بزند. پاسداران نه تنها اقتصاد کشور را دراختیار گرفته اند، بلکه سیاست خارجی رژیم و آینده جنگ و صلح حکومت را نیز رقم می زنند و هیچکس جز آنان، اختیاری در این زمینه ندارد.

بگذار این ترامپ زودتر بیاید و بزند

دویچه وله فارسی در مطلبی در باره حمله احتمالی آمریکا به حکومت ایران، نظر چند هموطن داخل کشور را منتشر کرده است.

هموطنی بنام ستاره در پاسخ به این سوال که آیا نگران نیست که ترامپ به ایران حمله نظامی کند، قاطعانه پاسخ می دهد «نه!» و اضافه می‌کند: والله ما که سال هاست داریم توی جهنم زندگی می‌کنیم… چقدر مردند…. چقدر اذیت کردند… این هم روش… خون ما که رنگین‌تر از خون بقیه نیست… هر چه بر سر بقیه می‌آد، سر ما هم می آد.

هموطن دیگری بنام مینا نیز می‌گوید: بعضی‌ها وقتی دیگر خیلی مستاصل می‌شوند، می‌گویند بگذار این ترامپ زودتر بیاید و بزند همه چیز را خراب کند… چه ما بمیریم و چه بمانیم، به هر حال از زجر بی پایانی که الان داریم می‌کشیم، راحت می‌شویم….

ایران؛ پیشنهاد حمله به منافع کانادا در منطقه


رئیس سابق کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس ولایت پیشنهاد کرده که در ازای مصادره ساختمان های متعلق به جمهوری اسلامی در کانادا، حکومت ایران کشتی‌هايی را که به مقصد این کشور از منطقه خلیج فارس خارج می‌شوند توقیف کند.

حشمت‌الله فلاحت‌ پیشه گفته که این اقدام باید در اسرع وقت انجام و همچنین اموال کانادا در ایران نیز باید مصادره شود».

پیش تر گزارش شده بود که کانادا اموال رژیم ایران را فروخته و پول آن را به قربانیان تروریسم تحویل داده است.

جمهوری اسلامی در واکنش به این اقدام دولت کانادا تهدید کرده بود که در صورت عدم لغو این تصمیم غیرقانونی و جبران خسارات وارده، جمهوری اسلامی ایران منطبق با موازین بین المللی راسا نسبت به استیفای حقوق خود اقدام کرده و در این صورت مسئولیت تمامی عواقب آن بر عهده دولت کانادا خواهد بود.

ده‌ها میلیون دلار از اموال و دارایی های حکومت ایران در کانادا فروخته شده و عواید حاصل از آن به قربانیان حملات گروه‌های تروریستی مورد حمایت جمهوری اسلامی پرداخت شده است.

نشریه اینترنتی «گلوبال نیوز» در گزارشی نوشت: طبق یک سند دادگاه عالی اونتاریو، این ساختمان ها در اتاوا و تورنتو به مبلغ بیش از ۲۸ میلیون دلار فروخته شده و پول آن به قربانیان حملات تروریستی داده شده است.

به گزارش صدای آمریکا، دریافت‌کنندگان این وجوه کسانی بودند که هدف حملات و اقدامات حزب الله لبنان و حماس – دو گروه تروریستی که رژیم ایران از آنها حمایت مالی، تسلیحاتی، و آموزشی می کند – قرار گرفته بودند.

یکی از ساختمان‌هایی که به فروش رسید «مرکز فرهنگی ایران» در اتاوا بود که ارزش زیادی داشت. این ساختمان به یک شرکت عمرانی در مونترال به مبلغ ۲۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروخته شد.

ساختمان دیگر نیز که «مرکز مطالعات ایران» در تورنتو بود. مالک این ساختمان شرکتی بود که ریاست آن را یکی از کارمندان سفارت جمهوری اسلامی بر عهده داشت. این ساختمان به مبلغ ۱ میلیون و ۸۵۰ هزار دلار فروخته شد.

گلوبال نیوز در ادامه می‌نویسد که علاوه بر فروش دو ساختمان مذکور، مبلغ 2.6 میلیون دلار نیز از حساب‌های بانکی رژیم ایران در کانادا برداشت و به آن قربانیان ترور پرداخت شده است.

دولت کانادا در سال 2012 به دلیل حمایت رژیم ایران از جنایات رژیم بشار اسد در سوریه، روابط دیپلماتیک خود را با رژیم تهران قطع کرد و تاکنون نیز این وضعیت ادامه دارد.

گروه موسوم به «ائتلاف کانادایی ضد تروریسم» با ابراز خرسندی از فروش اموال رژیم ایران در کانادا، اعلام کرد: «رژیم ایران ده‌ها میلیارد دلار بودجه به سازمان‌های تروریستی ارائه می‌کند که جان انسان‌های بی‌گناه از جمله کانادایی‌ها را می‌گیرند».

نفت؛ برنامه آمریکا پس از حمله به عربستان


آمریکا ذخیره استراتژیکی خود را برای ثبات بازار نفت اختصاص می دهدآمریکا ذخیره استراتژیکی خود را برای ثبات بازار نفت اختصاص می دهد

به گزارش رویترز، در پی حمله پهپادی روز گذشته به تاسیسات نفتی عربستان، دولت آمریکا اعلام کرد آماده است تا در صورت لزوم از ذخایر نفتی اضطراری استفاده کند.

همچنین مقرر شده است که مدیران وزارت انرژی آمریکا “درباره گزینه‌های بالقوه موجود برای اقدام جمعی در جهان در صورت لزوم” با آژانس بین‌المللی انرژی مستقر در پاریس همکاری کنند.

ذخایر نفتی استراتژیک آمریکا حدود ۶۳۰ میلیون بشکه تخمین زده می‌شود.

خبرگزاری رویترز گزارش داد که در پی این حمله صادرات نفت عربستان به شدت کاهش یافته و این حملات باعث شده است تولید نفت عربستان سعودی پنج میلیون بشکه در روز کاهش یابد و تقریبا به نصف برسد.

آمریکا این حملات را محکوم کرده و رژیم ایران را در این حمله مقصر می داند.

از سوی دیگر حوثی ها تهدید کردند که عملیات بعدی شدیدتر و وسیع‌تر خواهد بود.

این در حالیست که وال استریت ژورنال به نقل از منابع نظامی نوشته: حمله به تأسیسات نفتی عربستان ممکن است با موشکهای کروز از ایران یا عراق باشد

در واکنش به این اقدامات، یک سناتور ارشد آمریکايی گفته: زمان آن رسیده که آمریکا در پاسخ به رفتار تحریک آمیز رژیم ایران گزینه حمله به تاسیسات نفتی آنها را بررسی کند

درخواست آمریکا از مشتریان نفت

خزانه داری ایالات متحده از همه کشورها خواسته تا از خرید نفت ایران خودداری کنند.

