ژانویه 31
گزارش آماری نقض حقوق زنان، آذر ماه ۱۴۰۱
ژانویه 31
ابراهیم رئیسی خواهان اجرای قانون حجاب شد
او مدعی شد که ذخایر ارزی کشور “خوب و قابل اطمینان” هستند و وعده کرد که رشد اقتصادی هشت درصدی محقق شود.
او گفت مبنای مبادلات تجاری دولت دلار ۲۸هزار و ۵۰۰ تومانی خواهد بود و رساندن تورم از ۶۰درصد به ۴۰درصد را نیز دستاورد دولت خود نامید.
او در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد که فسادستیز است و فساد در دولت او در هیج جا تحمل نمیشود.
شفافیت بینالملل: ایران جزو فاسدترین کشورهاست
در گزارش سالانه سازمان شفافیت بینالملل، ایران در میان ۱۸۰ کشور رتبه ۱۴۷ را از نظر دامنه فساد مالی کسب کرده است.
طبق این گزارش که سهشنبه ۱۱ بهمن منتشر شد، ایران تنها یک پله بالاتر از افغانستان قرار دارد.
در این ارزیابی، دانمارک، فنلاند، نیوزلند، نروژ و سنگاپور بهترین جایگاهها را کسب کردهاند و سومالی، سوریه، سودان جنوبی، ونزوئلا و یمن در انتهای جدول هستند.
“دستگیری حلقه جاسوسی ایران در جمهوری آذربایجان”
مقامات باکو از “بازداشت هفت مظنون به جاسوسی برای ایران” خبر دادند. خبرگزاری رسمی جمهوری آذربایجان “آپا” اعلام کرد که دستگیری این افراد طی عملیاتی ویژه در باکو و شهرهای دیگر صورت گرفت.
خبرگزاری آناتولی از قول وزارت کشور آذربایجان نوشت، مراکز مرتبط با ایران، شبکه تلویزیونی اینترآز و “سلام نیوز” از سوی پلیس بازرسی شدهاند.
چند ساعت قبل از اعلام این خبر، وزارت خارجه جمهوری آذربایجان در اطلاعیهای از شهروندان خود خواسته بود برای سفر به ایران هشیار باشند.
الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان حمله مسلحانه به سفارت این کشور در تهران را “تروریستی” خوانده و کادر دیپلماتیک سفارت با کارکنان و خانوادهها همگی از ایران خارج شدهاند.
زلزله زدگان خوی به حال خود رها شدهاند
سه روز اززمینلرزه خوی میگذرد و تصاویر شبکههای اجتماعی از رنج مردم در سرما و کمبود امکانات حمایتی پرده بر میدارند. آسیب دیدگان میگویند این و آن مقام میآیند و چند عکس میگیرند و میروند.
پایگاه “انتخاب” از قول زلزلهزدگان نوشته که به هر چادر ۱۲ نفره فقط دو پرس غذا میدهند، پتو توزیع نشده و در هر چادر ۳ خانواده اسکان یافتهاند.
عکسها و ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی همرسان میشوند، مردم را نشان میدهد که خود را در پتو پیچیدهاند و گرد آتش نشستهاند. گروهی هم با پلاستیک و مشما، برای خود خیمه و سرپناه ساختهاند.
ایران پیشنهاد هلال احمر ترکیه برای امدادرسانی را رد کرده و گفته که میتواند از پس آسیبها برآید. در حالی که وزارت کشور، استانداری و فرمانداری متولی مدیریت بحران هستند، محمد مخبر، معاون اول رئیسی که به بازدید محل رفته، دبیرکل هلال احمر را مسئول وضعیت خوانده است. فرماندار در پاسخ شکایت یکی از آسیب دیدگان گفته که مشکل به او مربوط نیست.
در حال حاضر بسیاری از کمکها به زلزلهزدگان به همت مردم و تشکلهای مردم نهاد ارائه میشود.
پرونده مدرسه فوتبال؛ بازداشت یک مسئول اداره ورزش مشهد
دادستان خراسان رضوی از زندانی شدن یکی از مسئولان اداره ورزش مشهد خبر داد و افزود که سه خبرنگار و فعال فضای مجازی نیز به دلیل انتشار خبر پیش از اثبات جرم، تفهیم اتهام شدهاند.
محمدحسین درودی، علت زندانی شدن مسئول یاد شده و تفهیم اتهام خبرنگاران را “تشویش اذهان عمومی” ذکر کرده است.
قوه قضاییه جمهوری اسلامی میگوید تا کنون هیچ شواهد و مدارکی مبنی بر “تجاوز” به ۱۵ نوجوان در مدرسه فوتبال مشهد ارائه نشده و خانوادهها هم شکایتی در این زمینه نکردهاند.
ژانویه 31
ایران در جنگ اوکراین؛ تحریمهای تازه آمریکا و استرالیا و اتحادیه اروپا
به اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
به گزارش خبرگزاری رویترز، این تحریم شامل شرکتهای زیر میشوند: «شرکت طراحی و ساخت موتور هواپیما، نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی سپاه، شرکت “اوج پرواز مادو نفر”، شرکت “پروار پارس”، صنعت هوانوردی قدس و صنایع هوانوردی شاهد.»
بیشتر بخوانید: تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران به خاطر عرضه پهپاد به روسیه
در اطلاعیه وزارت بازرگانی آمریکا آمده است که پهپادهای ایرانی تولید شده برای استفاده در اوکراین به روسیه منتقل میشوند و این فعالیت مغایر با امنیت ملی و منافع سیاست خارجی ایالات متحده است.
تحریم جدید اتحادیه اروپا علیه صنایع هواپیماسازی ایران
اتحادیه اروپا نیز روز سهشنبه ۳۱ ژانویه (۱۱ بهمن) “شرکت صنایع هواپیماسازی ایران (هسا)” را به دلیل مشارکت در تولید و تحویل پهپادهای ایران به روسیه به فهرست تحریمهای خود علیه ایران افزود.
در پی آن شورای اتحادیه اروپا مقررات اجرایی این تحریم جدید خود را تدوین و منتشر کرد.
بیشتر بخوانید: فایننشال تایمز: اروپا جوانب حقوقی تروریستی خواندن سپاه را بررسی میکند
شرکت “هسا” در ژوئیه ۲۰۱۰ در چارچوب گسترش برنامه هستهای ایران مورد تحریم قرار گرفته بود. این شرکت همچنین در فهرست سیاه تحریمی بریتانیا، آمریکا، استرالیا و کانادا نیز قرار دارد.
تحریمهای استرالیا مرتبط با تولید پهپاد و نقض حقوق بشر
دولت استرالیا نیز روز سهشنبه ۳۱ ژانویه (۱۱ بهمن) مجموعهای از تحریمهای جدید از جمله چهرههای ایرانی مرتبط با سرکوب اعتراضات و صادرات پهپادها برای استفاده روسیه در جنگ علیه اوکراین را اعلام کرد.