به گزارش اسپوتنیک، معاون وزیر خزانه داری آمریکا مارشال بیلینگزلی، در کنفرانس تلاش برای مبارزه با تأمین مالی تروریسم در جمع خبرنگاران گفت: وزارت خزانه داری ایالات متحده از همه کشورها می خواهد که از رژیم ایران نفت خریداری نکنند.

بیلینگزلی در بیانیه ای به شورای آتلانتیک در واشنگتن گفت: مقابله با تروریسم به معنای عدم تأمین بودجه آن، از جمله خرید نکردن نفت ایران است.

وی قول داد سیاست تهاجمی دولت آمریکا و فشار تحریم ها را بر روی حکومت تهران ادامه خواهد داشت.

رژیم ملاها دچار خفگی شده است

به گزارش رویترز، آمار ردیابی کشتی‌ها و محاسبات این خبرگزاری نشان می‌دهد تحریم‌ها علیه صنعت نفت ایران صادارت نفت خام این عضو اوپک را بیش از هشتاد درصد کاهش داده است.

رویترز پیش از این خبر داده بود که فروش نفت ایران به یکصد هزار بشکه در روز رسیده است. پیش از خروج آمریکا از برجام رژیم ایران روزانه دو و نیم میلیون بشکه نفت به فروش می‌رساند.

به گفته برایان هوک رئیس گروه اقدام ایران در وزارت‌خارجه آمریکا بر اثر تحریم‌های نفتی ۵۳ ملیارد دلار از درآمدهای نفتی رژیم ایران کم شده است.

علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی روز گذشته درباره مذاکرات عراقچی در پاریس گفته بود: …موضوع اصلی مذاکره این‌که حتما باید از ما نفت بخرند. ما حتماً باید نفت بفروشیم و پولش به ایران به‌راحتی برگرده….

اعتراف بی سابقه جواد ظریف به تاثیر تحریمها

وزیرخارجه رژیم ملاها یک روز پس از دیدار با رئیس جمهور و وزیرخارجه فرانسه در حاشیه اجلاس سران گروه هفت، در مصاحبه ای با یک روزنامه آلمانی تصریح کرد که جمهوری اسلامی به خاطر تحریم های آمریکا، صدها میلیارد دلار زیان داده و اقتصاد کشور فلج شده است.

به گزارش رادیو فرانسه، ظریف در مصاحبه با زوددویچه تسایتونگ افزود: “ما خواهان جنگ نیستیم و از امضاکنندگان اروپائی برجام هم نمی خواهیم به همه تعهدات خود عمل کنند، بلکه فقط می خواهیم نفت خودمان را بفروشیم و بتوانیم ارز حاصله از آن را وارد کشور کنیم”.

روحانی در یک موقعیت سخت گرفتار شده است


در فاصله یک هفته از اعلام گام سوم کاهش تعهدات برجامی جمهوری اسلامی تا صدور بیانیه مشترک اروپا، یک تحول مهم در آمریکا رخ داد که به نوعی با تلاش‌های میانجیگرانه پاریس میان تهران و واشنگتن مرتبط است و آن اخراج جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، از کاخ سفید است.

سایت فرارو در تهران که از حامیان روحانی است، در ادامه نوشت: بولتون به عنوان سد راه هرگونه تنش‌زدایی با جمهوری اسلامی شناخته می‌شد و اخراج او می‌تواند اروپایی‌ها را به امکان تحقق دیدار روحانی و ترامپ امیدوار کند. خصوصا که ترامپ از این دیدار استقبال کرده و حتی برای تسهیل آن، ایده کاهش تحریم‌ها را هم بررسی کرده و طبق برخی گزارش‌ها، بولتون را از جمله به خاطر مخالفت با همین ایده اخراج کرده است.

اما روحانی پس از اعلام آمادگی اولیه برای دیدار با ترامپ، به سرعت از موضع خود عقب نشینی کرد. روحانی ابتدا برای دیدار با همتای آمریکایی‌اش اعلام آمادگی کرد و گفت حاضر است برای حل مشکلات با هر شخصی دیدار کند. همزمان، ماکرون ابراز امیدواری کرد که دیدار روحانی و ترامپ در «هفته‌های آینده» اتفاق بیافتد. ولی یک روز بعد، روحانی هرگونه تحول مثبت در روابط ایران و آمریکا را به رفع تمام تحریم‌ها مشروط کرد. ماکرون نگران شد و بار دیگر با روحانی تماس گرفت. منابع فرانسوی بعد از این تماس اعلام کردند روحانی هنوز هم از مذاکره حمایت می‌کند.

شاید بتوان گفت روحانی در یک موقعیت سخت گرفتار شده است. از یک طرف اروپایی‌ها به او فشار می‌آورند که با ترامپ دیدار کند تا مشکلات ناشی از تحریم‌های آزاردهنده کاخ سفید را حل‌وفصل کند و از طرف دیگر، برخی محافل پرقدرت داخلی، با هرگونه دیدار یا مذاکره با دولت دونالد ترامپ مخالفت می‌کنند. این فشار‌ها در دو هفته آینده، یعنی تا زمان برگزاری نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، تشدید خواهد شد. اکنون باید منتظر ماند و دید که «شیخ دیپلمات» این بار چگونه می‌تواند مفری از این موقعیت سخت پیدا کند.

حمله حوثی‌ها به آرامکو؛ واکنش شدید آمریکا


شبه‌نظامیان حوثی در یمن مسئولیت حملات پهپادی به دو تأسیسات بزرگ نفتی “آرامکو” در شرق عربستان سعودی را بر عهده گرفتند. حملات حوثی‌ها به تاسیسات شرکت آرامکو واکنش‌هایی را در جامعه بین‌الملل برانگیخته است.

وزیر خارجه آمریکا امروز در توییتر نوشت که رژیم ایران مسئول حملات به تاسیسات نفتی در عربستان سعودی است.

به گزارش اسپوتنیک، پمپئو در باره گفت با اطمینان کامل اعلام می‌کنم که حکومت ایران در پشت حملات به پالایشگاه آرامگو در عربستان سعودی قرار دارد.

روزنامه آمریکایی وال‌استریت ژورنال در گزارشی به نقل از منابع نزدیک نوشت که حمله روز شنبه باعث شده تا نیمی از تولید نفت عربستان متوقف شود.

از سوی دیگر کاخ سفید اعلام کرد: آمریکا به شدت حمله به تاسیسات زیربنایی بخش انرژی عربستان سعودی را محکوم می‌کند.

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در تماس تلفنی با ولیعهد عربستان سعودی تاکید کرد حمله تروریستی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی تاثیری منفی بر اقتصاد جهانی دارد و برای همکاری با ریاض به منظور حمایت از امنیت و ثبات این کشور تاکید کرد.

همزمان نماینده ویژه سازمان ملل متحد در یمن از حمله پهپادی حوثی‌های یمن به تاسیسات نفتی عربستان سعودی ابراز نگرانی کرد و گفت: تشدید عملیات نظامی در این منطقه بسیار خطرناک است.

رسانه‌های عربستان‌سعودی صبح امروز شنبه از یک حمله پهپادی حوثی‌های یمن به تاسیسات شرکت ملی نفت این کشور، آرامکو در «بقیق»، شهری در ۶۰ کیلومتری جنوب غربی ظهران خبر دادند. (فیلم زیر)

ظهران، منطقه ای که در فاصله نه چندان دوری از محل وقوع حملات پهپادی روز شنیه واقع شده بزرگترین مجموعه پالایشگاهی جهان را در خود جای داده و گفته می شود که بیشترین صادرات نفت عربستان از این ناحیه انجام می شود.

این خبر در حالی منتشر می شود که پیش از این برخی رسانه ها از وقوع انفجار و آتش سوزی در مجتمع نفتی آرامکو واقع در این منطقه گزارش داده بودند.

خبرگزاری رویترز نیز پیش از این در گزارشی به نقل از یک ساکن محلی از شنیده شدن صدای انفجارهای متعدد در این شهر خبر داده بود.

مجتمع نفتی بقیع یک پالایشگاه بزرگ است که توسط شرکت ملی نفت عربستان سعودی، آرامکو اداره می شود. این در حالیست که خبرگزاری رسمی عربستان سعودی دقایقی پیش با تایید وقوع انفجارها در تاسیسات بقیق به نقل از منابعی در وزارت کشور اعلام کرد که دو مجمتع نفتی متعلق به شرکت آرامکو صبح روز شنبه هدف یک حمله پهپادی قرار گرفته اند.

شبه نظامیان حوثی تحت حمایت رژیم ایران در یمن به طور معمول از انجام حملات پهپادی و موشکی به تاسیسات نفتی عربستان خبر می دهند

ترامپ قصد دارد با اسرائیل پیمان دفاعی ببندد

دونالد تراامپ رئیس جمهور آمریکا امروز اعلام کرد که قصد دارد با اسرائیل پیمان دفاعی متقابل ببندد.

به گزارش خبرآنلاین، رئیس جمهور آمریکا در دو توئیت از تماس تلفنی با نخست وزیر اسرائیل نوشت که با وی درباره امضای پیمان دفاعی متقابل میان آمریکا و اسرائیل صحبت کرده که به گفته وی می تواند فوق العاده باشد.

ترامپ افزود بعد از انتخابات اسرائیل با نتانیاهو در سازمان ملل دیدار خواهد کرد و با او در این زمینه بیشتر صحبت خواهد کرد.

ترامپ با این توئیت در واقع حمایت انتخاباتی خود از نتانیاهو را اعلام کرد تا آرای بیشتری را به دست بیاورد.

لازم به یادآوری است که سه روز دیگر انتخابات عمومی در اسرائیل برگزار خواهد شد.

کاخ سفید کشته‌ شدن پسر بن لادن را تائید کرد

کاخ سفید رسما تائید کرد که «حمزه بن‌لادن» فرزند اسامه بن لادن بنیانگذار گروه القاعده، کشته شده است. حمزه بن‌لادن از اعضای ارشد القاعده بود.

پرزیدنت ترامپ در این بیانیه کاخ سفید که شنبه ۲۳ شهریور منتشر شد، گفت که حمزه بن‌لادن در یک عملیات مقابله با تروریسم در منطقه‌ای بین افغانستان پاکستان کشته شد.

رئیس جمهوری ایالات متحده تاکید کرد که مرگ حمزه بن لادن موجب تضعیف فعالیت های عملیاتی گروه القاعده می شو

حمزه بن لادن پیشتر آمریکا را تهدید کرده بود که برای انتقام خون پدرش به ایالات متحده حمله خواهد کرد.

حمزه متولد سال ۱۹۸۹ با تابعیت عربستانی و شوهر دختر «محمد عطا» رباینده اصلی و مغز متفکر حملات به برج دوقلوی مرکز تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ ازدواج کرده است.

براساس نامه بن لادن که از ساختمان «ابیت آباد» پاکستان، جایی که در آن کشته شد، بدست آمده است، بنیانگذار القاعده، پسرش را برای جایگزینی خودش و رهبری این گروه آماده می کرد.

ایران؛ هویت/عکس سومین گروگان استرالیايی


ماشین گروگان‌گیری برای باج خواهی و مبادله زندانی

وزارت أمور خارجه استرالیا، روز شنبه ۱۴ سپتامبر، در بیانیه‌ای هویت سومین شهروند استرالیایی بازداشت شده در ایران را شناسایی و اعلام کرد. مقامات استرالیایی، روز چهارشنبه ۱۱ سپتامبر، خبر بازداشت سه شهروند این کشور در ایران را تائید کرده بودند.

هنوز از زمان و دلایل بازداشت سه شهروند استرالیایی در ایران اطلاع دقیقی منتشر نشده است، اما در بیانیه اخیر وزارت أمور خارجه استرالیا، نام سومین شهروند بازداشت شده استرالیایی در ایران، خانم “کایلی مور-گیلبرت” استادیار دانشگاه ملبورن و کارشناس مسائل سیاسی در أمور خاورمیانه و کشورهای حاشیه خلیج فارس عنوان شده است. خانم مور گیلبرت، دانش‌آموخته دانشگاه کمبریج و دارای تابعیت بریتانیایی نیز می‌باشد.

به گزارش رادیو فرانسه، برخی از تحلیلگران بازداشت شهروندان استرالیایی در ایران را واکنش به پیوستن استرالیا به ائتلاف خلیج فارس به رهبری آمریکا ارزیابی می‌کنند

هشدار استرالیا به جمهوری اسلامی

دولت استرالیا از رژیم ایران خواست تا با سه تبعه دستگیر شده استرالیایی در ایران «انسان‌دوستانه» رفتار کند.

وزیر امور خارجه استرالیا با اشاره به نگرانی‌های دولت و مردم این کشور، طی جلسه‌ای در مجلس سنای استرالیا گفت: دولت استرالیا تمام تلاش خود را خواهد کرد تا با این سه شهروند استرالیایی برابر با قوانین بین‌المللی در ایران برخورد شود.

وی همچنین تاکید کرد که هیچ دلیلی مبنی بر اینکه دستگیری این افراد با انگیزه سیاسی صورت گرفته باشد، وجود ندارد.

این در حالیست که به‌رغم تلاش‌ها برای پنهان کردن نام شهروندان استرالیایی دستگیر شده در ایران، هویت دو نفر از سه نفری که در ایران در زندان به سر می‌برند در شبکه‌های اجتماعی فاش شده است.

این دو نفر جولی کینگ و دوست پسر او، مارک فیرکین نام دارند. جولی کینگ تابعیت بریتانیایی و استرالیایی دارد.