بیشتر بخوانید: ارتش اوکراین: ۳۹ پهپاد ایرانی را سرنگون کردیم
این تحریمها شامل ۱۶ شخص حقیقی و یک نهاد مرتبط با “نقض جدی حقوق بشر در ایران” از جمله فرمانده کل ارتش، سید عبدالرحیم موسوی و شخصیت های ارشد نیروی مقاومت بسیج میشود. ورود این افراد به استرالیا ممنوع اعلام شده و داراییهای آنها و نهاد حقوقی مسدود شدهاند.
این سومین بسته تحریمی استرالیا علیه مسئولان جمهوری اسلامی است که بر اساس قوانین تحریمی جدید استرالیا موسوم به “ماگنیتسکی” اجرا میشوند که در اواخر سال ۲۰۲۱ به تصویب پارلمان این کشور رسید.
بیشتر بخوانید: توافق اتحادیه اروپا بر سر تحریمهای جدید علیه ایران
این اقدام یک روز پیش از انتشار گزارش تحقیق پارلمانی درباره نقض حقوق بشر اعلام میشود که هدف آن احتمالا فشار بیشتر بر دولت استرالیا برای اتخاذ موضعی سختگیرانهتر علیه جمهوری اسلامی ایران است.
دولت استرالیا در یادداشتی جداگانه که روز سهشنبه منتشر شد، گفته است که تحریمها علیه ایران “شامل نقض جدی یا سوءاستفاده جدی از حق زندگی و حق عدم شکنجه یا رفتار یا مجازات ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز” از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی علیه مردم این کشور نیز میشود.
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
این یادداشت میافزاید که این رفتارهای جمهوری اسلامی “با سرکوب زنان در اجرای قانون پوشش اسلامی و سرکوب خشونتآمیز اعتراضات مسالمتآمیز در ایران” مرتبط است.
ژانویه 31
“راه دشوار دستیابی ایران به آزادی” به روایت بهمن نیرومند
نویسنده در آغاز پیشدرآمد کتاب جدید خود مینویسد: «زمانی که به نگارش این کتاب آغاز کردم گمان نمیبردم که مسیر دشوار مردم ایران به سوی آزادی که قصد توصیف آن را داشتم، خیزش تازه تحسینبرانگیزی را تجربه کند و ناقوس پایان رژیمی را در ایران به صدا درآورد که به مدت ۴۳ سال میکوشد ایدئولوژی نابهنگام و فهم انسانستیزانه از زندگی را به مردم تحمیل کند.»
رویارویی سنت و مدرنیته
نیرومند موج اعتراضات کنونی را آخرین حلقه از زنجیرهی شورشهای مردم در طول حاکمیت ۴۳ ساله جمهوری اسلامی میداند و میگوید، این مبارزه به طور عمده صحنه برخورد دو فرهنگ و دو درک و رویکرد متضاد از زندگی است: رویارویی مدرنیته و سنت. شعار “زن، زندگی، آزادی” جز بازتاب دلتنگی انسانها برای آزادی، برابری حقوق و صلح نیست.
از نظر نویسنده، پیروزی جامعه مدنی ایران بر رژیم خودکامه و دینسالار، نه تنها پیامدهایی در منطقه بر جای خواهد گذارد، بل که در تمامیت خود خدمتی به صلح جهانی خواهد بود.
نویسنده با توصیف صحنههایی از دوپارگی و شکاف عمیق در جامعه ایران میگوید، اگر ویلانشینان غرق در ثروت و تجمل منطقه “لواسان” تهران را نمادی از فساد، قداست متظاهرانه و اخلاق دوگانه اسلامگرایان حاکم، و “جمکران” را نماد خرافات و واپسماندگی آنها بدانیم، آنگاه خواهیم دانست که جنبشهای اعتراضی دانشجویی و به ویژه خیزش اخیر سراسری مردم ایران جز برخورد دو فرهنگ متضاد مدرنیته و سنت نیست.
نویسنده پس از توصیف مؤلفهها و نشانههای مدرنیتهای که از نظر او مردم ایران در قالب جمهوریت خواهان آن هستند و سنتی که در حکومت دینسالار و ولایت فقیه قالبریزی و به مردم تحمیل شده، میپرسد: آیا خود ما در بروز این وضعیت حاکم بر کشور بیگناهیم؟ آیا نباید علل وضعیت کنونی را در تاریخ خود، در فرهنگ خود و در دین خود جست؟ آیا میتوان بدون درگیر شدن اساسی با تاریخ و اعتقادات خود، به مدرنیزه کردن واقعی (نه آن گونه که غرب بخواهد بر ما تحمیل کند) و دموکراتیزه کردن کشور دست یافت؟
“فرصت از دسترفته اصلاحات”
کتاب روایتی است تحلیلی از مهمترین رویدادها و دورههای حاکمیت جمهوری اسلامی که در بستر رویارویی سنت و مدرنیته بررسی شدهاند. دو فصل کتاب به “فرصتهای از دسترفته اصلاحات” میپردازد: دوره اصلاحات ریاستجمهوری محمد خاتمی و دوره اصلاحات بیرمق دوره ریاستجمهوری حسن روحانی.
به اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
در میان این دو دوره، از هشت سال ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و سیاست واپسگرایانه او میگوید که حاکمیت جمهوری اسلامی تمامی جامعه مدنی و طبقه متوسط و رسانهها را با قدرت تمام زیر ضرب برد؛ و با نگرش امامزمانی خود خرافات را رواج داد و با اقدامات خود کوشید، زنان را به گوشه خانهها تبعید کند. این سرکوبها اما نتیجه عکس داد و به جامعه مدنی و زنان ایران هر چه بیشتر برای مقاومت و مبارزه جسارت بخشید.
کنفرانس برلین
نیرومند پارهای از کتاب را به “کنفرانس برلین” در سال ۲۰۰۰ میلادی اختصاص میدهد که خود نویسنده از سازماندهندگان آن بوده است.
این کنفرانس در فضای دوره اصلاحات و “گفتوگوی تمدنها”ی دوران محمد خاتمی و دیالوگ فرهنگی برگزار شد که از نظر محافظهکاران افراطی جمهوری اسلامی در تناقض با ایدئولوژی ضدغربی حکومت بود.
کنفرانس از سوی گروهی که شعارهایی علیه رژیم تهران میدادند و برهنگی بدن خود را به نمایش گذاردند، مختل شد. فیلم برهنگی آنها در تلویزیون تهران به نمایش گذارده شد و تمام شرکتکنندگانی که از حوزههای سیاست، روزنامهنگاری، محیط زیست، زنان، حقوق بشر، ادبیات و علم از ایران دعوت شده بودند، پس از بازگشت همگی بازداشت و در دادگاههای نمایشی به اتهام “فعالیت علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام” به حبسهای طویلالمدت محکوم شدند.