اخباری که روز چهارشنبه ۲۰ شهریور (۱۱ سپتامبر) درباره دستگیری و بازداشت این دو نفر در خبرگزاری‌ها منتشر شده بود، حکایت از آن داشت که این دو شهروند ده هفته پیش در ایران دستگیر و زندانی شده‌اند.

روزنامه گاردین در گزارشی در این باره نوشته است: روشن نیست حکومت ایران با دستگیری این شهروندان چه هدفی را دنبال می‌کند.

گفتنی است چندی پیش، یک زن تبعه ایران به اتهام نقض تحریم‌های آمریکا در استرالیا بازداشت شده و به آمریکا منتقل شده بود. گفته می‌شود که این زن که نگار قدس‌کنی نام دارد، با انتقال فن‌آوری‌های ارتباطی تحریم‌های آمریکا را نقض کرده است.

ماشین گروگان‌گیری برای باج خواهی و مبادله زندانی

روزنامه فرانسوی لوفیگارو این ارزیابی را مطرح ساخت که حکومت ایران به این جهت یک پژوهشگر ایرانی-فرانسوی را به اتهام واهی جاسوسی بازداشت کرده که دولت فرانسه را وادار سازد او را با یکی از عوامل جمهوری اسلامی که به جرم اقدامات تبهکارانه در بازداشت به سر می برد، مبادله کند.

این روزنامه چاپ پاریس، در گزارش خود نوشت: احتمال می رود مقامات حکومت ایران فریبا عادلخواه، پژوهشگر ایرانی-فرانسوی، که صد روز پیش به اتهام جاسوسی در ایران بازداشت شده را با یک ایرانی زندانی به نام جلال روح‌الله‌‌نژاد در فرانسه مبادله کنند.

در این گزارش امده است یکصد روز از بازداشت فریبا عادلخواه در ایران می گذرد و حکومت ایران قصد دارد که وی را با ، جلال روح‌الله‌‌ نژاد شهروند ایرانی که هفت ماه پیش به اتهام نقض تحریم‌های آمریکا علیه تهران در فرانسه زندانی شده است معاوضه کند .

دستگاه قضایی فرانسه حدود دو هفته پیش با درخواست آمریکا برای استرداد او به واشینگتن موافقت کرد. این شهروند ایرانی حدود هفت ماه پیش در فرانسه بازداشت شد و اتهام او ذکر شده است.

روزنامه فیگارو نوشته است سپاه پاسداران با اعمال فشار بر حسن روحانی و جلوگیری از بهبود روابط ایران و فرانسه، تلاش دارد که اوضاع کشور را وخیم و تر و به سمت و سوی تندروهای حکومت بکشاند .

مقام‌های دو کشور واکنشی به گزارش فیگارو نشان نداده‌اند.

فریبا عادلخواه، پژوهشگر “بنیاد مطالعات علوم سیاسی پاریس” در حدود سه ماه پیش توسط سازمان اطلاعات سپاه در تهران بازداشت شد و وزارت خارجه فرانسه چند هفته پیش اعلام کرد که مقام‌های جمهوری اسلامی هنوز اجازه دسترسی کنسولی به این زندانی تبعه فرانسه را نداده‌اند.

بهایی ستیزی؛ واکنش‌ها نسبت به سخنان وزیر


بهایی ستیزی در ایران ادامه دارد؛ واکنش‌ها نسبت به سخنان وزیر آموزش و پرورش

محسن حاجی میرزایی که از حدود ۱۰ روز پیش به وزارت آموزش و پرورش منصوب شده است، گفته است: «اگر دانش آموزان اظهار کنند که پیروان ادیان دیگری بجز ادیان رسمی کشور هستند و این اقدام آن‌ها به نوعی تبلیغ محسوب شود، تحصیل آن‌ها در مدارس ممنوع است.»

به گزارش «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، وزیر آموزش و پرورش این سخنان را روز چهارشنبه ۲۰ شهریور در حاشیه جلسه هیئت وزیران گفته و برخی فعالان در شبکه‌های اجتماعی می‌گویند سخنان او در واکنش به خبر محرومیت از تحصیل یک دانش‌آموز دبیرستانی به نام برنا پیراسته در سمنان بوده‌است.

برنا پیراسته دانش‌آموز دبیرستان «سعادت» در سمنان با دستور کتبی آموزش و پرورش سمنان از ادامه تحصیل در سال تحصیلی جدید منع شده‌است.

سخنان وزیر آموزش و پرورش از سوی دانش‌آموزان بهایی، فعالان مدنی و حقوق بشری با واکنش‌های زیادی مواجه شده‌است.

دانش‌آموزان و دانشجویان بهایی می‌گویند که تحصیل حقی برای همه است و نمی‌توان صرفا به دلیل باورمند بدون به دین خاصی آن‌ها را از تحصیل محروم کرد.

آن‌ها با انتشار تصاویری در شبکه‌های اجتماعی و با در دست داشتن پلاکاردهایی نوشته‌اند: «من یک دانش آموز بهائی در ایران هستم و در خطر اخراج از مدرسه به خاطر اعتقادم قرار دارم!» و خواستار آن شده‌اند که آزار بهاییان در ایران پایان داده‌شود.

پیام ولی شهروند بهایی ساکن کرج که دو فرزند محصل او بارها دچار مشکلاتی در حین تحصیل شده‌اند با انتشار ویدئویی که در ادامه همین مطلب منتشر شده، خطاب به وزیر آموزش و پرورش گفته‌است: «شما گفته‌اید اگر دانش‌آموزان بگویند جزو ادیان دیگر هستند از ادامه تحصیل محروم می‌شوند، اما آیا این یک آپارتاید مذهبی نیست و اگر دانش‌آموزان بهایی صادق باشند به دلیل راستگویی باید از تحصیل محروم شوند.»

او در ادامه به سخنان برخی مقامات حکومت ایران در مجامع بین‌المللی اشاره کرد که بارها گفته‌اند در ایران بهایی بودن جرم نیست، و در ادامه پرسیده‌است؛ “چطور می‌توان به این تناقض پاسخ داد.”

جامعه جهانی بهایی نیز در روز پنج‌شنبه ۲۱ شهریورماه ۹۸، در بیانیه‌ای به این مطلب واکنش نشان داده و نوشته‌است: «کودکان در ایران باید بدون نگرانی از تقتیش عقاید سال تحصیلی جدید را آغاز کنند.»

در بخشی از متن این بیانیه آمده‌است: «در حالی‌که در ایران میلیون‌ها کودک و نوجوان به زودی سال تحصیلی جدید را آغاز می‌کنند، بهاییان نیز در سراسر کشور با جدیت برای ادامه تحصیل آماده می‌شوند تا بتوانند به هموطنان خود خدمت کنند. جامعه جهانی بهایی اظهارات اخیر وزیر آموزش و پرورش ایران در مورد سال تحصیلی جدید را سبب اندوه و تاثر دانست.»

جامعه جهانی بهایی در ادامه نوشته: «محروم نمودن افراد از تحصیل به دلیل باورشان، یک بی‌عدالتی محض است که متاسفانه بهاییان به صورت مداوم و سیستماتیک مورد هدف آن بوده‌اند. در واقع اظهارات وزیر آموزش و پرورش تاکید مجددی بر نیت مقامات برای مسدود کردن راه ترقی و توسعه بهاییان ایران است، درست به همان نحوی که در یادداشت محرمانه سال ۱۹۹۱ به امضای رهبر ایران رسیده‌است.»

در انتهای این بیانیه آورده‌شده: «بدون شک، جامعه جهانی در ماه‌های آینده از نزدیک مراقب خواهد بود تا هیچ کودک یا نوجوان ایرانی به دلیل باور به عقیده‌ای و یا بیان آن و برای خودداری از دروغ گویی درباره هویت، دین و عقیده وقتی که از وی سوال می‌شود، از تحصیل محروم نشود.»

فیلم زیر: اعتراض سالمندان بهایی به اقدام ضد انسانی

طی هفته های اخیر دو مرتبه از سوی اداره اماکن و سازمان بهزیستی کرج تلاش شده تا مرکز مربوط به سالمندان بهائی در گلشهر کرج که دارای مجوز بوده بدلیل بهائی بودن پلمب شود که این اقدام موجب خشم سالمندان بهائی و خانواده هایشان شده است.

خبرگزاری هرانا – در ادامه تلاش مسئولین جهت ممانعت از فعالیت و پلمب یک مرکز نگهداری سالمندان در کرج که متعلق به بهاییان است طی هفته های اخیر مامورین اداره اماکن و کارکنان سازمان بهزیستی کرج سعی در انتقال سالمندان به مراکز بهزیستی دیگر و پلمب محل داشتند. گفته می شود علیرغم اینکه مسئولین سازمان بهزیستی حکم دادستانی کرج را نیز به همراه داشتند به دلیل مقاومت سالمندان بهایی که در این محل نگهداری می شوند موفق به انجام این دستور نشدند.

لازم به ذکر است روز پنجشنبه ۶ تیرماه ۹۸، مامورین اداره اماکن کرج با حضور در مرکز نگهداری سالمندان در گلشهر کرج که متعلق به بهاییان است سعی در پلمب این محل داشتند. پس از تلاش روز مامورین اداره اماکن کرج برای پلمب این محل، در تاریخ ۱۲ تیرماه نیز کارمندان اداره بهزیستی با در دست داشتن حکم دادستانی این شهر در محل حضور یافته و سعی در انتقال سالمندان بهایی به مراکز دیگر این سازمان داشتند.

ساکنین این مرکز که سالهاست در این محل نگهداری می شوند روز جاری با در دست داشتن شعارنوشته هایی خواهان پایان دادن به آزاد و اذیت سالمندان بهایی این مرکز شدند.

مشکل ایرانیان، ورود به ورزشگاه نیست!


منشه امیر

مشکل اساسی ایرانیان، ورود به ورزشگاه و لچک بسری نیست!

دنیا از خود سوزی او به تکان در آمد و ایرانیان در مرگش به سوگ نشستند و شمع یادبود برافروختند.

ولی آیا این شیوۀ ابراز همبستگی کافی بود؟

رژیمی که ادعای اخلاق و معنویات دارد، در خودسوزی و مرگ سحر خدایاری بیشترین جنایت را مرتکب شد.

نه، خود سحر بود که بدن پاک خویش را به آتش کشید و آن چهره زیبا در شعله ها سوخت و خاکستر شد.

رژیم این کار را نکرد.

ولی آن حاکمان ستمگر بودند که او را به این فاجعه کشاندند.

آن ها بودند که یک دختر معصوم را به جرم ورود به ورزشگاه دستگیر و محاکمه و زندانی کردند و ترس در دل او کاشتند، تا دختران دیگر ایرانی ببینند و بترسند و در این راه گام نگذارند.

از دیدگاه آنان، زن حق ندارد به ورزشگاه برود و یک مسابقه فوتبال را تماشا کند.

حرام است، حرام اندر حرام است.

زن می تواند در مراسم عزاداری حسینی، در همان تالاری که مردان نشسته اند، ولی جدای از آنان، سینه زنی کند و حتی زنجیر بزند و نوحه سرایی کند. ولی شادمانی حضور در استادیوم و مشاهده یک مسابقه، حتی اگر در بخش کاملا مجزای جایگاه تماشاچیان باشد، حرام است، گناه دارد.

زن که نباید پاهای لخت مردان را ببیند.

او فقط حق دارد به صیغه مردان پراشتها درآید، حتی اگر سن خودش زیر دوازده سال باشد و حتی اگر صیغه کننده دو برابر پدر آن دختر سن داشته باشد.

زن باید توسری خور باشد و ذلیل باشد و علیل باشد و شخصیت از خود نداشته باشد و شوهرداری و بچه داری و خانه داری کند و نه بیشتر!

البته وقتی که انتخابات نزدیک می شود، کمی به زنان آزادی می دهند.

روسری ها کمی عقب می رود. رنگ لباس ها روشنتر و شادتر می شود.

ولی تا همین جا و نه بیشتر!

همه این ها را قبول داریم و خواهان حقوق مساوی برای زنان هستیم.

ولی نابرده رنج، گنج میسر نمی شود.

بی آن که مردم ایران تلاش کنند، آزادی ها را نمی توان دوباره به دست آورد.

همبستگی و همدلی، دلاوری و بی باکی، عشق به وطن و مهر به انسانیت لازم است تا بتوان به هدف رسید.

در سوگ دختر آبی شمع برافروختند. بسیار کار خوبی کردند.

آیا این واکنش کافی است؟ آیا زشتی آن فاجعه را به کلی می زداید؟

روز از نو و زندگی از نو؟

در مرگ سحر خدایاری، انتظار می رفت که مردان رفتن به ورزشگاه را تحریم کنند.

چراغ های نورافکن در زمین بازی خاموش شود و سکوت گورستان بر آن ورزشگاه هایی برقرار گردد که دختران را به آن جا راه ندادند.

لازم بود که ورزشکاران بگویند که بدون اعطای آزادی ورود به زنان، وارد ورزشگاه نخواهند شد، مسابقه نخواهند داد!

لازم بود کارگران بگویند تا هنگامی که عاملان دستگیری و محاکمه و مجازات دختری که به خودسوزی دست زد، معرفی و مجازات نشده اند، به سر کار باز نمی گردند.

لازم بود کارگران برق، همه خیابان ها را خاموش می کردند و سیاهی سراسر وجود این رژیم منحوس را فرا می گرفت.