به گفته اصلاحطلبان، این اقدام حکومت بهانهای بیش نبوده و به هر حال هر حرکت اصلاحطلبانه زیر ضرب میرفته است.
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
نویسنده معتقد است، علت شکست سیاست اصلاحات خاتمی را نمیتوان تنها ناشی از اقتدار اسلامگرایان، مفاد قانون اساسی و یا ساختار سیاسی جمهوری اسلامی دانست. یک عامل مهم شکست، فقدان طرح و برنامه اصلاحطلبان بود که معتقد بودند، نخست باید ساختار سیاسی را اصلاح کرد تا راه برای اصلاحات اقتصادی و اجتماعی هموار گردد. به همین دلیل، بر اصلاح روبنا و حوزههای سیاست و فرهنگ بسنده کردند و نسبت به نیازهای واقعی مردم بیگانه ماندند.
حرکت موسوم به “جنبش سبز” نیز به طبقه متوسط جامعه محدود ماند و نتوانست کارگران، دهقانان و بازاریان را با خود همراه سازد. به طور کلی، شکست تلاشها برای اصلاحات و اعمال قدرت مطلقه از سوی حاکمیت محافظهکار نشان داد که این رژیم اصلاحپذیر نیست.
ایران بر سر دوراهی
از نظر نویسنده، مشخص نیست سرنوشت اعتراضات کنونی، که هویت و کیفیت آن متفاوت با سراسر اعتراضات گذشته است، به کجا خواهد انجامید و به چه اهدافی دست خواهد یافت. رژیم جمهوری اسلامی تمام اهرمهای قدرت را همچنان در دست دارد و در این توهم به سر میبرد که میتواند با اعمال خشونت اعتراضات را سرکوب و مسائل را حل کند.
در حالی که مردم ایران در تمام لایههای اجتماعی، در طول دو دهه گذشته به اصلاحات امید بسته بودند و در چارچوب آن خواستههای خود بیان میداشتند، امروز با سرخوردگی تمام به این نتیجه رسیدهاند که این حکومت به دلیل ساختار و مناسبات داخلی قدرت اصلاحپذیر نیست و باید مسیری دیگر رفت. از این رو، در اعتراضات کنونی مسئله تنها بر سر حجاب نیست، معترضان خواستار تغییر تمامیت نظام هستند.
تاریخچه حاکمیت جمهوری اسلامی
کتاب تازه بهمن نیرومند را میتوان تاریخچه ۴۳ سال حاکمیت جمهوری اسلامی دانست. او برای تهیه این کتاب از دانش و اطلاعات ۲۱ سال تنظیم ماهنامه “ایران رپورت” به زبان آلمانی بهره برده است. این نشریه هر ماه مهمترین رویدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری را بازتاب میداد و از دو سال پیش انتشار آن متوقف شده است.
نویسنده در کتاب جدیدش با توصیف تحلیلی خود، خواننده را گام به گام از تمام مراحل تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و رویارویی بیش از چهار دهه موجودیت حاکمیت دینسالار با غرب و یا هر نوع جلوهای از زندگی مدرن امروزین به سوی مرحله کنونی خیزش زنانه و مردمی “زن، زندگی، آزادی” هدایت میکند.
کتاب “مسیر دشوار دستیابی به آزادی – ایران میان حکومت الهی و جمهوریت” در ۲۱۲ صفحه در ژانویه ۲۰۲۳ توسط انتشارات “تسو کلامپن” به زبان آلمانی منتشر شده است. این کتاب را میتوان به تمام دیاسپورای ایرانی و آلمانیزبان و شهروندان آلمانی که به ویژه در این روزها به مسائل و انقلاب زنانه ایران علاقمند شدهاند، توصیه کرد.
مشخصات کتاب:
Bahman Nirumand: Der mühsame Weg in die Freiheit – Iran zwischen Gottesstaat und Republik. zu Klampen Verlag 2023
*************
درباره نویسنده: بهمن نیرومند در سال ۱۹۳۶ در تهران به دنیا آمد. والدیناش او را در ۱۴ سالگی برای تحصیل عازم آلمان کردند. او در رشتههای زبان و ادبیات آلمانی، فلسفه و ایرانشناسی از دانشگاههای مونیخ و توبینگن در سال ۱۹۶۰ با پایاننامه دکترا با موضوع برتولت برشت فارغالتحصیل شد.
نیرومند به ایران بازگشت و پس از مشاهده صحنه اجتماعی و سیاسی کشور در سال ۱۹۶۵ بار دیگر راهی آلمان شد. نخستین کتاب او با عنوان “ایران، الگوی کشوری در حال توسعه یا دیکتاتوری جهان آزاد” در سال ۱۹۶۷ منتشر شد که با تیراژ ۱۵۰ هزار نسخه به یکی از پرفروشترین کتابها رسید و جنبش دانشجویی ۶۸ از آن تأثیر بسیار پذیرفت.
نیرومند در انقلاب ۱۹۷۹ شرکت جست، اما پس از سه سال رویارویی با دیکتاتوری روحانیان به خارج از کشور گریخت و بار دیگر ساکن برلین شد. از آن پس او در مقام نویسنده، ژورنالیست و مترجم آثار پرشماری انتشار داد و به مدت ۲۱ سال ماهنامه “ایران رپورت” را با حمایت بنیاد هاینریش بُل منتشر کرد.
ژانویه 31
کمیسیون مجلس سفر زنان به خارج را به اجازه “سرپرست” مشروط کرد
در بحبوحه جنبش اعتراضی که محور آن زن و آزادی است، سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس از تصویب طرحی خبر داد که خروج زنان از کشور را مستلزم اذن سرپرست میکند.
کاظم دلخوش به رسانهها گفته است: «در شراط عادی همه بانوان باید با اذن سرپرست از کشور خارج شوند به جز موارد خاج که در آن صورت با حکم دادگاه صورت خواهد گرفت.»
تاکنون زنان متاهل برای سفر به خارج به اجازه همسرشان نیاز داشتند و دختران مجرد بالای ۱۸ سال یا افراد مطلقه برای این امر به اجازه “ولی” نیاز نداشتند.
گشتزنی عوامل امنیتی در زاهدان
حساب توییتری حالوش از گشتزنی نامحسوس خودروهای شخصی عوامل امنیتی در خیابانهای اطراف مسجد مکی خبر داد. حال وش با همرسانی تصویری نوشت دستکم ۲۴ خودروی نیروهای سپاه و اطلاعات، از صبح سهشنبه ۱۱ بهمن بدون وقفه در حال تردد در حوالی محل هستند.
به گزاری همین منبع، چهار جوان بلوچ به نامهای علی ریگی، عادل سنجرانی، رامین سالارزهی و افشین ریگی از سوی لباسشخصیها و همراه با ضرب و جرح شدید بازداشت شدهاند. نامبردگان ۱۷ و ۱۸ ساله هستند.