چرا وقتی در خیابان به دختری حمله می کنند که چرا موهایش بیرون است، و یا چرا سگ خود را به گردش آورده است، و به او ناسزا می گویند و بد زبانی می کنند و قصد بازداشتش را دارند، مردمان می ایستند و تماشا می کنند و به یاری آن دختر بر نمی آیند؟

مگر این دختران بی دفاع، چه فرقی با سحر خدایاری دارند؟

بله درست است، آن ها خودسوزی نکرده اند، بعکس، جلوی هیولاهای چادر به سر و مردان خشن مزدور رژیم ایستاده و با آن ها به بحث و جدل پرداخته اند.

آفرین به این شیر دختران. چرا مردم به یاریشان برنخاسته اند؟

چگونه است که مالباختگان به راه پیمایی اعتراضی می پردازند، ولی هیچکس در حمایت از گرسنگان بی خانمان، به خیابان نمی آید؟

چرا آن بانوی بزرگوار و محبوب، آن بانوی شایسته ای که در دل بسیاری از ایرانیان جای دارد، به انتشار یک بیانیه کوتاه بسنده می کند و بلند نمی شود به دیدار سیاستمداران زن در همه کشورهای دنیا برود و در پارلمان های جهان و در تالار سازمان ملل متحده حضور یابد و با رهبران جهان تقاضای دیدار کند تا بگوید که زنان کشور من در ذلت و محنت هستند، به یاری ما بیایید؟

یک دختر شکننده و حساس را می گیرند و به جرم ورود به ورزشگاه به زندان محکوم می کنند و او را به خودسوزی می کشانند و سپس به خانواده اش فشار می آورند که بگوید بله دختر ما اختلال روانی داشته که دست به خودکشی زده است.

آن ها در مورد نیوشا فرهی نیز همین ادعا را کردند که او نه به خاطر وطنش، بلکه به علت اختلال روانی در برابر سازمان ملل در نیویورک خود سوزی کرد.

بله، گفته بودند که ندا آقاسلطان هم، خودش اسلحه را به گلوگاهش گذاشت و ماشه را فشار داد.

نیوشا فرهی شاعر بود و نویسنده بود و مدیر خانه کتاب بود. کجا اختلال روانی داشت؟

خود شما هستید که همه ملت ایران را به پریشان حالی کشانده اید. حالا به آنان انگ دیوانگی می چسبانید؟

رسول خضری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی است که امروز (شنبه) علنا می گوید که بیش از چهل درصد از مردم ایران دچار مشکلات روانی هستند.

این را ما نمی گوییم، یکی از مهره های خود رژیم می گوید!

شما شادی را از مردم ایران گرفتید و به آن ها اندوه و دلمردگی ارزانی داشتید. همه آنان را ملول و سرگشته و افسرده ساختید!

شما شرم ندارید که این گونه به زن و مرد انگ می ببندید تا جنایات خود را پرده پوشی کنید؟

حتی به خانواده سحر خدایاری فشار آوردید که بگوید بله دختر ما دیوانه بوده و به این علت بوده که دست به خودسوزی زده است.

شما پدر مظلومی را ناچار کردید به دروغ از دختر خود بد بگوید و روحش را آزرده سازد.

یک لحظه دلتان از این ظلمی که روا می دارید، به درد نیامد؟

آیا شما به بهشت و جهنم باور ندارید؟ از مجازات ابدی نمی ترسید؟

به سوگ نشینی، در یاد عزیزی که از دست رفته است، یک خصلت انسانی و یک ضرورت روانی و یک وظیفه اخلاقی است.

آن ها که ادعا می کنند سحر دیوانه بود، و نه به خاطر محاکمه و زندان ناچار به خودسوزی شد، حتی اجازه ندادند که خاکسپاری او با احترام و با شرکت خانواده و بستگان صورت گیرد.

آیا این حاکمان، انسان هستند؟ از انسانیت بویی برده اند؟

ولی یک لحظه از یاد نبریم که مشکل اساسی ایران و ایرانیان، ورود به ورزشگاه و لچک به سری نیست. حتی اگر این دو نیز کاملا آزاد شود، مشکلات اصولی ایران زمین حل نخواهد شد.

مشکلات آن قدر زیاد است که انتظار داشتیم کمر رژیم را بشکند و این بختک را برای همیشه از روی ایران زمین ریشه کن کند.

در ایران، همه آزادی ها را سرکوب کرده اند. هر کس را به هر بهانه ای بازداشت می کنند و به زندان می افکنند و آزار می دهند.

باندی در کشور قدرت را به دست دارد که ساده ترین موازین بشری را نیز زیرپا می گذارد و در ستمگری، حتی دست شمر و یزید را نیز از پشت بسته است.

نه تنها این، بلکه کشور را به غارت برده اند و دزدی ها آنقدر گسترده است که هر کس شتاب نکند و انبان خود را از پول پر نسازد، احساس غَبن می کند.

ماجراجویانی هستند که از الفبای دیپلماسی چیزی نمی دانند و همه دنیا را به ستیز با خود کشانده اند و فرد تحصیل کرده و دانشگاه دیده ای مانند محمد جواد ظریف، ماموریت دفاع از این جاهلان را با دل و جان پذیرا می شود.

می خواهند امپراطوری شیعه برپا کنند و اگر امام جسین جان خود را فدا کرد و شربت شهادت نوشید، اکنون اینان می خواهند همه ثروت ملت ایران را به باد دهند تا شاید آن ظلم تاریخی خلافت شیعه را جبران کنند.

ولی از حساب مردم ایران مایه می گذارند و ثروت مردم ایران است که در راه رسیدن به این آرزوی رویایی، به باد می دهند.

اطمینان داریم که آنان سر مردم ایران را با پرداختن به مسائل حاشیه ای مانند ورزشگاه و حجاب گرم می کنند تا آنان فرصت نداشته باشند به مشکلات ریشه ای کشور بیاندیشند.

از طریق سرکوب زنان و دختران که آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند، و آزار رسانی به آنان آسان تر از دیگران است، می خواهند در دل شهروندان هراس بیافکنند و حلوی خیزش مردمی را بگیرند.

ولی آیا این ترفند، همیشه کارساز خواهد ماند؟

ایرانیان پیشگام خیزش مردمی در خاورمیانه و کشورهای اسلامی بوده اند.

آن ها بودند که انقلاب مشروطیت را به حرکت در آوردند و فردا نیز باید به پا خیزند و آن حماسه بزرگ را از نو زنده کنند.

ایران زمین در انتظار آنان است!

******************************

مرگ “دختر آبی”؛ چگونه این خبر جهانی شد؟

کسی فکر نمی‌کرد زمانی ممنوعیت حضور زنان ایران در ورزشگاه‌ها هشتگی به نام “بلوگرل” پدید بیاورد. طرفداران فوتبال در سراسر جهان با این هشتگ به سوگ دختری نشسته‌اند که روزی “با عشق تیم استقلال به ورزشگاه آزادی رفته بود”.

بیهوده نبود که روزنامه دولتی “ایران” با نگرانی از جهانی شدن خبر خودسوزی “دختر طرفدار تیم استقلال” و لطمه به “وجهه جمهوری اسلامی در انظار عمومی دنیا” خبر داد.

خبر بیش از آن تکان‌دهنده بود که به رسانه‌های بین‌المللی راه نیابد. از شبکه‌های خبری “سی‌ان‌ان” و “بی‌بی‌سی” گرفته تا روزنامه‌های “واشنگتن‌پست”، “گاردین” و خبرگزاری‌های آسوشیتدپرس، رویترز و فرانسه همه از این موضوع گزارش داده‌اند.

خبرگزاری آسوشیتدپرس که در گزارش‌های مجزا به تفصیل به این ماجرا پرداخته در توییتر خلاصه‌ای از ماجرای سحر را روایت کرده و آورده که او برای مشاهده بازی فوتبال تیم مورد علاقه‌اش خود را به شکل مردها درآورده بود.

روزنامه آلمانی “دی ناخریشتن” نوشت: او خود را به آتش کشید، چون تهدیدش کردند، به دلیل نقض ممنوعیت ورود به ورزشگاه به زندان می‌رود.

کاربری با نام آندریاس هالاشکا می‌نویسد: او خود را آتش زد تا از زندان رهایی یابد.

در این توییت با اشاره به تاوان این رهایی که مرگ سحر بوده اشاره شده که در سراسر جهان طرفداران فوتبال با هشتگ‌های “بلوگرل” برای این واقعه سوگواری می‌کنند.

رائول کالواپالا از هیأت تحریریه “یو‌ آو نیوز” در توییتی می‌پرسد: جرم او چه بود؟ این که طرفدار فوتبال است؟ اینکه فیفا هنوز حکومت ایران را با این ممنوعیت قرون وسطایی از حضور در همه رقابت‌های بین‌المللی منع نکرده مایه تعجب است.

با مرگ “دختر آبی” بیدار می‌شوید؟!

بهارنیوز: سحر خدایاری، دختری علاقه‌مند به فوتبال و تیم استقلال بود که همچون دیگر دختران این سرزمین برای حضور در ورزشگاه‌ها و تماشای بازی تیم محبوبش با ممنوعیت‌ها روبرو بود. او خواست تا از این ممنوعیت غیرمنطقی و حتی غیرقانونی گذر کند و راهی برای ورود به ورزشگاه بیابد که بازداشت شد و کارش به «عدلیه» کشیده شد.

خودسوزی «دختر آبی» این قصه تلخ و در نهایت از نفس افتادن او که چند روز پیش رخ داد بسیاری را به تلاطم انداخت و همه از یکدیگر می‌پرسیدند او به کدامین گناه به چنین سرنوشتی دچار شد؟!

این اتفاق تلخ واکنش‌های بسیاری را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت؛ گروهی خواهان تحریم حضور در ورزشگاه‌ها شدند، برخی خواستار یک دقیقه سکوت در ابتدای مسابقات لیگ برتر فوتبال هستند، بعضی از ضرورت محاکمه افرادی می‌گویند که چنین سرنوشتی را برای این هوادار استقلال رقم زدند، برخی پیشنهاد دادند که در دقایق مشخصی در ورزشگاه‌ها «سحر خدایاری» را تشویق کنند و…

اما در کنار این پیشنهادها و شاید حتی ماقبل آن، اندیشیدن به این پرسش اهمیت دارد که آیا کسر قابل توجهی از اقشاری که حضور در ورزشگاه را به‌عنوان یک گزینه همیشگی برای تفریح خود انتخاب می‌کنند اساساً به موضوعی همچون حضور زنان در ورزشگاه‌ها و حق انتخاب آنان توجهی دارند که بتوان انتظار همراهی آنان را داشت؟!

شاید بتوان گفت ریشه باقی ماندن بسیاری از موانع در این موضوع را می‌باید در همین عدم همراهی‌های اقشار مختلف جامعه با یکدیگر و در برابر فشارها و محدودیت‌ها جستجو کرد، زیرا به‌عنوان مثال در همین موضوع اگر همراهی اکثریت اهالی ورزشگاه وجود داشت می‌شد امیدوار بود که این بدنه اجتماعی گسترده در برابر مخالفت‌ها با روش‌هایی گوناگون بایستد و تغییری نیز حاصل آید.

از سویی دیگر و در کمال تاسف با دولتی مواجه هستیم که با وجود شعارهای رنگارنگ دوران انتخابات درباره حقوق زنان و حقوق شهروندی و مانند آن نه تنها قدمی در جهت پذیرش این خواسته حداقلی دختران این سرزمین برنمی‌دارد بلکه با انفعال و بهانه‌تراشی‌هایی عجیب و غریب همچون «نبود زیر ساخت کافی در ورزشگاه‌ها برای حضور زنان» مسیر را برای ایجاد موانع تازه بر سر راه حضور زنان در ورزشگاه‌ها هموار می‌کنند!

حال باید منتظر ماند و دید که آیا خودسوزی و مرگ این دختر جوان مسئولان دولتی و دیگر اثرگذاران بر تصمیمات را از خواب غفلتی که چنین فجایعی را رقم می‌زند بیدار خواهد کرد، البته اگر خود را به خواب نزده باشند!

“دختر آبی” را خاکستر کردند

تقی رحمانی، فعال ملی مذهبی نوشت: …دختر آبی را خاکستر کردند؛ می‌شود از زینب گفت اما از دختری که برای دیدن فوتبال و تشویق تیم مورد علاقه‌اش تنبیه شد و به اعتراض خودسوزی کرد چیزی نگفت. بر زینب گریستن و عامل مرگ دختر آبی بودن خود وهن زینب است….

«سحر خدایاری» دختری که هفته گذشته جلوی دادسرای ارشاد تهران خودسوزی کرده بود، صبح امروز درگذشت. این دختر جوان هفته گذشته بعد از اینکه برای گرفتن تلفن همراهش به دادسرا مراجعه کرد، متوجه شد که باید برای تحمل ۶ ماه حبس به زندان برگردد. او بعد از شنیدن این خبر برآشفت و از دادسرا خارج شد و درحالیکه فریاد می‌کشید و به این موضوع اعتراض داشت، اقدام به خودسوزی کرد و با ۹۰ درصد سوختگی به بیمارستان منتقل شد.

دختر آبی سه روز پیش از دنیا رفته بود؛ خاکسپاری بدون خانواده

در همین حال یک رسانه فارسی‌زبان خارج از کشور نوشت: «او سه روز پیش فوت کرد اما جنازه را به خانواده‌اش تحویل ندادند. گفتند اول باید بروید و توجیه شوید.» این توضیحات رضا (نام مستعار) از دوستان خانوادگی «سحر» است. دختری که خانواده‌اش سعی کردند او را با نام مستعار «سارا» معرفی کنند اما خیلی زود با لقب «دختر آبی» در رسانه‌ها و فضای مجازی ایران شناخته شد.