کنشگران محلی در بلوچستان میگویند بعد از بازداشت عبدالمجید مرادزهی، مشاور مولانا عبدالحمید، شهر زاهدان فضایی امنیتی و ملتهب پیدا کرده است. برخی کاربران شبکههای اجتماعی نوشتهاند که لباس شخصیها در گذرگاهها در کمین جوانها ایستادهاند.
اسپاتیفای گلچین “زنان ایران” را راهاندازی کرد
سرویس پخش آنلاین موسیقی (اسپاتیفای) خبر داد که مجموعهای از ترانههای خوانندگان مطرح ایرانی از جمله گوگوش، هایده، مهستی، شروین حاجیپور و توماج صالحی را در پلی لیست خود قرار داده است.
اسپاتیفای برای استوری این گلچین، ویدئوی جمعی از هنرمندان ایرانی از قبیل گوگوش، شاهین نجفی، شهره آغداشلو و سوگند را منتشر کرد که تعریف خود از آزادی بیان را مطرح میکنند.
در این میان، سایت بیلبورد، پایگاه صنعت موسیقی اخیرا گزارش داده که آکادمی جایزه گرمی برای اولین بار یک جایزه ویژه خواهد داشت که انتظار میرود ترانه “برای” ساخته و اجرای شروین حاجیپور به آن دست یابد.
آییننامه لباس بازیگران به زودی ابلاغ میشود
رئیس “ساماندهی کارگروه مد و لباس” که دبیر “شورای فرهنگ عمومی کشور” نیز هست، از تصویب ضوابط پوشش بازیگران زن در وزارت ارشاد و ابلاغ آییننامه آن در آینده نزدیک خبر داد.
مجید امامی به خبرگزاری مهر گفته که این آییننامه به ویژه در مورد برنامههای تلویزیونی باید رعایت شود و هدف آن ترویج الگوهای بومی و ملی و جلوگیری مردم از انتخاب و مصرف الگوهای نامانوس با فرهنگ و هویت ایرانی است.
امامی همزمان گلایه کرده که دولت هیچ ردیف بودجهای برای کارگروه مد و لباس کشور در نظر نگرفته است.
ژانویه 31
مجموعه ترانههای “زنان ایران” در اسپاتیفای؛ قطعه “برای” پیشتاز جایزه گرمی
به اینستاگرام دویچه وله بپیوندید
سایت فیلم و موسیقی “وریتی” از بازتاب شگرف اعتراضات ایران در خارج از کشور و تجلیل از مقاومت دلیرانه زنان ایران گزارش داده است.
در این گزارش آمده که در مراسم جایزه موسیقی “گرمی” امسال، ترانه «برای» شروین حاجیپور، موسیقیدان جوان ایرانی، پیشتاز افتتاحیه جایزه ویژه “ترانه برای تغییر اجتماعی” جای گرفته است. این نخستین بار است که یک جایزه ویژه به این موضوع اختصاص مییابد.
حال محبوبترین سرویس پخش آنلاین موسیقی، “اسپاتیفای”، در آستانه برگزاری مراسم بزرگ اعطای جوایز “گرمی” در ۵ فوریه (۱۶ بهمن)، مجموعهای از ترانههای گلچینشده با عنوان “زنان ایران” را راهاندازی کرده است.
لیلا کشفی ایرانی-آمریکایی که این لیست پخش (پلیلیست) هنرمندان را برای اسپاتیفای تنظیم کرده، میگوید، این اقدام با هدف تقویت صدای زنان ایرانی و متحدان جهانی آنها صورت گرفته است.
این همکار شرکت سرویسدهنده پخش دیجیتال اسپاتیفای میافزاید، مجموعه گلچینشده ویژگیهای عمده فرهنگ باستانی ایران را بازتاب میدهد که سرشار از شادابی موسیقی، رقص و هنر است و زیبایی و شکوه کشوری را جشن میگیرد که برای بسیاری ناآشنا است. این مجموعه از ۱۰۰ ترانه با مضامین مرتبط جهانی استخراج شده و یک انتخاب ۵۰ ترانهای بر اساس الگوریتم برای هر شنونده را عرضه میکند.
لیلا کشفی میگوید مجموعه “زنان ایران” نگرشهای چندین نسل ایرانیان را برجسته میکند، از خوانندههای سنتی ایرانی که در پنج دهه گذشته آهنگهای مورد علاقهی همیشگی را منتشر کردهاند، تا آهنگهای مدرنی که از مبارزه برای زندگی زیر حاکمیت جمهوری اسلامی سخن میگویند و برخی از آنها بهطور خاص بازتاب خیزش امروز ایران است. قطعههای کلاسیک یا معاصر به طور عمده به زبان فارسی هستند و برخی از منتخب های انگلیسی در آن پاشیده شده است.
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
در این مجموعه پنج ترانه از جمله ترانه “برای” شروین حاجیپور و “سوراخ موش” صالحی، آهنگ جمعی “دوباره” به رهبری گوگوش، “سرود زن” از مهدی یراحی و ترانهای با زیر عنوان “سرود آزادی” به انگلیسی ترجمه شده که اجراکنندگان آن خود را نوازندگان قومی مینامند.
ژانویه 31
رکورد بیسابقه تولید برق از خورشید و باد در اتحادیه اروپا
در سال ۲۰۲۲ برای اولین بار میزان تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر بیشتر از برق تولید شده از گاز بوده و کشورهای عضو اتحادیه حدود ۱۰ میلیارد یورو در خرید گاز صرفهجویی کردهاند.
خبرگزاری آلمان روز سهشنبه، ۳۱ ژانویه به نقل از ارزیابیهای اندیشکده Ember Climate گزارش داد سهم تولید برق از انرژی خورشید و باد در اتحادیه اروپا در سال گذشته به ۲۲ درصد رسید.
این میزان یک رکورد جدید به شمار میرود. سال ۲۰۲۱ سهم برق تولید شده از انرژیهای تجدیدپذیر در اتحادیه اروپا ۱۹ درصد بیشتر نبود.
سال گذشته حدود ۲۰ درصد برق تولید شده در اتحادیه اروپا متکی به گاز بود و این میزان نزدیک به یک درصد کمتر از سال ۲۰۲۱ بوده است.
جنگ اوکراین و کاهش وابستگی به گاز روسیه
پیش از آغاز تجاوز نظامیان روسی به خاک اوکراین در ۲۴ فوریه سال قبل، روسیه مهمترین تامینکننده انرژی مورد نیاز کشورهای اروپایی بود.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
کشورهای عضو اتحادیه اروپا تا پیش از جنگ اوکراین به طور میانگین ۴۰ درصد انرژی مورد نیاز خود را از روسیه دریافت میکردند. میزان وابستگی آلمان به انرژی وارداتی از روسیه حدود ۵۵ درصد بوده است.
با اختلال در صادرات نفت و گاز از روسیه و تحریمهای اتحادیه اروپا علیه مسکو کشورهای اروپایی بیش از پیش در مسیر قطع وابستگی به منابع فسیلی و استفاده از انرژیهای پاک روی آوردهاند.
آلمان از ابتدای امسال واردات نفت از روسیه را به طور کامل متوقف کرد و با راهاندازی دو پایانه دریافت گاز مایع طبیعی (LNG) در کنار دریای شمال تقریبا از واردات گاز روسیه هم بینیاز میشود.
در سال ۲۰۲۲ کشورهای عضو اتحادیه اروپا در مجموع ۶۲۳ تراوات ساعت برق (۶۲۳ میلیون مگاوات) از انرژیهای خورشیدی و باد تولید کردهاند.
پیشتازان تولید برق از انرژی تجدیدپذیر
در این بازه زمانی بیشترین برق پاک تولید شده مربوط به آلمان بوده است؛ ۱۲۶ تراوات ساعت از انرژی باد و ۵۶ تراوات ساعت از انرژی خورشیدی.
هلند پیشتاز تولید برق از انرژی خورشیدی در اتحادیه اروپاست و حدود ۱۴ درصد برق خود را از این طریق تولید میکند. یونان و مجارستان هر یک با ۱۳ درصد در ردههای بعدی قرار دارند.
دانمارک در زمینه استفاده از انرژی باد برای تولید برق با فاصله زیادی از دیگر کشورهای اتحادیه اروپا در صدر قرار دارد. در این کشور حدود ۵۰ درصد تولید برق مربوط به انرژی باد است. لیتوانی و ایرلند به ترتیب با ۴۰ و ۳۵ درصد جایگاههای بعدی را به خود اختصاص میدهند.
بر پایه برآورد اندیشکده Ember Climate در سال گذشته ۲۰ کشور از ۲۷ عضو اتحادیه اروپا در تولید برق از انرژی خورشیدی به رکوردهای جدیدی رسیدهاند و عملکرد کشورهای آلمان، اسپانیا و لهستان در این عرضه چشمگیرتر بوده است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
افزایش تولید برق از انرژی باد در اتحادیه اروپا هم به طور عمده حاصل گسترش قابل ملاحظه فعالیتها در این حوزه در کشورهای آلمان، سوئد و لهستان بوده است.
“اشپیگل آنلاین” به نقل از ارزیابی اندیشکده یاده شده گزارش داده که در سال گذشته میلادی آلمان نزدیک به ۱۰ درصد برق خود را از انرژی خورشیدی و ۲۰ درصد آن را از انرژی باد تولید کرده است.
این ارزیابی با آمار رسمی آژانس شبکه برق آلمان تفاوت دارد؛ این آژانس در گزارش سالانه خود که چهارم ژانویه منتشر شد میگوید اندکی بیش از ۴۸ درصد برق تولید شده در آلمان در سال گذشته از انرژیهای تجدیدپذیر بوده که به نسبت سال قبل حدود شش درصد افزایش داشته است.
ژانویه 31
برای خورشیدی که از بالای چوبهی دار طلوع نکند؛ آنجلا دیویس و زندانیان سیاسی
آنجلا دیویس، پژوهشگر نامدار فمینیست و فعال سیاسی آمریکایی، از اوایل سال ۱۹۷۰ فعالیت خود را در زمینهی حمایت از زندانیان سیاسی و مبارزه با حکم اعدام آغاز میکند و در همان سال خودش نیز به جرم مشارکت در آدمربایی و قتل، زندانی و محکوم به اعدام میشود و کارزارهای جهانیِ گستردهای در حمایت از او و لغو حکم اعدام شکل میگیرد. مستند «آنجلا دیویس و زندانیان سیاسی را آزاد کنید»، ساختهی شولا لینچ، و کتاب خودزندگینامهی در اسارت زنجیرها و خوکها، نوشتهی آنجلا دیویس، منابع سودمندی هستند که به ما نشان میدهند چطور آنجلا دیویس به چهرهای جهانی برای مبارزه علیه اعدام زندانیان سیاسی بدل میشود. این فیلم و کتاب بر مهمترین بخش زندگی دیویس و چگونگی دستگیری و زندانیشدن و آزادی او متمرکزند و با روایتی تکاندهنده و نفسگیر، ما را در تجربهی سهمگین رویارویی با مرگ شریک میکنند. در این مقاله با ارجاع به فیلم و کتاب میکوشم توضیح دهم که چرا در این دوران سیاه که هر روز خورشید از بالای چوبهی دار در زندانهای ایران طلوع میکند، همبستگی اجتماعی با زندانیان سیاسی امر ضروری و مهمی به شمار میرود و تلاش برای نجات جان محکومان به اعدام، بخشی از مبارزه برای عدالت است.
نخستین تصویری که از آنجلا دیویس در مستند شولا لینچ میبینیم، چهرهی ضدنور اوست که شبح سیاهی از یک زن در پسزمینهای سفید را تداعی میکند؛ نوعی ایماژ بصری که از خطوط بدن و فرم موهای مجعدِ انبوه او ساخته میشود، بیآنکه چهرهاش قابلتشخیص باشد. این ترکیببندی، کنتراستی میان سیاه و سفید به وجود میآورد که گویی آن حجم سیاه محصور در میان محیط سفید اطرافش میکوشد تا فضایی را به خویش اختصاص دهد و خود را از ابژهای بهحاشیهراندهشده به سوژهای خودآیین در مرکز قاب بدل کند. فیلم با نمایش یک تصویر معنادار از آنجلا دیویس، پیشدرآمدی میسازد تا ببینیم چطور او در جایگاه یک فعال سیاسی به شمایل آزادی برای زندانیان سیاسی تبدیل میشود و هرکسی که برای عدالت مبارزه میکند، میتواند خود را در آن پیکرهی عاری از چهره، صورتبندی کند. عنوان فیلم «آنجلا دیویس و زندانیان سیاسی را آزاد کنید» انتخاب هوشمندانهای برای روایت سرگذشت زنی در آستانهی اعدام است که سرنوشت خود را به دیگر زندانیان سیاسی پیوند میزند و کارزار آزادی خود را به مبارزهای تاریخی برای آزادی همهی محبوسان سیاسی ارتقا میدهد و آن را به نمادی جهانی علیه بیداد در دادگاهها و بیعدالتی در نظام قضائی بدل میکند.
آنجلا دیویس اولین بار از طریق گزارش روزنامهی لسآنجلستایمز با ماجرای زندان سولداد آشنا میشود و میفهمد که در نزاعی در این زندان میان سیاهان و سفیدها، یک نگهبان کشته شده است و بدون هیچ مدرکی قتل او را به جورج جکسون، جان کلوشت و فلیتا درومگو (که به برادران سولداد معروف شدند) نسبت دادهاند. آنجلا دیویس در کتاب در اسارت زنجیرها و خوکها مینویسد: «زندان میخواست آنها را به اتاق مرگ بفرستد و پیروزمندانه با بدنهای خفهشده از گاز، در برابر هزاران زندانیِ کالیفرنیا نمایشی راه بیندازد که نشان دهد زندان و ایالت با کسانی که از تسلیم محض امتناع کرده بودند، چه میکند.» در واقع، اعدام مجازاتی برای جرمی که رخ داده نیست، بلکه هدف از آن بهرخکشیدن اقتدار نظام حاکم و ایجاد هراس و ارعاب است؛ نوعی نمایش هراسناک از ستاندن جان آدمی تا نشان دهند که جان شهروندان در اختیار حاکمان است و آنها از قدرت خودکامهای برخوردارند که میتوانند برای مرگ و زندگی دیگران تصمیم بگیرند.
از همان زمان که دیویس عکس جورج و جان و فلیتا را با چهرهای آرام و قوی و دستوپایی در غلوزنجیر میبیند، آنها به نزدیکترین افراد زندگیاش بدل میشوند و او بخش مهمی از فعالیتهای مدنیاش را به مبارزه برای نجات جان آنها اختصاص میدهد. او بهویژه با جورج احساس نزدیکی خاصی میکند و شیفتهی نوشتههای او میشود و خود و او را در حال مبارزهای مشترک با دشمنانی یکسان میبیند. هرچند این رابطه بهتدریج سویههای عاشقانه مییابد و نامههای پرشور آنجلا به جورج بهعنوان مدرکی علیه آنجلا به کار میرود اما دیویس مدتها قبل از مراودات شخصی با جورج، برای پایهریزی و شکلگیری جنبش مردمی در دفاع از برادران سولداد تلاش میکرد. او مینویسد: «مدارک گواهی خواهند داد که اقدامات شخصی من برای آزادی جورج جکسون همیشه در متن جنبشی برای آزادی همهی برادران سولداد و آزادی همهی زنان و مردانی صورت گرفته که ناعادلانه زندانی شدهاند.»
زندانیان سیاسی همواره پرشمارند و تحتعنوان کلی زندانیان سیاسی جمعبندی میشوند و معمولاً تعداد زیادی از آنها از یاد میروند. اما حفظ جان و آزادیشان زمانی ارزش مییابد که از عدد و رقم خارج شوند، هویت فردیِ سلبشدهشان را باز پس گیرند، نام و چهرهشان در خاطر افراد ثبت شود و خاطرات و داستانهای زندگیشان به گوش جامعه برسد. اینجاست که هر زندانی سیاسیای، گمنام یا سرشناس، از این حق بهرهمند میشود که نامش را فریاد بزنند و برای آزادیاش مبارزه کنند. آنجلا دیویس در یادداشتهای روزانهاش نوشته است: «باید راهی مییافتیم تا به آنها بگوییم دیگر تنها نیستند، بلکه روزی هزاران صدای مبارز فریاد خواهند کشید “برادران سولداد را آزاد کنید” و هزاران نفر بهخاطر آنها قد علم خواهند کرد.»
درحالیکه آنجلا دیویس همراه با دوستانش سرگرم برگزاری کمپینها و تجمعات برای آزادی برادران سولداد است، جاناتان جکسون، برادر کوچکتر جورج که وابستگیِ زیادی به او دارد، با اسلحه به دادگاه سن رافائل حمله میکند که نتیجهاش، کشتهشدن قاضی و خودِ جاناتان است. هرچند مرگ جاناتان برای آنجلا دیویس بسیار تکاندهنده است اما نقطهی عطف این رخداد، اسلحهای است که جاناتان با آن به قاضی شلیک میکند. اسلحه توسط آنجلا دیویس خریده شده است و همین مسئله، اتهام به مشارکت در آدمربایی و قتل را به دنبال دارد که مجازات هریک از آنها بهمعنای مرگ در اتاق گاز است. آنجلا دیویس در حال فرار است که دستگیر و به زندان روانه میشود.
دیویس از دو لایه در هر زندان سخن میگوید: لایهی اول قوانین و رفتارهایی را شامل میشود که سلسلهمراتب کیفری حاکم تحمیل میکند تا مقاومت زندانی را در هم بشکند اما لایهی دوم الگوها و کنشهایی است که زندانیان برای خود تعریف میکنند و میسازند تا از خویش در برابر وحشت آشکار و پنهان در زندان محافظت کنند و تسلیم نشوند.
آنجلا مدتها در سلول انفرادی و در تنهایی مطلق باقی میماند و به او اجازه نمیدهند که با دیگر زنان زندانی صحبت کند تا نتواند بر آنها تأثیر بگذارد. او در کتاب خود مینویسد: «بازداشتگاهها و زندانها طوری طراحی شدهاند که انسانها را در هم شکنند و افراد را به نمونههایی در باغوحش بدل کنند، مطیع.» دیویس در فیلم از زبان جورج نقل میکند که «زندان، یا زندانی را در هم میشکند یا او را قویتر میکند» و بعد میگوید: «من میخواهم قویتر شوم.» توصیف آنجلا دیویس از شرایط زندان، مخصوصاً زندان زنان، نشان میدهد که چطور از هر امر روزمرهای برای مقهورکردن ارادهی زندانی بهره میبرند تا او را تسلیم خود کنند؛ از تفتیشهای واژنی و مقعدی و بدنی تا چشمچرانی زندانبانها در هنگام استفاده از دستشویی؛ از اجبار برای استفاده از لباسهای زیرِ داخل زندان که به ایجاد عفونتهای قارچی میانجامد تا واداشتن زنان زندانی به شستوشوی لباسهای مردان زندانی. دیویس از دو لایه در هر زندان سخن میگوید: لایهی اول قوانین و رفتارهایی را شامل میشود که سلسلهمراتب کیفری حاکم تحمیل میکند تا مقاومت زندانی را در هم بشکند اما لایهی دوم الگوها و کنشهایی است که زندانیان برای خود تعریف میکنند و میسازند تا از خویش در برابر وحشت آشکار و پنهان در زندان محافظت کنند و تسلیم نشوند.
آنجلا دیویس، جرم زندانیِ سیاسی را جسارت سیاسیِ او برای مقابله با قوانین ناعادلانه و سرکوبگر میداند و ازاینرو اسارت در زندان را در ادامهی مسیر مبارزه تبیین میکند و در دوران حبس در انفرادی میکوشد تا در همان فضای تنگ و خفقانبار، جهان شخصیِ خود را بسازد و راهی به آزادی بگشاید. در واقع، هرچند بدنهای مبارزان در زندان به انقیاد و اسارت کشیده میشود اما ذهنهای سرکش و متمردشان همچنان از پذیرش قوانین ظالمانه و تبعیضآمیز سرپیچی میکند و تحت سلطه و کنترل ساختار ستم قرار نمیگیرد. آنجلا دیویس در فیلم تعریف میکند که بهرغم محدودیتها و ممنوعیتها، مدام میخواند و مینویسد و میکوشد ارتباطش با جهان آزاد را قطع نکند و همچنان خود را در حال مبارزه ببیند. او در خودزندگینامهاش مینویسد: «انقلاب برای من هرگز نه کاری موقت بود که قبل از سروسامانگرفتن میشود انجامش داد… انقلاب کاری جدی است؛ جدیترین مسئله در زندگی یک انقلابی. وقتی متعهد به مبارزه میشوی، باید مادامالعمر خودت را وقفش کنی.»
آنچه قدرت مقاومت زندانیان سیاسی را افزایش میبخشد، همبستگی و حمایت دیگر مبارزان در جامعه است. هر فرد مبارزی در آزادیاش خود را بخشی از یک جنبش بزرگ میبیند و حلقههای ارتباطیِ گسترده، ترس و وحشت او را از بین میبرد. مبارزان در تظاهرات خیابانی شانهبهشانه، دست در دست و قدمبهقدم پیشروی میکنند و از حضور همرزمان خود دلگرم میشوند و در کنار هم احساس میکنند که بیشمارند و قدرتی شکستناپذیر دارند. اما وقتی مبارزی دستگیر و زندانی میشود، ناگهان از جمعیت عظیم پیرامونش جدا میشود و مخصوصاً پس از حبس در سلولهای انفرادی، احساس تکافتادگیاش افزایش مییابد و خود را پشت میلهها تنها میبیند و احساس میکند که فراموش شده است. اکنون او فقط یک تن در برابر نظام قدرتی است که به هر روش ظالمانه و بیرحمانهای برای خردکردن و شکستن ارادهی او دست میزند. اینجاست که حمایت و پشتیبانی جامعه از زندانیان سیاسی به آنها کمک میکند تا خود را در چهاردیواریهای تنگ و تاریک، جداافتاده و ازیادرفته حس نکنند.
از همان روز نخست که آنجلا دیویس به زندان میافتد، کمپینها و کمیتههای بسیاری برای آزادی او تشکیل میشود. آنجلا مینویسد: «جمعی مشتاق گرد آمده بودند و “فریادهای آنجلا را آزاد کنید” و “همهی خواهرانمان را آزاد کنید” شب را میشکافت. از پنجرهی سلولم پایین را نگاه کردم و غرق در سخنرانیها بودم. گاه اسارت را از یاد میبردم و احساس میکردم که خودم هم آن پایین در خیابان هستم.» آنجلا پشت میلهها در بند است اما نامش در جهان از زبان مردم مبارز و آزادیخواه شنیده میشود و این پیام را به او میرساند که هرچند در میان آنها نیست اما همچنان بخشی از جنبش بزرگ و انقلابیشان به حساب میآید و جان و آزادیاش به اندازهی جان و آزادی خودشان اهمیت دارد. جیمز بالدوین، نویسندهی سرشناس آمریکایی، در نامهای برای آنجلا مینویسد:
برخی از ما سفیدها و سیاهان میدانیم چه هزینهای داده شده تا آگاهی جدید، مردمی جدید و ملتی کمنظیر به منصهی ظهور برسد. اگر بدانیم و کاری نکنیم، از قاتلانی که به نام ما اجیر شدهاند، بدتریم. اگر بدانیم، باید بهخاطر نجات جان تو بجنگیم؛ گویی که جان خودمان باشد ــ که هست. و با تنهایمان راهرو منتهی به اتاق گاز را سد کنیم. چون اگر صبح تو را ببرند، شب هم پی ما خواهند آمد.
نظام حاکم در بازداشتگاهها و زندانها خود را صاحب قدرت و سلطهی مطلق میداند و به تنهای تنها با غلوزنجیرها در پشت میلهها مینگرد و خویش را قادر به انجام هر سرکوبی میبیند. اما ناگهان با جریانی پرشور و مهارنشدنی روبهرو میشود که میلهها و دیوارهای زندان را در هم میشکند و زندانیِ تکافتاده در سلول را در میان خود میگیرد تا نشان دهد که او یکی از هزاران نفر است. آنجلا دیویس بعد از مشاهدهی برادران سولداد با غلوزنجیر در دادگاه، مینویسد: «زنجیرهایی که بر تنشان بود، ما را نمیترساند. قرار بود بشکنند، خرد و نابود شوند. میخواستند با آن غلوزنجیرها به ما هشدار دهند. میخواستند زندانیان خطرناک و دیوانه به چشم بیایند ولی فقط میل به شکست آنها از دستوپایشان را در ما برمیانگیختند.»
در فیلم، یکی از اعضای جنبش سیاهان در سخنرانیاش میگوید: «حال آنجلا خوب است چون او میداند که جنبش تا آزادی او و همهی زندانیان سیاسی ادامه میدهد.» در فیلم او را میبینیم که دستهای بسته با دستبند را به نشانهی همبستگی با مردمی که جمع شدهاند، مشت میکند و بالا میبرد و میگوید: «هیچیک از آن آدمها را نمیشناختم اما حضورشان جان دوباره به من میبخشید.» آنجلا دیویس سالها با شعار «قدرت برای مردم» کوشیده بود تا مردم را از جایگاه فرودست در برابر نظام حاکم خارج کند و حالا همان قدرت مردم برای آزادیاش برانگیخته شده بود. ساختار قدرت گمان میکند که با زندانیکردن افراد میتواند انقلابها و جنبشها را تضعیف و متزلزل کند و جلوی تداوم و بهثمرنشستن آنها را بگیرد. آنجلا دیویس در فیلم میگوید: «این جریان محاکمه، دربارهی من نبود؛ دربارهی ساختن یک دشمن خیالی بود که من تجسم آن بودم.» اما آنها نمیدانند که با این کار، از آن فردْ نمادی از میل و ارادهی جمعی میسازند که رؤیاها و آرمانهای آنها را نمایندگی میکند و دیگر فقط با یک نفر روبهرو نیستند، بلکه با تکثیر هزاران نفر از او مواجه میشوند. آنجلا در خاطراتش چنین ثبت کرده است: «درحالیکه شعارهای “آنجلا را آزاد کنید” پر از هیجانم میکرد، نگران بودم زیادهروی در چنین شعارهایی مرا از بقیهی خواهرانم (در زندان) جدا کند. یکییکی نام تمام خواهرانم در آن طبقه را که در تظاهرات شرکت داشتند، فریاد زدم. تمام هفتهی بعد صدایم گرفته بود.»
زندانیشدن آنجلا دیویس به بستری برای تلاش و مبارزه در راستای دادخواهی برای همهی زندانیان سیاسی بدل میشود. اکنون که از او تجسم یک دشمن خیالی ساختهاند، آنجلا از این شمایل بهره میبرد تا وضعیت خود را به موقعیت جمعیِ همهی زندانیان سیاسی پیوند بزند و آزادی را نه مسئلهای شخصی، بلکه حقی همگانی ترسیم کند. او مینویسد: «چرا من؟ چرا بقیه نه؟ نمیتوانستم از احساس گناه خلاصی بیابم اما میدانستم آزادیام فقط در صورتی معنا مییابد که از آن برای پیشبرد آزادیِ آنهایی استفاده کنم که در وضعیت مشترکی بودیم.» درنهایت، آنجلا دیویس از همهی اتهاماتش تبرئه و آزاد میشود. او در انتهای کتاب از اهمیت مبارزه برای زندانیان سیاسی سخن میگوید:
عصر روزی که حکم صادر شد، از شادی در پوست خود نمیگنجیدم و مهمانی پیروزیمان مرزی نداشت. در میانهی پژواک قهقهههایمان و دیوانگیِ رقصهایمان، حواسمان هم بود که اگر این لحظه را نه نقطهی عزیمت بلکه پیروزی نهایی تصور کنیم، همهی آنهایی را نادیده گرفتهایم که سر و پای در زنجیرند. میدانستیم برای نجات جانشان باید از جنبش محافظت کنیم و قدرتش را افزایش دهیم… در سراسر این کشور صدها و هزاران نفر دیگر وجود دارند. ما، من و شما، تنها امید آنها برای زندگی و آزادی هستیم.
منابع:
«آنجلا دیویس و زندانیان سیاسی را آزاد کنید»، ساختهی شولا لینچ، محصول ۲۰۱۲.
آنجلا دیویس (۱۴۰۰) در اسارت زنجیرها و خوکها. ترجمهی مینا پاکدل، تهران: انتشارات خوب.
ژانویه 31
رئیس جمهور سابق برزیل میخواهد شش ماه در آمریکا بماند
وکیل ژائیر بولسونارو به رویترز گفته است: «او میخواهد مدتی فراغت داشته باشد و از گشت و گذار لذت ببرد.»
به رغم تایید این خبر، وزارت خارجه ایالات متحده، تحت عنوان حفاظت از دادهها، پاسخی به سوالات رسانهها نداده است.
بولسونارو به دلیل مواضع تندروانه و جنجالی، به “ترامپ برزیل” شهرت دارد. او که در دور دوم انتخابات به لولا داسیلوا، رقیب چپگرای خود باخت، به او تبریک نگفت و بر خلاف سنت در مراسم سوگند و تحلیف داسیلوا نیز شرکت نکرد. بولسونار دو روز مانده به پایان دوره زمامداری، به فلوریدا پرواز کرد و در یک ماه گذشته ساکن آنجا بوده است.
هشتم ژانویه، یورش هواداران او به کاخ ریاست جمهوری، ساختمان کنگره و مقر دیوان عالی برزیل، غائلهای جدی در این کشور به راه انداخت. آنها خیابانهای را بستند، وسایل عمومی را تخریب کردند و حتی از ارتش خواستند در مقابله با نتیجه انتخابات، کودتای نظامی کند. نیروهای مسلح برزیل اما در بیانیه مشترکی بر تعهد خود به اصول دموکراسی و پذیرش نتیجه انتخابات ریاست جمهوری تاکید کردند.
آن غائله تحت عنوان حمله به دمکراسی در سطح جهانی محکوم شد.
دستگاه قضایی و نهادهای نظارتی برزیل هم اینک در حال بررسی نقش و مسئولیت بولسونارو در تحریک تظاهرات ضد دمکراسی هستند. او از خشونت و شورش رای دهندگانش ابراز تاسف کرده اما میگوید هیچ نقشی در اتقاقات یاد شده نداشته است.
در فاصلهای که بولسونارو در خاک آمریکا بوده، شماری از سیاستمداران دمکرات آمریکایی، از جو بایدن خواستهاند ویزای او را باطل کند. انتظار میرود تقاضای او برای ویزای توریستی و شش ماه دیگر اقامت در ایالات متحده، موجی از انتقاد و اعتراض برانگیزد.
برخی احتمال دادهاند که شاید بولسونارو درخواست پناهندگی بدهد که در این صورت شرایط پیچیدهتر خواهد شد.
مهلت ویزای دیپلماتیک رئیس جمهور سابق برزیل سهشنبه ۳۱ ژانویه منقضی میشود.
ژانویه 31
پایان وضعیت اضطراری کرونا در آمریکا در ۱۱ مه
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
وضعیت اضطراری ملی کووید-۱۹و وضعیت اضطراری بهداشت عمومی (PHE) در سال ۲۰۲۰ توسط رئیسجمهوری وقت دونالد ترامپ برقرار شد. بایدن بارها این تدابیر را تمدید کرده است که برای میلیونها شهروند آمریکایی امکان آزمایشها، واکسنها و درمانهای رایگان مرتبط با کووید را فراهم میکند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، دفتر مدیریت و بودجه کاخ سفید با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد، بیانیههایی که در این رابطه در ماههای آینده منقضی میشوند، مجدداً تا ۱۱ ماه مه (۲۱ اردیبهشت) تمدید خواهند شد، اما سپس پایان مییابند.
بیشتر بخوانید: شیوع کرونا؛ کشورها مقررات ورود از چین را تشدید میکنند
این نهاد کاخ سفید گفت، اعلام پایان تدابیر در انطباق با تعهدات پیشین اداری است که میگوید پایان وضعیت اضطراری بهداشت عمومی باید دستکم ۶۰ روز قبل اعلام شود.
دولت آمریکا در چارچوب “وضعیت اضطراری بهداشت عمومی” هزینه واکسنهای کووید-۱۹، برخی آزمایشها و درمانهای خاص را پرداخت میکرده است. پس از انقضای این وضعیت، کلیه هزینهها به بیمه خصوصی و طرحهای بهداشتی دولتی منتقل میشوند.
بیشتر بخوانید: کرونا در آمریکا؛ توصیه به واکسینهکردن نوزادان و خردسالان
دفتر مدیریت و بودجه کاخ سفید گفته است که با انقضای زمان “وضعیت اضطراری بهداشت عمومی” همچنین مقررات معروف بند ۴۲ نیز پایان مییابند که بر اساس آن مهاجرانی که از نیکاراگوئه، کوبا و هائیتی با عبور از مرز مشترک آمریکا و مکزیک وارد خاک ایالات متحده میشوند را میتوان به مکزیک بازگرداند.
دفتر مدیریت و بودجه کاخ سفید در بیانیه جداگانهای گفت که بایدن لایحه پیشنهادی در کنگره آمریکا را وتو خواهد کرد که میخواهد ارائه واکسن کووید-۱۹ برای کادر خدمات بهداشتی که بر روی برخی طرحهای دولت فدرال کار میکنند را حذف کند.
به اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
آمارهای دولتی نشان میدهند، اگرچه روزانه بیش از ۵۰۰ نفر بر اثر این بیماری جان خود را از دست میدهند، اما موارد ابتلا به کووید-۱۹ در ایالات متحده رو به کاهش است.