رضا یکی از دوستان خانوادگی سحر می‌گوید که سحر روز جمعه، فوت شده و دستگاه تنفس را از او جدا کرده بودند. ابتدا خانواده‌اش را برده بودند برای توجیه شدن: «به خانواده‌اش گفته بودند حق مصاحبه کردن ندارید. ترجیحا مجلس ترحیم نگیرید و مراسم را خانوادگی برگزار کنید. گفتند الان عوامل خارجی و داخلی منتظر سواستفاده هستند و دختر شما تا همین‌جا به اندازه کافی هزینه روی دست مملکت گذاشته است.»

پیکر سحر که اهل قم بود را روز یکشنبه در «بهشت فاطمه» قم دفن کرده‌اند. بدون سر و صدا و بدون آگاهی هیچ‌کس. جنازه دختر آبی را تا آخرین لحظه هم به خانواده‌‌اش تحویل نداده بودند. رضا می‌گوید: «نگرانی اصلی الان برای خانواده‌اش است. آن‌ها به شدت ترسیده‌اند.» یک روز بعد از آن‌که مراسم خاکسپاری خاموش سحر به پایان رسید، بیمارستان مطهری اجازه پیدا می‌کند که خبر فوت او را منتشر کند.

واکنش مسیح علینژاد: شرم شرم بر تک تک مردان اگر بعد از جان باختن #دختر_آبی دوباره وارد استادیوم‌های صدهزار پسری شوند بی‌آنکه خودسوزی خواهرشان به خاطر حق ساده ورود به همان استادیوم ذره‌ای برای‌شان مهم باشد که دست از همدستی با ظالم بردارند. تحریم کنید استادیومی را که واپسگرایان ۴۰سال به شما صدقه دادند

واکنش پروانه سلحشوری، نماینده مجلس: او تنها #دختر_آبی نبود. سحر #دختر_ایران بود. در جایی که مردانش برای زنان تکلیف تعیین می‌کنند و ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌ را از آن‌ها سلب می‌کنند، و زنانی که علیه زنان در این ظلم آشکار مردان را همراهی می‌کنند، همه ما در حبس و سوختن سحرهای این سرزمین مسئولیم.

چرا در برابر خودسوزی یک دختر جوان ساکتیم؟

یک نماینده زن مجلس شورای اسلامی از بی‌‌تفاوتی جامعه نسبت به خودسوزی یک دختر جوان انتقاد کرده و گفته است که چنین اتفاقی در هر جای دیگری در دنیا با واکنش وسیع‌تری روبرو می‌شد. او از مردم خواسته سکوت نکنند و دست به دست هم دهند.

اشاره پروانه سلحشوری، به خودسوزی دختری است که نام‌های گوناگونی که به او اطلاق می‌شود این روزها در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخد: دختر آبی، سحر، سارا… به او فقط به این خاطر که می‌خواست به تماشای تیم مورد علاقه‌اش برود (کاری که فقط در ایران برای زنان ممنوع است) حکم زندان دادند و او در مقابل دادسرا دست به خودسوزی زد. ۹۰ درصد بدن او سوخته است؛ فاجعه‌ای که شاید در کشوری دیگر جامعه را تکان می‌داد. در ایران ولی واکنش‌ها علیرغم انتشار وسیع رسانه‌ای محدودتر از آن بود که می‌توانست باشد.

جزئیات خودسوزی جلوی دادسرا

سایت خبری رکنا گزارش کرده است که دختری که روز دوشنبه در مقابل ساختمان دادسرای ارشاد تهران با ریختن بنزین خودش را آتش زد، یکی از دختران طرفدار تیم استقلال تهران بوده است که به دلیل تماشای فوتبال در استادیوم آزادی بازداشت شده بود.

این در حالیست که پیش‌تر مقام‌های قضایی در روایتی متفاوت، گفته‌ بودند این دختر به‌سبب بدحجابی و درگیری با مأموران پلیس امنیت دستگیر شده‌بوده و با وثیقه آزاد بوده ولی چون جلسه نخست‌ دادگاه‌اش عقب‌افتاده، خودش را آتش زده است.

خواهر این دختر گفته است: «خواهرم اسفندماه ۹۷ برای دیدن بازی استقلال و العین به ورزشگاه آزادی می‌رود که هنگام ورود خواهرم به ورزشگاه ماموران متوجه می‌شوند و وقتی خواهرم مقاومت می‌کند بازداشتش می‌کنند.

خواهر این دختر جوان افزود: خواهرم بیماری دوقطبی داشته و از دو سال پیش تحت نظر پزشک بوده و مدارک کاملی در این زمینه به دادسرا ارائه شده است، اما او مثل فردی عادی مورد بررسی قضایی قرار گرفته و به زندان ورامین منتقل شده است. پس از این که او «به زندان قرچک ورامین انتقال داده می‌شود، لطمه روحی زیادی می‌بیند و می‌ترسد تا اینکه با وثیقه آزاد می‌شود. وقتی برای دریافت گوشی‌اش به دادسرا می‌رود در آنجا اتفاقاتی می‌افتد که می‌شنود باید شش ماه در زندان بماند.» او تاکید کرد: «خواهرم در شرایط بیماری روحی و روانی خودش را آتش می‌زند و حالا در بیمارستان شرایط بدی دارد.»

پایگاه خبری رکنا به نقل از دکتر مصطفی ده مرده‌ئی، رییس بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری، درباره وضعیت این زن نوشت: «بیمار خانم جوانی است که به‌ دلیل سوختگی شدید ناشی از بنزین با ۹۰ درصد سوختگی درجه سه در بیمارستان بستری شده و در حال حاضر با کمک دستگاه تنفس می‌کند و در آی‌سی‌یو تحت درمان است.» این دختر جوان عصر دوشنبه ۱۱ شهریور، پس از خروج از دادسرای ارشاد تهران با ریختن بنزین خودش را آتش زد. حاضران به کمک او رفتند و آتش را خاموش کردند، اما شدت سوختگی به حدی بود که با رسیدن اورژانس، مصدوم به سختی نفس می‌کشید.

خودسوزی این دختر ایرانی یادآور ماجرای خودسوزی هما دارابی، فعال زن سیاسی است که حدود 26 سال پیش در تجریش، خود را در اعتراض به رفتار وحشیانه‌ جمهوری اسلامی با زنان ایران به آتش کشید.

23 فوریه 2019
04 اسفند 1397

بی بی سی فارسی: “ماجرای خودسوزی هما دارابی را در تجریش، به عنوان اعتراض به رفتار وحشیانه‌ جمهوری اسلامی با زنان که پیش‌تر شنیده بودم دیروز در گاردین خواندم. شرحی ساده، کوتاه و خشک ولی کاردی در زخم.”

این روایت شاهرخ مسکوب، نویسنده ایرانی از مرگ هما دارابی در کتاب “روزها در راه” است. پزشک کودکان و روان پزشکی که بیست و پنج سال پیش در نزدیکی میدان تجریش تهران در اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید.